معدن اقتصادی جایگزین نفت سیاسی
مدت زمان بسیاری است که صحبت از جایگزینی معدن بهجای نفت میشود و بسیاری از کارشناسان اقتصادی، نظریههای بسیاری در اینباره مطرح کردهاند. اصولا، نفت را باید یک کالای سیاسی و اقتصادی دانست که با هر تحرک سیاسی در منطقه و جهان، نرخ آن تحتتاثیر قرار میگیرد. بنابراین میتوان وابستگی سیاست به اقتصاد را بهراحتی مشاهده کرد. مواد معدنی مانند مس، تحریم نیستند و جهان، تشنه مواد معدنی است. اگر شرایط برای واردات ماشینآلات موردنیاز معادن، فراهم شود، میتوان امیدوار بود که در آیندهای نزدیک، معدن جایگزین بسیار مناسبی برای نفت باشد.
سیاستزدگی اقتصاد
سیاستزدگی اقتصاد، موضوع تازهای در کشور نبوده و از گذشته تاکنون، تحلیلگران بسیاری به این مسئله اشاره و خطر این اتفاق را گوشزد کردهاند. البته باید توجه داشت، تاثیرگذاری تصمیمهای سیاسی بر اقتصاد هر کشوری یک امر طبیعی است و وقتی از سیاستزدگی در اقتصاد میگوییم یا به مسئله اقتصاد زیر سایه سیاست اشاره میکنیم، به این معنا نیست که اقتصاد و سیاست دو مقوله کاملا جدا از هم هستند. اما گاهی تاثیر مسائل سیاسی بر اقتصاد کشور در حدی پررنگ میشود که فعالان اقتصادی تحتتاثیر مسائل و تصمیمات سیاسی، معیارهای اقتصادی خود را کنار میگذارند و با جریانهای سیاسی همسو میشوند. در چنین شرایطی است که زنگ خطر سیاستزدگی اقتصاد بهصدا درمیآید. در این میان بسیاری از تحلیلگران نسبت به واکنش بازارهای مختلف به گفتوگوهای سیاسی گلهمند هستند و بها دادن بیش از حد بازارهای اقتصادی به افتوخیزهای سیاسی را خطری جدی برای کشور میدانند. بهگفته آنها، اقتصاد زیر سلطه تصمیمات سیاسی میتواند بازارهای اقتصادی و در نهایت افراد جامعه را متضرر کند. افتوخیز و تصمیمات سیاسی در هر برههای از زمان تاثیرات قابلتوجهی را بر بازارهای داخلی کشور گذاشته و این تاثیرگذاری موردانتقاد بسیاری از تحلیلگران بوده است. البته تاثیرپذیری بخشهای اقتصادی مختص به امروز و دیروز نبوده و این مسئله ریشهای قدیمی در کشور دارد.
نمیتوان سیاست را از اقتصاد جدا دانست
حسن هانیزاده، کارشناس مسائل بینالملل در ارتباط با موضوع وابستگی سیاست به اقتصاد به صمت گفت: وابستگی اقتصاد به سیاست، موضوعی است که شاید در تمام کشورها وجود داشته باشد و تبدیل به امری عادی و طبیعی شده باشد. در ایران، نمیتوان اقتصاد را جدا از سیاست دانست و موضوع تحریمها، دلیل اصلی این امر است. هانیزاده ادامه داد: موضوع برجام برای گشایش اقتصادی کشور، دارای اهمیتهای بسیاری است و از اینرو میتوان وابستگی اقتصاد به سیاست را مشاهده کرد. انتظار میرفت که توافقنامه برجام، گشایشی را در شرایط اقتصادی کشور و همچنین بهبود معیشت مردم ایجاد کند. متاسفانه از سال ۲۰۱۸ تاکنون که امریکا خروج از توافقنامه برجام را اعلام کرد، حدود هزار و ۷۰۰ مورد تحریمی از سوی امریکا علیه ایران اعمال شد و صادرات و واردات کشور ضربه خورد. کاهش صادرات و واردات میتواند بهصورتمستقیم، تاثیر خود را بر اقتصاد کشور نشان دهد.
وی گفت: این تحریمها غیرقانونی بوده و ایران به تمام تعهدات خود در برجام عمل کرده است. زمانی که تحریم، بر کشور اعمال میشود، امکان واردات لوازم و دستگاههای موردنیاز برای بهبود روند فعالیتهای صنعتی که محرک اقتصاد هستند، کاهش اساسی پیدا میکند. در حوزه معادن، کمبود ماشینآلات موردنیاز برای حفاری و اکتشاف، یکی از چالشهای این صنعت شناخته میشود و تحریم، مانع از ورود ماشینآلات بهروز و تکنولوژیهای جدید به کشور شده است. بنابراین، وابستگی اقتصاد به سیاست توانسته تاثیر خود را در عملکرد معادن نشان دهد.
ارتباط حوادث سیاسی منطقه با سیاست
وی افزود: حوادث منطقهای را هم میتوان بخش بزرگی از سیاست دانست که رابطه مستقیم با اقتصاد دارد. سفر رئیسجمهوری ایران به نیویورک و گفتوگو با رهبران سایر کشورهای جهان، زمینهساز فضایی بود تا اقتصاد کشور گشایش پیدا کند. ترور دبیرکل حزبالله لبنان، این فضا و بستر گشایش اقتصادی را تغییر داد و باید اشاره کرد چنین موضوعی رابطه مستقیم سیاست و اقتصاد را نشان میدهد. هرگونه تحرکات سیاسی که در داخل و خارج از کشور رخ میدهد، میتواند تاثیر خود را بر اقتصاد نشان میدهد.
