-

از جان آب چه می‌خواهیم

حجت میان‌آبادی_کارشناس سیاست‌های کلان آب

بحران آب معضلی است که دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که در کنار بهره‌گیری از فناوری‌ها نظیر آب‌شیرین‌کن‌ها برای برون‌رفت از آن باید از سرمایه‌های اجتماعی کمک گرفت. حال برای حل مسئله کم‌آبی در کشور ابتدا باید به این پرسش پاسخ بدهیم که آیا مسئله و بحران آب در کشور با فناوری قابل‌حل است یا خیر؟ در بحث حل معضلات آبی دکترین‌ها یا رویکردهای زیادی داریم. هنوز نمی‌دانیم که رویکرد ما به مسائل آبی کشور چیست. برای مثال هنوز مشخص نکرده‌ایم که رویکرد انسان‌مدارانه را باید در پیش بگیریم یا تکنوکراتیک؛ این رویکرد به این معنا است که هر مشکلی را با فناوری و ابزارهای فناورانه باید حل کنیم. این گزاره به‌معنای نفی فناوری نیست. بدون‌شک برای برون‌رفت از معضلات آبی کشور، ما به فناوری هم نیاز داریم، اما با نگاه فقط فن‌سالارانه نمی‌توان به جنگ معضلات آبی رفت.

هیدروکرات‌ها تمام مشکلات آبی را می‌خواهند با یک ابزار حل کنند که آن هم فناوری است. این گزاره به‌معنای مخالفت یا ضدیت با فناوری نیست بلکه باید با یک جعبه ابزاری مواجه باشیم که متناسب با هر شرایطی مورداستفاده قرار گیرد. برای مثال آیا می‌توان با یک آچار شلاقی بزرگ، یک مهتابی را تعمیر کرد. بی‌شک اگر هم بشود، رویکرد تخریبی دارد. به‌عبارت دیگر، تعمیر مهتابی‌ای که با یک آچار ساده امکان‌پذیر است، با یک آچار نامتعارف برای آن شرایط، تخریب را به‌دنبال دارد. نمی‌توان منکر کارآیی ابزارها برای حل یک معضل شد، اما هرکدام مکان و زمان مشخصی دارند. در واقع باتوجه به نوع مسئله باید ابزار انتخاب شود. همان‌گونه هم که پیش‌تر گفته شد، مسئله آب در کشور ما برای مسئولان به‌خوبی تعریف نشده است. نگاهی که مجموعه‌های علم‌محور در کشور نظیر معاونت علمی به علم داشته است، حاصل یک نگرش ابزارگونه بوده یعنی علم را زمانی علم می‌دانسته است که منجر به خلق یک ابزار فناورانه شود و میزان سرمایه‌گذاری این نهاد دولتی در سایر علوم انسانی و مدیریت نزدیک به صفر بوده است، چرا که نمی‌توان از این علوم کارآمد و فن‌محور برای رفع بحران‌های اجتماعی نظیر کم‌آبی بهره گرفت؛ چرا که معضلات این‌چنینی تنها با علومی که ماهیت ابزارگونه دارند، حل نمی‌شوند.

بزرگ‌ترین نقدی که چند سال اخیر به این نهادها در رفع بحران آب می‌شود، این است که این نهادها نگرش فن‌سالارانه داشته‌اند و ابزارمحور بوده‌اند نه مسئله‌محور؛ در حالی که اساس شکل‌گیری این نهاد، برون‌رفت از مسائل و مشکلات با کمک از ابزارهای فناورانه است، در حالی که برای حل بسیاری از مشکلات و بحران‌ها باید علاوه بر ابزار فناورانه از رویکردهای علوم انسانی و سرمایه‌های اجتماعی بهره گرفت، بنابراین می‌توان گفت عملکرد معاونت علمی در موارد صددرصد فن‌سالاری به‌شدت قابل‌دفاع بوده است، نظیر زیست‌فناوری و نانو، اما کارنامه این معاونت در حوزه منابع آب درخشان نیست، چرا که از سرمایه‌های اجتماعی و مردم بهره نگرفته است و تنها به حمایت برخی شرکت‌هایی که صاحب فناوری هستند، پرداخته است نظیر شرکت‌هایی که دستگاه‌های پیشرفته آب‌شیرین‌کن می‌سازند.

در واقع این نهاد در مسیر حل معضل آب نه‌تنها به سرمایه‌های اجتماعی بی‌اعتنا بوده، بلکه به ابعاد اجتماعی و انسانی آب هم بی‌توجه بوده است و آب را به‌مثابه یک کالا دیده است که با ابزاری نظیر فناوری، می‌تواند آن را مدیریت کند. به‌همین‌دلیل معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری نتوانسته است ورود موفقی در مناقشه زاینده‌رود یا کرمان و مکان‌هایی داشته باشد که ابعاد اجتماعی معضل آب پررنگ بوده است؛ چرا که همواره نگرش فناوری‌گونه داشته است و تنها خواهان حل معضلات با ابزارهای فناوری است تا علم به ماهیت واقعی آن. در واقع آن مولفه‌ای که مهندسی شود و دارای ابزار باشد، از نگاه این نهاد علم و دارای خروجی است. در کل این نهاد دغدغه‌ای برای معضلات مدیریتی و علوم انسانی در کشور ندارد.

اینجا است که چندین سال فعالیت معاونت علمی به‌دلیل تعریف نادرست از علم در حوزه آب و محیط‌زیست چندان موفق نبوده است. به‌اعتقاد من، سیاست‌گذاری غیرفناورانه برمبنای علم برای برون از بحران آب و در معاونت علمی جایگاه قابل‌دفاعی ندارد؛ در واقع جامعه‌شناسی آب وجود ندارد.

در کل به‌نظر می‌رسد در سیاست‌گذاری مدیریت منابع آبی کشور، توسعه مقدم بر همه‌چیز از جمله عدالت و در مراحل بعدی محیط‌زیست بوده است، به‌طوری که فدا شدن محیط‌زیست برای نیل به توسعه در کشور امری اجتناب‌ناپذیر است. در چنین دیدگاهی طرح‌های کلان آبی از جمله طرح‌های کلان انتقال آب بین‌حوضه‌ای برای صنعتی کردن جامعه و رسیدن به توسعه و توسعه‌یافتگی در برخی مناطق دیگر امری طبیعی و ضروری است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین