مالیات سبز در ایران بیرنگ است
پدرام جدی_ کارشناس محیطزیست
مالیات سبز، مولفهای اقتصادی در راستای پیشبرد اقتصاد سبز و توسعهای همسو با محیطزیست و اقتصاد پایدار است که با گرفتن عوارض از شرکتهایی که همراه با تولید کالاها و محصولات تولید آلایندگی دارند، تلاش میکند این بودجه را در زمینه جبران آلایندهها و حذف آنها مصرف کند.
مالیات سبز ابتدا توسط کشورهای توسعهیافته که درگیر صنعتی شدن، آلودگی هوا، تغییر کاربریهای گوناگون و تخریب فضای سبز بودند، مطرح شد تا از طریق وضع سازکارهای بازدارنده اقتصادی میزان آسیب به محیطزیست را کاهش دهند. دولت باید پس از دریافت مالیات محیطزیستی، اعتبار بهدستآمده را در بهبود و ارتقای محیطزیست و از بین بردن آلایندههای محیطزیستی و تکنولوژیهای مربوط به آن هزینه کند. با این وجود، موضوع مالیات سبز در ایران مغفول مانده و کمتر به آن پرداخته شده است. ما انسانها موظف هستیم هزینههای لازم برای حفاظت از محیطزیست را پرداخت کنیم. تمامی نهادها از مجموعههای دولتی گرفته تا بخش خصوصی و تعاونی بهدلیل اینکه فعالیتهایشان بر محیطزیست تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم میگذارد، وظیفه دارند به یکسری ضوابط پایبند باشند و از سویی بابت تخریب ایجاد شده هزینهای به صورت جریمه یا مالیات پرداخت کنند. فعلوانفعالات این مجموعههای اقتصادی تاثیرات گوناگونی بر منابع آبی، هوا و خاک میگذارد و ممکن است تولید پسماند و پساب کنند یا بهواسطه فعالیتّهایشان موجب تغییر کاربری و تخریب شوند.
زمانیکه از این مجموعهها در راستای نوع فعالیت اقتصادیشان مالیات سبز یا محیطزیستی ستانده میشود، جذابیت فعالیتهای آلاینده کاهش و سرمایهگذاران ناگزیر به سمت فعالیتهای پایدارتر و سبز میروند. باید در نظر داشت هیچ فعالیت انسانی نیست که آسیبی برای محیطزیست نداشته باشد. حال یکسری از این آسیبها متناسب با ظرفیتها و برد آن اکوسیستم خودپالایی میشود اما عمدتا این خودپالایی اتفاق نمیافتد و تاثیرات فعالیتهای اقتصادی ممکن است تا صدها سال تاثیر خود را بر یک اکوسیستم باقی بگذارد. در ایران برای مقابله با تخریب محیطزیست و کاهش اثرات فعالیتهای انسانی بر طبیعت، یکسری عوارض و جریمههای محیطزیستی وضع شده و اگر شرکتها و کارخانهها درگیر آلایندگی شوند و آلایندگی آنها از سوی سازمان حفاظت محیطزیست ثابت شود، از نظر قانونی با اخطار و جریمه و توقف تولید مواجه خواهند شد. این جریمه عمدتا به صندوق ملی توسعه محیطزیست واریز شده و دارای مصارف مشخص است. در نهایت این اعتبار صرف یکسری حوزهها از جمله تجهیز محیطبانها، دانشبنیانکردن عرصههای محیطزیستی و... میشود. با این حال، این نوع جریمهها بهعنوان مالیات تلقی نشده و تقریبا در قوانین مالیاتی ایران چیزی بهعنوان مالیات سبز یا مالیات محیطزیستی دیده نشده، در صورتی که بسیاری از تولیدات از جمله تولیدیهای صنایع غذایی، پالایشگاهها، شرکتهای راهسازی و شرکتهای کشتیرانی که با محیطزیست ارتباط و تعامل بسیار زیادی دارند میتوانند از مخاطبان موضوع مالیات سبز باشند. فعالیت برخی کشتیرانیها خواهناخواه باعث آلایندگی سواحل، دریاها و دریاچهها شده و در راهسازی غیرممکن است تخریب محیطزیست رخ ندهد. پالایشگاهها چه در تولیدات، چه در پسابها و چه در انتشار گازهای گلخانهای، سهم زیادی در آلودگی محیطزیست دارند. از سویی فعالیتهای معدنی در ایران هم همواره با تخریبهای گستردهای همراه بوده است. در نهایت اینکه طبق قانون، تمام این بخشها با اخذ مجوزهای محیطزیستی بهطور قانونی و رسمی قادر به فعالیت خواهند بود و در صورت تخلفات محیطزیستی محکوم به پرداخت خسارت و جریمه خواهند شد. با این همه، مسئله پرداخت مالیات متفاوت بوده و باید برای تحقق اقتصاد سبز نگاه جدیتری به اجرای مالیات سبز داشت. در این صورت، بخشهایی از اقتصاد ملزم به کاهش اثرات آلاینده میشوند و بهدلیل مشمولیت مالیاتی جذابیت اقتصادی این بخشها کاهش مییابد. در این صورت، جذابیت حرکت به سمت اقتصاد سبز بیشتر میشود.