بانکداری هوشمند، راه کاهش تعداد شعب بانکی
بالا بودن شمار شعب بانکی در کشور ما یکی از موضوعاتی است که بارها توسط کارشناسان صنعت بانکداری در ایران به بحث و گفتوگو گذاشته شده، اما کماکان شاهد حصول نتیجهای مشخص و دقیق در این باره نیستیم.
عدهای مدافع افزایش تعداد شعب بوده و عده دیگری هم چنین سازکاری را موجب افزایش هزینههای این صنعت میدانند. مدافعان ایده کاهش تعداد شعبههای بانکی در ایران معتقدند بانکها بهجای سرمایهگذاری روی افزایش باجه و شعبه فیزیکی، باید در بخش بانکداری الکترونیک هزینه کنند، چراکه سیستم بانکی در سراسر جهان در حال رفتن به سمت هوشمندسازی حداکثری است و در چنین شرایطی نمیتوان از طریق افزایش تعداد شعب بانکی جایگاه مناسبی را در جهان، خاورمیانه و حتی بین کشورهای همسایه پیدا کرد.
میتوان گفت کاهش تعداد شعبههای بانکی در کشور یکی از الزامات پویاتر شدن صنعت بانکداری در ایران است؛ صنعتی که با مشکلات بسیاری مواجه است و باید تا جای ممکن موانع را از سر راه خود بردارد تا بتواند به رشد و بالندگی لازم برسد.
پیش از هر اقدامی در راستای کاهش تعداد شعبههای بانکی باید دانست ما از شعب خود چه انتظاراتی داریم و میخواهیم با تاسیس شعبه جدید به چه هدفی برسیم. در کشورهای توسعهیافته و نظامهای بانکی پیشرفته پیش از تاسیس شعب بانکی اهداف و وظایف شعبه را پیشبینی و تعریف میکنند اما در ایران به هیچ عنوان چنین رویکردی برای تاسیس شعبه جدید وجود ندارد.
ما باید پیش از تاسیس شعبه مشخص کنیم که چه مقدار از کار باید حتما بهصورت حضوری و توسط نیروی انسانی انجام شود و تا چه اندازه ماشین میتواند پاسخگوی نیازهای مشتریان باشد؛ سپس اقدام به تصمیمگیری درباره تاسیس شعبه یا استفاده از ماشین کنیم.
اگر به سابقه و تاریخچه صنعت بانکداری کشور توجه داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که تقریبا همه خدماتی که در شعب ارائه میشد، درحالحاضر توسط ماشین و سیستمهای هوشمند ارائه میشود.
اکنون بسیاری از شهروندان مدت زمان بسیار زیادی است که حتی وارد شعب بانکی هم نشدهاند؛ مگر در برخی مواقع مانند تعویض کارت یا افتتاح حساب و از این دست موارد که حضور مشتری الزامی است و راه گریزی از آن وجود ندارد. همین امر نشان میدهد بخشی از راه را بهخوبی طی کردهایم، اما در زمینه گسترش بانکداری الکترونیک عملکرد مناسبی نداشتهایم.
همانطور که گفته شد زیرساختهای هوشمندسازی صنعت بانکداری در ایران خوب و قابلقبول است اما مدیران بانکی در کشور هیچ گاه پیش از تاسیس شعب بانکی جدید اقدام به محاسبه هزینه-فایده نمیکنند و تنها راه جذب مشتری را در ایجاد شعبه جدید میدانند، در حالی که راههای بهمراتب بهتر و متنوعتری برای این کار وجود دارد که موردتوجه ما قرار نمیگیرد.
هیچ گاه این سوال مطرح نمیشود که نیروی انسانی مشغول کار در شعب میتواند وظایف جدیدی را بر عهده بگیرد یا خیر؟ برای مثال ۹۰ درصد بانکهای ما خدمات بیمهای هم به مشتریان ارائه میکنند، آیا به این فکر افتادهایم که دفاتر بیمهای را در شعب بانکی ادغام کنیم؟
در واقع ما با در نظر گرفتن وظایف ۵۰ سال قبل بانک اقدام به ایجاد شعبه جدید میکنیم و هیچ وظیفه و کارکرد جدیدی هم برای آن تعریف نمیکنیم. در موضوع کاهش تعداد شعب بانکی مشکل بیکار شدن نیروی انسانی مطرح میشود، اما این توجیه قابلپذیرش نیست، زیرا مدیران موفق بانکی باید توانایی این را داشته باشند که برای نیروهای خود کار جدید با بازدهی بالاتر ایجاد کنند، نه اینکه با پافشاری بر یک سیاست نادرست هزینههای وارده به بانک را افزایش دهند.
بانکهای ایرانی میتوانند خدمات بسیار زیادی را در زمینه فاینانس ارائه کنند که احتیاج به حضور نیروی انسانی در شعبه دارد اما متاسفانه مدیران ما تنها کارکردی که برای شعب قائل هستند با استانداردهای ۵۰ سال قبل همخوانی دارد و اصلا بروزرسانی نشده است.