قولها، شعارهایی توخالی است
روز جهانی معدنکاران، روز تجلیل از خدمات معدنچیان در سراسر جهان است؛ این روز سالگرد بدترین حادثه معدنکاری در تاریخ مکتوب است.
در چنین روزی در سال ۱۹۰۷ ، معدنی در مونوگا، ویرجینیا غربی منفجر شد که بر اثر این فاجعه ۳۶۲ معدنچی از پای درآمدند.
در سال ۲۰۰۹ ، تصمیم بر این شد که این روز به نام معدنچیان نامگذاری شود تا بهانه ای باشد برای قدردانی از این قشر صبور زحمتکش.
صمت به مناسبت بزرگداشت روز معدنچیان با مهدی قنبری، معدنچی زغال سنگ و عباس کاربخش، دبیر اجرایی خانه کارگر کرمان به گفت وگو نشسته است.
یک روز با معدنچیان زغال
مهدی قنبری ـ معدنچی زغال سنگ: روز را با توکل بر خدا آغاز می کنیم، سوار بر اتوبوس های کارگری می شویم و به محل کار خود می رویم. بعد از آماده شدن و پوشیدن لباس کار، تجهیزات معدنی و چراغ های تونلی را بر می داریم و داخل دالان های تونلی می شویم که به اصطلاح کارگاه های استخراج زغال هستند و کار تکراری هر روزه خود را آغاز
می کنیم.
ما روز روشن خود را در تاریکی تونل های معدنی سپری می کنیم. معدنچی زغال در تمام مدت در تاریکی مطلق به سر می برد و این تاریکی را او نساخته، بلکه زندگی چنین سرنوشتی را برایش رقم زده است، اما ناشکر نعمت ها و رزق و روزی خداوند نیست.
وضع معیشت بحرانی است
اما چرا باید زندگی ما همیشه در تاریکی باشد؟ سختی شرایط و زیان آور بودن کار به جای خود، کاش بعد از یک ماه کار تکراری و سخت می توانستیم یک روز از روزهای زندگی خود را به خوشی و بدون دغدغه بگذرانیم.
بعد از یک ماه کار در تاریکی و خطر، منتظر حقوق می مانیم و به محض دریافت حاصل دسترنج مان، تمام پول صرف پرداخت قسط و خرج و مخارج عقب مانده زندگی می شود و در چشم برهم زدنی حقوق تمام می شود و باز روز از نو، روزی از نو.
مهم ترین و ضروری ترین نیاز یک معدنچی و مایه دلخوشی او این است که حقوقش دوام گذران طول ماه را داشته باشد که متاسفانه این چنین نیست.
امنیت شغلی و مسکن مناسب
داشتن امنیت شغلی، حقوق کافی و تامین مسکن متناسب، حق هر فرد است. این الزامات زندگی برای معدنچیان به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده است.
کارگر معدن سال ها است برای تامین امنیت شغلی خود تلاش کرده و می کند، اما قانون کار موقت، امنیت شغلی کارگران را به خطر انداخته
است.
به تازگی قراردادهایی عجیب از سوی کارفرما و حتی اداره کار نوشته می شود و کارگر معدن ناچار است به آن تن دهد که تهدیدی برای امنیت شغلی به شمار
می رود.
دولت و کارفرما طبق ماده ۱۴۹ قانون کار، مکلف هستند تعاونی مسکن کارگری راه اندازی کنند و در صورتی که نمی توانند تعاونی مسکن کارگری راه اندازی کنند، باید در راستای تامین ساخت مسکن، کمک حال کارگر باشند، اما متاسفانه هیچ نهادی چنین کاری را انجام نمی دهد و همه قول ها در حد شعار و دستورات پوچ و توخالی است و هیچ تسهیلاتی برای تامین مسکن کارگری وجود
ندارد.
