-

زیستن در جهان چندفرهنگی

قربانعلی تنگ‌شیر- مدرس دانشگاه

تاریخ تمدن بشری را شاید بتوان تاریخ رواج و زوال فرهنگ‌های بشری دانست؛ فرهنگ‌هایی که هر کدام مجموعه پاسخ‌هایی بودند به مسائل و نیازهای یک جامعه مشخص در زمان و مکان معلوم.

این فرهنگ‌ها از طریق همنشینی و داد‌وستد با یکدیگر رواج یافته و در خلال زمان به تناسب شرایط تغییر شکل داده‌اند. در این مسیر متناسب با مسائل جدید بازسازی شده‌اند و گاه از طریق غلبه قهرآمیز یکی بر دیگری به‌صورت مصنوعی قدرت یافته یا نابود شده‌اند.

اگر در گذشته مبادلات فرهنگی از طریق همجواری جغرافیایی یا سفرها انجام می‌شد، امروزه به مدد رسانه‌های متعدد از رسانه‌های مکتوب گرفته تا ماهواره‌ها و اینترنت و... به‌سرعت رواج می‌یابند.

به این ترتیب با پیشرفت فناوری و افزایش توانمندی‌های بشر، فرهنگ‌ کشورها با سرعت از حیطه جغرافیایی و منطقه‌ای خارج شده و در خاک دیگری نفوذ می‌کند.

در این فرآیند قدرت رسانه آنقدر بالاست که بسیاری معتقدند نفوذ رسانه بالاتر از خانواده، دوستان و مدرسه است و موثرترین عامل در شکل‌دهی به هویت و رفتار افراد به‌شمار می‌رود.

اگر در گذشته یادگیری‌های اجتماعی در محیط‌های کوچک و نزدیک انجام می‌شد، امروزه فردی که در مجاورت رسانه‌های همگانی قرار گرفته می‌تواند دورترین و بعیدترین چیزها به ذهن پدران ما را بیاموزد و به‌کار گیرد.

در این بین اینترنت به‌عنوان ابزار متصل‌کننده رسانه‌ها به بطن جامعه، بیشترین و رو به گسترش‌ترین نقش را در برقراری تماس‌های فرهنگی داشته و بی‌محابا حصارهای ایمنی فرهنگ‌های منزوی و در خود فرورفته را می‌شکند و آنان را در معرض سیلاب فرهنگ‌های گوناگون قرار می‌دهد.

این بستر ارتباطی نقشه جغرافیا را در روابط میان فرهنگ‌ها کمرنگ‌تر از پیش کرده و همه را در کنار یکدیگر قرار داده است. در دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی کسانی برنده هستند که بتوانند در خلق محتوای جدید متناسب با ذائقه کاربران بر دیگری پیشی بگیرند.

فرهنگ‌های کوچک و خرده‌فرهنگ‌ها نیز برای بقا در سیلاب اشاعه بی‌پایان عناصر فرهنگی گوناگون چاره‌ای جز حضور و استفاده کارآمد از این ابزار رسانه‌ای ندارند.

دوری گزیدن از اینترنت برای در امان ماندن از تهاجمات فرهنگی مانند سر در زیر برف کردن کبک است که به‌زودی شکار خواهد شد.

این چنین است که تغییر ذائقه‌ها و باورهای فرهنگی در دنیای ارتباطات کنونی به‌شدت رواج داشته و از همین رو است که مردمان هر جامعه و هر نسل در بسیاری از زمینه‌ها باورهای شبیه به هم دارند و همچون یکدیگر رفتار می‌کنند؛ در عین حال که متفاوت از سایر جوامع و پیشینیان خود هستند. جوامع جدا از هم جوامعی هستند که تجربه مشترک ندارند و نمی‌توانند خود را در موقعیت‌های دیگری درک کنند و درک متقابل هم صورت نمی‌پذیرد.

نسل اینترنتی متفاوت از نسل‌های قبل از خودش است و خواهد بود و شاید هم دچار انحراف از فرهنگ مادر شده و تمایل به فرهنگ بیگانه داشته باشد. با این همه باید توجه داشت این اتفاق به‌صورت همزمان در بیشتر فرهنگ‌ها در حال رخ دادن است و حتی فرهنگ‌هایی که خود این ابزار را تولید کردند در این فرآیند مستثنا نیستند؛ هرچند اینترنت بستر بسیار خوبی برای ارتباطات میان‌فرهنگی است و باعث به‌وجود آمدن مشترکات فرهنگی میان افراد و جوامع می‌شود.

این ابزار به نسل بشر کمک می‌کند تا صاحب یک هویت مشترک در سطح جهانی شده و میان همه ابنای بشر تبادل و تجربه‌های مشترک به‌دست آید.

در دنیای امروز، اینترنت گرچه می‌تواند به بقای فرهنگ‌های محلی کمک کند اما آن را در سطح رقیق‌تر نگه خواهد داشت و در مقابل یاری‌رسان ایجاد هویت جهانی خواهد شد؛ هویتی که زیستن در جهان چندرنگی را تسهیل می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین