-

طناب خوب برای خفگی ملت

محمد فاضلی- استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

آیا این روزها از اوضاع اقتصادی، آلودگی هوا، فرونشست زمین یا چشم‌انداز آینده، انگار طناب داری دور گردن‌تان پیچیده شده باشد، احساس خفگی می‌کنید؟ یکی از دلایل مهم‌اش را توضیح می‌دهم.

دوستی چند سال قبل می‌گفت فروشنده‌ای در یکی از بازارهای محلی شمال ایران برای فروش طناب‌هایی که در بساطش داشت این‌گونه جار می‌زد: «طناب دارم، طناب خوب برای خودکشی». این جمله کوتاه دستفروش بازار روز شمال سال‌هاست همچون تمثیلی از وضع سیاست عمومی، به‌ویژه بودجه باقی مانده است. توضیح می‌دهم.

دهه‌هاست در این کشور برای اجرای پروژه‌ها و انجام اقداماتی بودجه تخصیص می‌دهند که تاریخ برنامه‌ریزی توسعه نشان داده چند ویژگی مشترک دارند:

۱- مطالعات ارزیابی اقتصادی، محیط‌زیستی و اجتماعی آنها انجام نشده و با فشار سیاسی یا لابی پیمانکارها در ردیف‌های بودجه قرار داده می‌شوند.

۲- به‌شدت مخرب محیط‌زیست هستند و شماری انبوه از آنها در این چند دهه سبب نابودی منابع آب، خاک، جنگل، تنوع زیستی و هوا شده‌اند.

۳- مقادیر بودجه‌های‌شان عظیم است و به‌واسطه تخصیص منابع به این پروژه‌ها، منابع مالی برای پروژه‌های کوچک‌مقیاس اما موثر باقی نمی‌ماند و به این ترتیب کشور از مزایای آن طرح‌های درست محروم می‌شود.

۴- هیچ تاثیر معناداری بر ظرفیت حکومت برای اداره بهتر کشور ندارند و جز تامین منافع ذی‌نفعان محدود، فایده‌ای در آنها نیست.

۵- به‌دلیل فقدان ارزیابی اقتصادی و ارزیابی تامین مالی، سال‌ها و دهه‌ها در بودجه باقی مانده و به طرح‌های نیمه‌تمام تبدیل می‌شوند و صدها و هزاران نفر را به بودجه دولتی وابسته و آویزان می‌کنند.

۶- به‌علت اثرات مخربی که بر محیط‌زیست باقی می‌گذارند، منابع آب و خاک و جنگل و هوا را نابود کرده و در سالیان بعد باید بودجه‌هایی برای جبران خسارات ناشی از آنها در بودجه پیش‌بینی شود.

۷- به اهداف اشتغال و درآمدزایی که با جهل یا کذب، به قصد چپاندن آنها در بودجه ردیف می‌شوند، هرگز نمی‌رسند و ضمن برآورده نکردن مطالبات مردم، تصور فساد را در جامعه تشدید می‌کنند.

۸- تامین مالی ریالی این پروژه‌ها سبب کسر بودجه و در عمده موارد تامین ارز لازم برای واردات کالاهای سرمایه‌ای موردنیاز این پروژه‌ها، سبب کاهش ارز در دسترس و موثر بر کسری تراز پرداخت‌ها می‌شود و آثار مخرب بر تورم و سایر متغیرهای اقتصاد کلان باقی می‌گذارد.

۹- منابع مالی عظیم لازم برای اجرای این پروژه‌ها، بودجه را هر چه بیشتر به نفت وابسته و چرخه وابستگی به نفت را تشدید می‌کند.

۱۰- اثر روانی آنها برای حاکمان این است که تصور می‌کنند با پایان یافتن این پروژه‌های گُنده (واژه‌های عظیم یا بزرگ برای این گونه طرح‌ها بیش از اندازه محترمانه است)، توسعه محقق می‌شود و ارضای روانی شده و از ملزومات حکمرانی پایدار غافل می‌شوند.

این‌گونه پروژه‌ها که دهه‌هاست صدها مورد از آنها اجرا شده و بقیه نیمه‌کاره در جداول بودجه باقی مانده‌اند و هر نماینده مجلس، پیمانکار یا گروه ذی‌نفع دیگری پیگیر تصویب و بودجه گرفتن برای آنهاست، دقیقا همان طناب داری هستند که دستفروش شمالی خریدش را به خریداران پیشنهاد می‌کرد.

سیاست‌گذاران و بودجه‌ریزان دهه‌هاست طناب‌های داری با ۱۰ ویژگی فوق را با پول نفت، منابع طبیعی، مالیات و سایر دارایی‌های این کشور می‌خرند و حریصانه و با لذت و افتخار آنها را دور گردن مردم، طبیعت ایران و این تمدن محکم گره می‌زنند.

هر طرحی که ۱۰ ویژگی فوق را دارد، طناب دار خوبی است که سیاست‌گذار، نماینده مجلس، وزیر، معاون وزیر، پیمانکار و مشاور و بروکرات‌های فاسد یا بزدل که جرأت مخالفت با آنها را ندارند، به مردم امروز و آینده این سرزمین هدیه می‌کنند تا اندک اندک خود را دار بزنند. این داستان از آغازین روزهای برنامه‌ریزی توسعه در ایران، از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا امروز، تکرار شده است. اگر احساس خفگی می‌کنید، اثر طناب‌هایی است که در این ۷۰ سال حاکمان، سیاست‌مداران، بروکرات‌ها، پیمانکاران و مشاوران دور گردن‌مان محکم بسته‌اند؛ طناب‌هایی که در بودجه سالانه دولت‌ها تامین مالی می‌شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*