سوغات دوران بازنشستگی
بیمه، حق سختی کار و حقوق بازنشستگی کارگران هم، هیچ دردی از کارگران درمان نمی کند. بیمه ای که در دوران کاری عادی رد می شود و سختی کار معدنکار را در نظر نمی گیرد، در زمان بازنشستگی هم، مزیت چندانی برای معدنچیان نیست؛ آن هم در این زمانه که خرج و مخارج زندگی سر به فلک کشیده است. این در حالی است که به طورمعمول در دوران بازنشستگی فرزندان خانواده هم بزرگ شده اند و هزینه دوچندانی بر خانواده تحمیل می شود.
علاوه بر این، در زمان بازنشستگی، بیشتر معدنچیان با انواع بیماری های ناشی از کار سخت و زیان آور دست به گریبان هستند که از دل معدن به سوغات آورده اند، اما بیمه جوابگوی هزینه دوا و درمان نیست و به این ترتیب هیچ افق روشنی پیش روی معدنچی بازنشسته وجود ندارد و ترس از فقر و بی پولی و کم بودن حقوق کارگری، همه امیدهای یک کارگر را از بین
می برد.
ترس های یک معدنچی
معدنچی آن قدر با خطرات گوناگون در معدن دست و پنجه نرم کرده و با سختی کار گلاویز شده است که دیگر ترسی از چیزی در دل ندارد.
ما معدنچیان کار در شرایط سخت و زیان آور معدن را با جان و دل قبول کرده ایم و دلخوشی مان این است که یک روز خوب در کنار خانواده داشته باشیم، اما با شرایط سخت امروز، تنها روی سیاه خود را به خانه می بریم.
روز جهانی معدنچیان
امروز به نام معدنچیان نامگذاری و بهانه ای است تا کمی به شرایط دشوار صاحبان سخت ترین شغل جهان توجه شود.
معادن تامین کننده مواد اولیه نیاز بسیاری از صنایع است و معدنچیان سربازانی هستند که در جبهه اقتصاد تلاش و مجاهدت می کنند.
فعالیت در این عرصه از چند نظر طاقت فرساترین کار دنیا به شمار می رود؛ یکی از علل این دشواری، دوری معادن از شهر و امکانات شهری است. از سختی های دیگر، شرایط خطرناک و نامناسب کارگاه های استخراج به ویژه در تونل های زیرزمینی است.
نکته دیگر این است که کارگران معادن بیشتر باید تحرک داشته باشند یا مدت طولانی سرپا بایستند که استفاده از تجهیزات ایمنی، راه رفتن و نفس کشیدن را برای آنان سخت می کند.
قرار گرفتن در معرض آلودگی های محیطی از دیگر سختی های معدنکاری است که معدنچیان را در خطر ابتلا به بیماری های ریوی، انواع روماتیسم مفصلی و... قرار می دهد.
ایمنی، ضرورتی مغفول
عباس کاربخش ـ دبیر اجرایی خانه کارگر کرمان: مهم ترین و ضروری ترین نیاز معدنچیان در کشور ما چیست؟ مهم ترین نیاز معدنچی ایمنی محیط کار و دریافت آموزش های لازم در زمینه ایمنی است.
به عنوان مثال، در کرمان بالای ۴۰۰ معدن متفاوت داریم؛ از معدن شن و ماسه و سنگ گرفته تا معادن طلا، مس، کرومیت، زغال و بسیاری از معادن
دیگر.
بسیاری از این معادن روباز هستند یا عمق بسیار کمی دارند.
این نوع معادن نیاز به تجهیزات ایمنی خاص و آموزش های ویژه منطبق با شریط کاری خود دارند، اما در معادن زیرزمینی که معدنچیان در اعماق زمین، که گاهی تا ۷۰۰ متر هم می رسد، کار می کنند، شرایط خطرناک تر است، بنابراین ضروری است که کارگران پیش از آغاز کار، آموزش های لازم را ببینند و بنابراین باید دوره های آموزشی از سوی کارفرمایان برگزار شود تا مهارت کافی را برای مراقبت از خود و همکاران شان در شرایط خطر به دست بیاورند. علاوه بر این، تجهیزات استاندارد هم به اندازه کافی در اختیار آنها قرار گیرد.
