-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->آلبرت بغزیان

کسری بودجه همزا د اقتصاد ایران

آلبرت بغزیان-اقتصاددان

کسری بودجه همزا د اقتصاد ایران

از روزی که به تأسی از غرب سیستم نوین بودجه ‌ نویسی در ایران پا گرفت، مشکل کسری بودجه هم به ‌ عنوان همزاد اقتصاد پدیدار شد.از آنجایی که همیشه مبنای درآمد دولت در ایران فروش نفت بوده، هیچ گاه دولت به کسری بودجه و عواقب احتمالی آن وقعی ننهاده و هرگونه کسری بودجه را با افزایش فروش نفت جبران کرده است. جالب این است که هرگاه درآمدهای دولت در مقاطع زمانی مختلف افزایش یافت، نه ‌ تنها مشکل کسری بودجه حل نشد، بلکه به ‌ طرز شگفت ‌ انگیزی در مقیاس بزرگ ‌ تری نسبت به سال قبل از آن بروز و ظهور یافته است. انگار که ناف اقتصاد ایران را با کسری بودجه بریده باشند. مواجه شدن با کسری بودجه در پایان هر سال حتی برای خود دولتمردان به ‌ امری طبیعی تبدیل شده است. اما آنچه باعث شده در ۴ دهه گذشته مشکل کسری بودجه بیشتر از قبل موردتوجه دولتمردان قرار گیرد، تنگ ‌ تر شدن حلقه تحریم ‌ ها علیه ایران است؛ به ‌ طوری که در کمتر از ۸ سال فروش نفت ایران از ۵ میلون بشکه در روز به زیر یک میلیون بشکه در روز کاهش یافت.

همین موضوع باعث شد دولت به فکر کسب درآمد از سایر روش ‌ ها باشد. کاهش فروش نفت دولت را حتی برای پرداخت حقوق کارکنان خود نیز دچار دلهره کرد و قوه مجریه برای حل این مشکل به هر ریسمانی چنگ زد. با این حال همیشه یک راه ‌ حل برای دولت ‌ ها در اولویت بوده تا کسری بودجه خود را جبران کنند و آن هم استقراض از بانک مرکزی است؛ نهادی که باید به ‌ قدری استقلال عمل داشته باشد که از دولت حساب پس بگیرد، اما متاسفانه بانک مرکزی ایران هیچ ‌ گاه نتوانسته در نقش یک نهاد ناظر بر سیستم بانکی کشور فعالیت کند و تقریبا در تمامی مقاطع به ‌ عنوان جیب پس ‌ انداز دولت ایفای نقش کرده است؛ حسابی که دارنده آن هرگاه دلش بخواهد می ‌ تواند با آرامش خاطر در آن دست برده و نیازهای ضروری و غیرضروری خود را برطرف کند.اما از منظر اقتصاد راه دیگری نیز برای تامین کسری بودجه کشور وجود دارد؛ اتفاقی که نخستین بار در دوران مصدق رخ داد. دولت اوراقی منتشر و از این طریق اقدام به جمع ‌ آوری پول کرد تا کسری بودجه خود را جبران کند.

تامین کسری بودجه از محل نرخ ارز، استقراض از بانک مرکزی یا فروش دارایی ‌ ها همگی به یک معنا هستند و در هر حال با این روش ‌ ها حجم بالای پول وارد اقتصاد می ‌ شود.اگر دولت بتواند این پول را به سمت تولید هدایت کند، می ‌ توان امیدوار بود این اقدام تبعات منفی نداشته باشد؛ در غیر این صورت باتوجه به وجود تحریم ‌ ها، این مسئله منجر به افزایش نرخ تورم خواهد شد. وقتی چنین اقدامی در اقتصاد کشور انجام می ‌ شود، قطعا نرخ ارز هم تاثیر می ‌ پذیرد و با نوسان مواجه می ‌ شود. اقتصاد ما هم که به ‌ شدت به ارز وابسته است و قطعا نرخ تورم و اجناس و خدمات افزایش می ‌ یابد.در اقتصادهای پیشرو رشد اقتصادی و معیشت به نرخ دلار وابسته نیست؛ بنابراین پول ‌ های حاصل از استقراض از بانک مرکزی یا هر سرمایه دیگری تحت هر عنوانی به سمت تولید هدایت می ‌ شود. از آنجایی که این پول در اقتصاد ‌ های پیشرو پولی پرقدرت و حاصل از رشد اقتصادی است چاپ پول آسیب چندانی نمی ‌ زند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*