نقش منحصربهفرد تعاونیها در توسعه
مسلم خانی- مدرس دانشگاه و مشاور کسبوکار
مطالعه جایگاه و نقش تعاونیها در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیش از ۳۵ کشور جهان، حاکی از آن است که راه توسعه بخش تعاون از میان «تعاونیها» میگذرد. به بیان دیگر، توانمندی و مطلوبیت تعاونیهاست که سرمایههای انسانی و فیزیکی را به بخش تعاون هدایت میکند.
حرفهای شدن نظام مدیریت تعاونیها، خوشهای و شبکهای شدن تعاونیها، دانشبنیان شدن تعاونیها، تخصصی و موضوعی شدن تعاونیها، خلاق و نوآور بودن تعاونیها، ساختارمند شدن روابط کسبوکاری تعاونیها با یکدیگر، برقراری پیوندهای همهجانبه میان تعاونیها و سایر کسبوکارهای پیشتاز و پیشگام و دارای برند معتبر، ایجاد دپارتمانهای تخصصی در درون تعاونیها برای پاسخگویی مبتنی بر نیازهای روز به مشتریان، روزآمدی و بهنگامی و پویایی فناورانه تعاونیها، آیندهکاوی و پیشتازی تعاونیها در حوزههای گوناگون، عملیاتیسازی نظام تامین مالی جمعی توسط تعاونیها، ایجاد نظام حکمیت قضایی در درون تعاونیها و چانهزنی قدرتمندانه تعاونیها برای حضور کارآمد در پروژههای توسعهای کشور، نمونههایی از ویژگیهای برجسته کسبوکارهای تعاونی موفق است. همچنین پایبندی متعهدانه تعاونیها به مسئولیتهای اجتماعی و نقشآفرینی مثبت آنها در توسعه پایدار، ایجاد زنجیرههای تامین و زنجیرههای ارزش قدرتمند توسط تعاونیها، راهبری و مدیریت مشاغل خرد و خانگی و تحت برند قرار دادن آنها توسط تعاونیها، ایجاد هلدینگهای مادرتخصصی توسط تعاونیها، بهرهوری تعاونیها در
یکپارچهسازی اراضی کشاورزی و ایجاد تعاونیهای زراعی بزرگ و صنعتیسازی و سبزسازی و هوشمندسازی صنعت ساختمان از دیگر ویژگیهای برجسته در این بخش است. حتی طراحی و استقرار شبکههای ملی و بینالمللی توزیع سریع و ارزان کالاها و خدمات توسط تعاونیها، توانمندسازی اقشار آسیبپذیر و گروههای در معرض آسیب و سازماندهی و ساماندهی و متشکلسازی آنها در قالب تعاونیها، متشکلسازی مشاغل غیررسمی و هدایت آنها به سمت رسمی شدن توسط تعاونیها، ایجاد نظام بانکی و نظام بیمهای اختصاصی توسط تعاونیها و تعاملات تجاری منطقهای و بینالمللی توسط تعاونیها نمونههای دیگر از ویژگیهای برجسته کسبوکارهای تعاونی موفق بهشمار میروند. نکته قابلتوجه آن است که عدموابستگی تعاونیها به نهاد دولت و خوداتکایی آنها از مهمترین خصیصههای تعاونیهای موفق در اغلب کشورهای جهان است.
جالب است بدانیم بین توسعهیافتگی بخش تعاون و نبود حاکمیتهای دولتی بر آنها رابطهای مثبت و معنیدار وجود دارد. بهعبارت دیگر در کشورهایی مانند هندوستان، اسپانیا، ژاپن، کرهجنوبی، نیوزلند، انگلستان و امریکا که از بخش تعاونی قدرتمندی برخوردار هستند، نقش و جایگاه نهادهای حکمرانی سیاسی دولتی مرتبط با تعاونیها، بسیار کمرنگ است و تعاونیها در این کشورها از طریق اتحادیهها، انجمنها و شوراهای تعاونی هدایت و مدیریت میشوند.
این در حالی است که تعاونیها هم پیش و هم پس از انقلاب، توسط دولت در ایران پایهگذاری شده و همواره نوعی از حاکمیت و مداخلهگری آشکار و پنهان دولتها در امور داخلی تعاونیها وجود داشته است. به همین دلیل تعاونیها در ایران به لحاظ ساختاری به نهاد دولت وابسته شدهاند و با وجود تصویب قانون بخش تعاونی و وجود وزارت تعاون، بانک توسعه تعاون، صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون و... هنوز هم سهم تعاونیها ازGDP کمتر از 5 درصد برآورد میشود.
این در حالی است که تعاونیها در اصول ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی، راه سوم توسعه اقتصادی قلمداد شده و با استناد به برنامههای 5 ساله توسعه کشور باید سهم ۲۵ درصدی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کنند.
انتصاب مدیران سیاسی در بخش دولتی مرتبط با تعاونیها در دولتهای گوناگون، وجود نگاه ابزاری به تعاونیها و رقابتهای مخرب و غیرسازنده بین نهادهای دولتی و نهادهای غیردولتی مرتبط با حکمرانی تعاونیها و عدماعتمادبهنفس سازمانی مدیران آنها، ناآشنایی دانشگاهیان و فارغالتحصیلان دانشگاهی و وجود اشکالات بنیادین در قانون توسعه بخش تعاونی و روزآمد نبودن این قانون و عدم به رسمیت شناخته شدن بخش تعاونی از سوی گروههایی از کنشگران قوای مقننه، مجریه و قضاییه را میتوان از جمله دلایل ناکامی فعلی تعاونیها در نقشآفرینی بزرگ در توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور دانست.
با یادآوری این نکته مهم که راه توسعه بخش تعاونی ایران از میان تعاونیها میگذرد و با تاکید بر این موضوع مهم که خودباوری تعاونیها و ایجاد نظام حکمرانی تعاونی متکی به کسبوکارهای تعاونی در شرایط کنونی، مهمترین راه پویایی بیشازپیش تعاونیها و افزایش تابآوری و تاثیرگذاری آنها در توسعه کشور است، این نوشتار کوتاه را به پایان میرسانم و امیدوارم هرچه زودتر شاهد بازمعماری بخش تعاونی اقتصاد ایران و بازطراحی شبکههای راهبری آنها با رویکرد توانمندسازی و حرفهایسازی تعاونیها باشیم.