در ضمن، باید تهویه هوا به خوبی انجام گیرد تا اکسیژن کافی برای معدنچی تامین شود، بنابراین هم معدنچی و هم معدندار باید این موارد را جدی بگیرند و برای افزایش سطح ایمنی محیط کار، دقت لازم را به خرج دهند و این جزو حقوق و ضروریات اولیه کار است.
نیازی به شرح و بسط نیست
در شرایط فعلی که وضعیت معیشت قریب به اتفاق مردم جامعه ما به واسطه فشار تحریم ها و شرایط اقتصادی موجود با مشکلات متعددی روبه رو است، شرایط کارگران و معدنچیان نیازی به شرح و بسط ندارد.
میزان فشاری که این قشر تحمل می کند، از فاصله دریافتی آنها (که براساس پایه وزارت کار است) با ارقام خط فقر و خط معیشت، به طورکامل مشخص است.
کارگرانی که در معادن زیرزمینی کار می کنند، در دشوارترین شرایط اقتصادی و بدترین وضعیت معیشتی قرار دارند و با آگاهی از خطرات کار، دست از جان شسته، وارد اعماق زمین می شوند، بنابراین لازم است که به وضعیت معیشتی آنها توجه بیشتری و حداقل امکانات برای آنها فراهم
شود.
نکته مهم دیگر این است که بسیاری از معدنچیان از پوشش بیمه ای مناسب هم برخوردار نیستند و به این ترتیب از خدمات اجتماعی لازم محروم
هستند.
نهضت تعاون به فراموشی سپرده شد
برای تامین مسکن وعده های زیادی داده شده، اما هیچ کدام به مرحله عمل نرسیده است. پیش از انتخابات هم وعده داده شده بود که سالانه یک میلیون مسکن ساخته شود که وعده بسیار خوبی بود، اما به مرحله عمل نرسید و به نظر می رسد که این کار بسیار دشوار است و گاهی غیرممکن می شود، بنابراین دستمزد باید به اندازه ای باشد که حداقل کفاف پرداخت اجاره بهای مسکن را
بدهد.
اقتصاد ما 3 بخش دولتی، خصوصی و تعاونی دارد و تعاونی باید در رأس همه اینها قرار بگیرد، اما متاسفانه از این بخش غافل شده ایم و نهضت تعاون در کشور ما فراموش شده و دیگر چیزی به نام تعاونی مسکن، تولید، توزیع به فراموشی سپرده شده، اما وضع مسکن از همه بدتر است.
مسئولان کشور از تعاونی های مسکن غافل شده اند و هیچ امتیازی به آنها نمی دهند و یارانه های آنها را قطع کرده اند و علاوه بر این، گاهی با فشارهای متعددی هم روبه رو می شوند.
برای مثال تعاونی ها که از پرداخت مالیات معاف هستند، در برخی موارد ملزم به پرداخت عوارض شهرداری و مالیات های گوناگون
شده اند.
به این ترتیب، در بخش تعاونی با مشکلات زیادی روبه رو هستیم و در عمل توان انجام هیچ کاری وجود ندارد.
سخن پایانی
براساس قانون، کار در معدن جزو مشاغل سخت و زیان آور است و کارگران باید بعد از ۱۵ سال بازنشسته شوند، اما این قانون در کشور اجرا نمی شود و کارگران زیادی هستند که بالای ۲۰ سال است، در سخت ترین شرایط مشغول فعالیت هستند. دستمزد و حقوق کارگران معدن بسیار کم است و شرایط بازنشستگی آنها اسفبار. علاوه بر این، قراردادهای کار بیشتر موقت و معین هستند و برای انجام کاری مشخص تنظیم می شوند و به این ترتیب، هرچند تاریخ اتمام ندارند، اما قرارداد دائم تلقی نمی شوند.
آنچه گفته شد، تنها شمه ای است از شرایط سخت کارگران شاغل در بخش معدن که با رشد تورم روزبه روز دشوارتر می شود.
بنابراین باید گزارش روز جهانی معدنچیان را با این امید به پایان برد که مسئولان نگاهی جدی تر به حل مشکلات این بخش داشته باشند تا کمی از رنج جانکاه این قشر کم شود.