ظرفیت بازار سرمایه در جذب نقدینگی
مهدی سوری_کارشناس بازار سرمایه
رشد قابلتوجه تورم و نقدینگی از مهمترین چالشهایی هستند که در طول سالهای گذشته بر اقتصاد کشور سایه افکندهاند. بر همین اساس نیز کنترل تورم و جهتدهی به نقدینگی از مواردی هستند که باید موردتوجه سیاستگذاران قرار گیرند. بورس و ابزارهای مالی آن، یکی از سادهترین مسیرها برای جذب سرمایه و هدایت آن به سمت فعالیتهای مولد اقتصادی است. در طول سالهای گذشته، بازار سرمایه بهعنوان محملی برای جذب سرمایه موردتوجه عموم مردم قرار گرفت و با موردتوجه قرارگرفتن این بازار برای سرمایهگذاری افراد حقیقی، شاهد کنترل نقدینگی در جامعه بودیم. با این وجود، تحتتاثیر سیاستگذاریهای اشتباه، عملکرد بازار سرمایه با چالشهای جدی روبهرو شد، بسیاری از سرمایهگذاران بورسی متضرر شدند و اعتماد مردم به این بازار از بین رفت.
همانطور که بارها از سوی مسئولان و سیاستگذاران مطرح شد، بورس میتوان بهعنوان بستری برای جذب و هدایت سرمایه به سمت فعالیتهای اقتصادی مولد و تولید استفاده شود اما تحقق این هدف نیازمند پیششرطهایی است. از جمله مهمترین این پیشنیازها باید به ثبات و پیشبینیپذیری اقتصاد اشاره کرد.
با این وجود، نبود ثبات رویه در فرآیند تصمیمگیری مسئولان و سیاستگذاران، مانعی جدی در این مسیر است. در واقع سهامداران نگرانند دست دولت به بهانههای گوناگون در جیب آنها برود. دولتمردان در طول سالهای گذشته با دخالت در روند قیمتگذاری دستوری، تغییر قیمت خوراک صنایع، اخذ مالیاتهای متعدد و غیراصولی و... مانع فعالیت صنایع و همچنین سودآوری آنها شدهاند. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران نمیتواند افق بلندمدتی برای خود پیشبینی کنند و همین موضوع نیز مانع جذب سرمایه به کشور و توسعه صنایع میشود. از مجموع موارد یادشده میتوان گفت تا دولت در روند عرضه و تقاضا دخالت میکند یا به قیمتگذاری دستوری اصرار دارد، به تحقق اهدافی همچون جذب نقدینگی به سمت فعالیتهای مولد اقتصادی امیدی نیست.
در ادامه باید خاطرنشان کرد که ایجاد جذابیت برای جذب نقدینگی یکی از راهکارهای اصولی برای جذب سرمایه به فعالیتهای مولد اقتصادی است. البته همزمان میتوان با کاهش جذابیت سایر بازارهای موازی، زمینه جذب سرمایه را به فعالیتهای تولیدی فراهم کرد. با این وجود باید تاکید کرد که جذابیتزدایی از فعالیتهای غیرمولد میتواند به انتقال سرمایه از کشور منتهی شود.
در طول سالهای گذشته، طرح دریافت مالیات بر عایدی سرمایه با هدف جلوگیری از سوداگری و دلالی مطرحشده و این در حالی است که ارزش سرمایه بسیاری از افراد تنها تحتتاثیر تورم سنگینی که در اقتصاد شاهد آن هستیم، افزایش یافته و دریافت مالیات از صاحبان سرمایه، ناعادلانه است. در چنین شرایطی، جذابیتزدایی از سرمایهگذاری در برخی بازارها نهتنها زمینهساز انتقال آن به بازارهای مولد نیست، بلکه میتواند حس ناامنی را در میان صاحبان سرمایه و مردم ایجاد کند. کما اینکه در سالهای گذشته، بخش بزرگی از سرمایه مردم به رمزارزها هدایت شد تا دولت کمترین نظارت را به آن داشته باشد. یا بخش مهمی از سرمایه مردم به خرید ملک در کشورهای همسایه از جمله ترکیه اختصاص یافت.
در ادامه باید تاکید کرد که دولت و بانک مرکزی، مسئول خلق نقدینگی هستند و توان کنترل آن را هم دارند. در واقع مردم بهای کنترل خلق نقدینگی را از سوی دولت در قالب مالیات پرداخت میکنند و بدینترتیب چنانچه دولت از چاپ پول منصرف شود، مشکلات حاکم بر این بخش برطرف خواهد شد.
با توجه به تمام موارد یادشده انتظار میرود در سایه سیاستگذاری درست و اصلاح سیاستهای پولی و مالی و همسویی این سیاستها، مجددا کارآیی به بازار سرمایه بازگردد. درنتیجه میتوان مسیر را برای تسهیل شرایط تولید و کنترل تورم فراهم کرد.