اقتصاد دانشبنیان یک فرهنگ است
بهرام صلواتی _رئیس مرکز مهاجرت ایران
اقتصاد دانشبنیان یک دکمه نیست که وقتی فشارش میدهیم، همه مشکلات حل شود؛ بهاعتقاد من یک فرهنگ است که باید در بخشهای مختلف نهادینه شود، بهویژه در شرایط فعلی که با پدیدهها و معضلاتی چون ریزگردها، خشکسالی و آثار ناشی از تغییرات اقلیمی روبهرو هستیم. این در حالی است که سهم بکارگیری اقتصاد دانشبنیان در اقتصاد کشاورزی تکرقمی است. ابتدا باید این سهم را در عرصههای گوناگون افزایش دهیم و بعد به این سمت برویم که فرهنگ حل مسائل و مشکلات با کمک علم و فناوری را نهادینه کنیم. در واقع در مواجهه با مسائل خرد و کلان کشور بهرهگیری از دانشبنیانها باید تبدیل به یک فرهنگ شود. در اصل باید علم، فناوری و نوآوری را در مسیر تولید ثروت و افزایش رفاه عمومی قرار دهیم.
علم و فناوری بهتنهایی کافی نیست
بسیاری از کارشناسان معتقدند حلقه گمشده سیستم بهرهبرداری از علم در راستای تولید ثروت در کشور، ارتباطات زنجیرهوار نهادهای علمی با صنعت و جامعه است. صرف وجود و راهاندازی آزمایشگاههایی که از آخرین فناوریها و علم روز استفاده میکنند، کافی نیست؛ اگر نتوانند با بخش صنعت، خدمات عمومی و کشاورزی همسو باشند و در زمینه تولید ثروت، رفاه عمومی و رفع مشکلات کلان کشور گام بردارند، در عمل هیچ سودی نخواهند داشت، بنابراین ارتباطات میان سازمانها و نهادهای گوناگون همان حلقه گمشده زنجیره تبدیل علم به ثروت است، بههمین دلیل است که همیشه از کلمه زیستبوم اقتصاد دانشبنیان استفاده میشود. اینها همگی باید به شکل زنجیر به یکدیگر متصل باشند. در واقع علت اینکه در بحث دانشبنیانها از واژه زیستبوم استفاده میشود به درونزایی آنها برمیگردد، چرا که زیستبوم اقتصاد دانشبنیان پویا و زنده است و میتواند بسان یک موجود زنده خود را بازسازی کند و رشد دهد.
یک پای تقاضای نیروی کار در کشور میلنگد
مهمترین مشکل ما در بخش وزارت صنعت،معدن و تجارت و کار است. همیشه یک پای تقاضای نیروی کار در کشور میلنگد. گفتنی است، در طرف عرضه، مشکلی احساس نمیشود و بههمین دلیل است که همواره ما با مازاد عرضه نیروی کار روبهرو هستیم. ما باید بتوانیم طرف تقاضا را افزایش دهیم و این با همکاری وزارتخانههایی چون کار و رفاه اجتماعی و کشاورزی هموارتر میشود، اما هنوز خیلی در ابتدای راه هستیم. امیدوارم که با نامگذاری امسال، این روند رشد بیشتری داشته باشد.
ما باید این را هم در نظر بگیریم که اگر بخشی از نیروی انسانی ما در بازار کار جهانی جذب شوند، علاوه بر اینکه فشار بر بازار کار در کشور کم میشود، این افراد مجهز به مهارتهای بینالمللی در بازارهای کار جهانی میشوند و این فرصت را به ما میدهد تا بتوانیم زمینههای بازگشت و بهرهگیری از این نیروها را فراهم کنیم.
همواره در باب ایجاد شغل در کشور به شعارزدگیهایی مبتلا بودیم که باید در این امر هدفگذاریهای دقیقی داشته باشیم. تا زمانی که ظرفیت جذب نیروی انسانی در داخل کشور بهشکل صددرصدی فعال شود، میتوانیم از ظرفیت خالی نیروی کار ایرانی در بازار کار جهانی استفاده کنیم و در شرایط بازگشت نیروی انسانی ماهر از آنها بهرهمند شویم. حال وقتی رهبر معظم انقلاب شعار امسال را به دانشبنیانها اختصاص داده است، باید بهعنوان یک ماموریت کلان و هماهنگ میان نهادهای خرد و کلان به آن نگاه کرد. مهمترین مشکل ما ناهماهنگی است؛ گفتنی است، در بعضی از نهادهای دولتی حرکتهایی انجام میشود، اما چون تعاملات بیندستگاهی ما ضعیف است، باعث میشود که این حرکتها جنبه همافزایی پیدا نکنند. نکته مثبت این است که ما باید بتوانیم از این شعار سال، نهایت بهره را ببریم و به ظرفیت جذب و بکارگیری دانشگران در فرآیند تولید اشتغال اضافه کنیم.