ضوابط شکلگیری مناطق شهری
سوده نجفی عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران
بافت های فرسوده شهری، محلات فرسوده در فضای شهری هستند که علاوه بر کالبد فرسوده، مسائل و پیچیدگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود را دارند. برخی از این بافت ها از یک سو دارای ریشه های سکونتی ارزشمندی با غنای فرهنگی، اجتماعی و معماری هستند و از سوی دیگر، به جهت فرسودگی شدید، نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی، وجود مشکلات اجتماعی و امنیتی و آسیب پذیری در برابر زلزله، سیل و آتش سوزی و نیز عدم تطابق با زندگی امروز شهری و شهرسازی مشکلات روبنایی و زیرساختی دارند.
شکل گیری برخی از محلات و مناطق شهرهای بزرگ بنا به دلایل متعدد به گونه ای است که با ضوابط و معیارهای شهرسازی و معماری امروز به ویژه در کلانشهرها مغایرت دارد. این بافت به مرور زمان فرسوده تر می شود و علاوه بر فرسودگی ابنیه، شبکه تاسیسات شهری آنها نیز فرسوده می شود و کارکردهای شهری خود را از دست خواهد داد.
در کل کشور ۷۰ هزار هکتار بافت فرسوده وجود دارد که ۸ میلیون نفر در این بافت ها سکونت دارند. ۳ هزارو ۲۶۸ هکتار بافت فرسوده شهری در پایتخت وجود دارد که ۵ درصد مساحت کلانشهر تهران را شامل می شود و ۱۵ درصد جمعیت در این بافت سکونت دارند که این آمار قابل بررسی است و دستگاه های تقنینی، نظارتی و اجرایی برای حل این معضل باید چاره اندیشی کنند. نخستین مسئله ای که در امر مداخله در بافت های فرسوده مدنظر است، جنبه کالبدی آن است. بافت های فرسوده با معضلات متعددی از لحاظ کالبدی مواجهند که مهم ترین آنها، ناپایداری ابنیه و عدم ایمنی ساکنان است. بناهای این بافت ها به علل گوناگون از جمله قدمت، استفاده از مصالح بی دوام یا کم دوام و رعایت نشدن شیوه های صحیح ساخت وساز، از استحکام و پایداری لازم برخوردار نیستند. مسئله دوم نبود کارآیی و ناتوانی این بافت ها در پاسخگویی به نیاز شهروندان است. دسترسی های نامناسب و نفوذناپذیری این بافت ها، علاوه بر اینکه عملیات امدادرسانی را در مواقع خطر با مشکل مواجه می سازد، باعث ایجاد ترافیک سواره و گاه عدم دسترسی سواره ساکنان بافت می شود. همچنین این معابر به علت دارا بودن پیچ وخم بسیار و عدم امکان نظارت مردم و مسئولان، زمینه بروز مشکلات اجتماعی عدیده ای از جمله خریدوفروش مواد مخدر، حضور معتادان، وقوع جرم و... را فراهم می آورند. مسائل دیگر این بافت ها، نبود یا کمبود تاسیسات و تجهیزات شهری، ریزدانگی قطعات مسکونی، همجواری کاربری های ناسازگار و کیفیت نامطلوب بصری است. هرگونه مداخله کالبدی در بافت های شهری باید باهدف حل این مسائل و ارتقای سکونت انجام گیرد. آنچه باید همواره مدنظر باشد این است که مداخله در بافت های شهری امری کاملا اجتماعی و با فرهنگ جامعه در ارتباط است؛ از این رو انتخاب روش ها و گزینه های مناسب برای مداخله می تواند خطر دگرگونی اجتماعی ناشی از جابه جایی جمعیت را کاهش دهد و به جای سودآوری های اقتصادی، سودآوری های اجتماعی را در پی داشته باشد. در نوسازی اجتماعی احساس تعلق به مکان معنا پیدا می کند و مکان هویت می یابد. نکته ای که در مداخله در بافت های شهری حائز اهمیت است، امر مشارکت مردمی است. هرگونه مداخله در بافت های زنده شهری، بدون مشارکت ساکنان به نتیجه نمی رسد. مشارکت به معنای واقعی آن، یعنی شرکت فعال شهروندان در حیات مدنی خویش، در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشارکت به معنای همکاری چندسویه بین بخش دولتی، بخش خصوصی و بخش عمومی یعنی مردم و نهادهای مردمی است. شأن سکونتی بافت، اعتمادسازی متقابل بین ساکنان و متولیان امر، تامین حق امنیت سکونت، مشارکت ساکنان در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری، ایجاد مراکز فعال برای افزایش تعاملات اجتماعی، کاهش بیکاری و جرم، تشکیل سازمان های غیردولتی داوطلبانه برای حمایت از فرآیند توسعه، توجه خاص به گروه های آسیب پذیر به ویژه زنان و جوانان و پرورش قابلیت های متناسب با توانایی، مهارت و دانش است.
مداخله در بافت های فرسوده شهری از دیدگاه اقتصادی
شهرها تنها در قالب مجموعه ای از ساختمان ها، خیابان ها، پارک ها و... تعریف نمی شوند. این مکان ها محصول فرآیندی برای افزایش کارآیی ها، تحرک عوامل تولید، گسترش نوآوری ها و پاسخگویی به نیازهای جوامع انسانی ایجاد شده و توسعه یافته اند؛ به عبارت دیگر ساخت کالبدی شهرها منشأ اقتصادی دارد و نقش مهمی را در تاریخ توسعه اقتصادی کشورها ایفا کرده است.
ارتباط متقابل میان ساختار کالبدی شهرها و مولفه های اقتصادی موجب می شود اغلب مداخلات در بافت کالبدی شهرها با بازتاب اقتصادی همراه باشد. این بازتاب بر ساخت کالبدی شهرها منعکس می شود و تغییرات دوره ای را در پی خواهد داشت.