پروژه نهضت ملی مشکل مسکن را حل میکند؟
محمد طبیبیان- کارشناس اقتصادی
اگر کمبود واحد مسکونی واقعیت دارد، پس صحبت از تعداد زیاد خانه های خالی به چه معنی است؟ وقتی خانه های موجود با کمبود برق و آب مواجهند و مرتب قطعی و کمبود آنها مطرح است، خانه جدید بدون امکانات چه کمکی برای رفع مشکل می کند؟
ساخت انبوه خانه در اطراف شهرها در زمان یکی از دولت های قبلی از طریق ایجاد نقدینگی حجیم جز ایجاد تورم چه نتیجه ای ایجاد کرد؟
چند درصد آن خانه ها خالی است؟ چند درصد به وسیله کسانی تملک شده که در گذشته واحد مسکونی داشته اند و اکنون در این واحدها ساکن نیستند؟
چند درصد واحدها نیمه تمام است؟ چند درصد اصولا قابل زیست نیست؟ چرا گزارش های وزارت مسکن زمان دولت روحانی درباره سازکار ساخت وساز و واگذاری به پیمانکاران منتشر نمی شود؟
در واقع منتفع شوندگان این طرح های حجیم، بی خانمان ها نیستند، پیمانکاران هستند و به نظر می رسد آنها هم هستند که این ایده ها را در پشت پرده مطرح می کنند و به پیش می برند. در شرایطی که مصالح ساختمانی به شدت کمیاب و ظرفیت تولیدکاهش پیدا کرده است، ساخت یک میلیون واحد توسط دولت و پیمانکاران بزرگ یا شرکت های خارجی در اطراف شهرهای بزرگ به معنی جمع آوری و در واقع زه کش کردن منابع و مصالح ساخت وساز از داخل جامعه است. ساختن یک میلیون واحد جدید در اطراف شهرهای بزرگ به این شیوه به معنی ساخته نشدن بیش از یک میلیون واحد توسط سازندگان کوچک در اطراف کشور است،در حالی که آن یکی را در تبلیغات و آمارها می آورید، این یکی را اصلا نمی بینید. قبل از انجام اقدامات پرهزینه و ضایعه ساز، بهتر است ابتدا مشکل، شناسایی شود. اینجانب بارها عرض کرده ام، مشکلی که به عنوان کمبود مسکن مطرح است، در واقع مجموعه ای از مشکلات است که هرکدام راه حل متفاوت دارند و عبارتند از:
الف. مشکل مهاجرت دائمی به چند شهر بزرگ
ب. مشکل بیکاری و اقتصاد ازپاافتاده ای که شغل با درآمد مکفی و تعداد کافی ایجاد نمی کند.
شما با هیچ نوع ساخت وسازی نمی توانید خیل انبوه جوانانی را که سال ها بیکار بوده اند، خانه دار کنید؛ همچنین خیل عظیم خانوارهایی که منبع درآمد پایدار ندارند.
یک حساب ساده نشان می دهد که این گروه ها نه پول پیش دارند و نه ظرفیت پرداخت اقساط را، مگر اینکه واحدهای مسکونی مجانی عرضه شود که آن هم محال است.
ج. مشکل بازار دارایی؛ مادامی که امنیت دارایی ها وجود ندارد، تنها دارایی قابل اتکا ملک است، بیشتر خانه های جدید هم مانند سکه و دلار تبدیل به بخشی از دارایی غیرنقدی می شوند و در حقیقت مثل این است که در صندوق دارایی خانوار یا فرد قرار می گیرند و برای اسکان خانوارها استفاده می شوند، بلکه برای جلوگیری از ضایع شدن ارزش پول به دلیل تورم، تملک می شود.
د. نبود یک بازار واقعی اعتبار و وام،در حقیقت بازارهای رانتی وام برای کسب رانت هستند نه تملک ملک و استفاده به عنوان ملک مسکونی.
جالب اینجا است که در مطرح شدن وعده ها، سرانجام فقط قول توزیع مقداری جدید رانت مطرح است، هیچ مشکل واقعی حل نمی شود و مورد موشکافی قرار نمی گیرد و برای مشکلات واقعی راه حلی جست وجو نمی شود.