هانیزاده خاطرنشان کرد: اقتصاد معادن در کشور ما دارای اهمیتهای بسیاری است که تحریمهای حاصل از اتفاقات و جریانات سیاسی، بر فعالیتهای اکتشافی تاثیر مستقیم گذاشته است. کمبود ماشینآلات معدنی سبب شده است تا بهرهوری لازم از معادن انجام نگیرد که در نتیجه آن اقتصاد معادن ضعیف میشود. تحریمهایی که بهواسطه شرایط سیاسی بر کشور اعمال شده، مانع از ورود ماشینآلات معدنی شده و در نتیجه مشخص است که سیاست و اقتصاد کاملا با یکدیگر درگیر و در ارتباط هستند. باید در انتظار ایجاد فضای تعامل دلپذیرتری بود و شرایطی را فراهم کرد تا برجام بتواند تاثیر خود را بر جامعه ایران و اقتصاد ایران نشان دهد.
وی گفت: طبیعی است که در جهان امروز، اقتصاد، وابستگی بسیار شدیدی را به سیاست پیدا کرده است و اقتصاد و سیاست دو مبحث مرتبط با هم هستند. بنابراین، بدون در نظر گرفتن یک سیاست مناسب، امکان گشایش اقتصادی وجود نخواهد نداشت و باید در انتظار سیاستهای دولت چهاردهم بود که آیا برجام را ادامه خواهد داد یا به بایگانی خواهد سپرد؟
حرکت در مسیر توسعه روابط اقتصادی
مدتی است که صحبت از اقتصاد بدون نفت و رفتن بهسمت فلزات معدنی مطرح میشود. ایران، مدتها است که اقتصاد خود را بر نفت استوار کرده است و باید تمرکز خود را بر حوزه معدن قرار دهد تا بتوان در آیندهای نزدیک، وابستگی به نفت را کاهش داد و بر فلزات معدنی تمرکز کرد. اما، تحریمها سبب شده است تا نبود ماشینآلات معدنی در کشور، روند بهبود فعالیت معدنی را تحتتاثیر قرار دهد. این موضوع سبب شد تا گفتوگویی را با ساسان شاهویسی، کارشناس اقتصاد و عضو هیات بازرگانی اتاق ایران داشته باشیم که در ادامه میخوانید.
ساسان شاهویسی، کارشناس اقتصاد و عضو اتاق بازرگانی ایران در ارتباط با موضوع وابستگی اقتصاد به سیاست و همچنین تمرکز روی اقتصاد غیرنفتی به صمت گفت: تعریفهایی برای درآمدهای اقتصادی وجود دارد که بخشی از آن، مبتنی بر درونزایی است. یعنی نیاز است تا زیرساختها، عوامل و پیشرانها را در محیط اقتصاد ملی بهوجود آوریم تا بتوانیم کارآیی اقتصاد را بهوسیله آن بهسمت تولید ثروت و رفاه بهحرکت درآوریم. اینکه تا چه میزان توانستهایم این اقدام را انجام دهیم، یک سوال است و اینکه در گذشته تا چه میزان از ابزارهای توانساز برای محیط اقتصادی استفاده کردهایم، سوال دیگری است.
شاهویسی ادامه داد: باید بدانیم باتوجه به تغییرات محیطی، پیرامونی، ظرفیتی، درونزایی اقتصاد، سیاستهای کلان و برنامههای توسعه به چه رویکردهایی رسیدهایم. یکی از مهمترین این مولفهها، حرکت در مسیر توسعه روابط اقتصادی است. اگر بخواهیم وارد این مدلسازی اقتصادی شویم، باید سوابق و روابط خودمان و همچنین بسترهای مبادله کالا و خدمات را مانند دریا و خشکی بررسی کنیم. وجود ارتباط موثر با سایر کشورها و اقدامات خنثیسازی تحریمها، میتواند کشور را در مسیر توسعه قرار دهد. یکی از حوزههای اقتصادی موثر در کشور، معادن هستند که باید تمرکز ویژهای بر فعالیتهای آنها داشت. اینکه ما در تجارت جهانی چه سقفی داریم و با همسایههای خود برای مقاصد نزدیک و دور چه اهمیتی قائل هستیم و چه بسترهایی را فراهم و چه گذرگاههای تجاری اقتصادی را تعریف کردهایم، هرکدام در جایگاه خود، باید موردبحث قرار گیرد.
تحریم و ماشینآلات معدنی
وی گفت: میتوان بحثهای مختلفی را مطرح کرد تا در نهایت، چالشهایی که در محیط سیاسی و اقتصاد بینالمللی وجود دارند، شناسایی شود. عمدتا این موضوعات به تحریمها، از دست رفتن روابط سیاسی، رقابتهای بازار جهانی و... مربوط میشوند که باعث از دست رفتن بازارها شده و در نوع خود میتواند بازارهای در دسترس را از ما دور و تجارت بینالملل را بهفراموشی بسپرد. باید دانست که آیا در روی همان پاشنه میچرخد و هنوز صادرات نفت و گاز را پیش گرفتهایم یا اینکه توانستهایم بسترهای دیگری را فراهم کنیم. باید بدانیم که مهمترین مقاصد صادراتی ما، چه کشورهایی بوده و طرف معامله و تجارت در کالاهای خام چه کشورهایی هستند.
وی افزود: تحریمهایی که علیه ایران وضع شده، سبب شده است تا ماشینآلات معدنی، پشت درهای بسته بمانند و در عمل معادن کارآیی لازم را نداشته باشند. برای آنکه بخواهیم تمرکز جدی بر رهایی از اقتصاد مبتنی بر نفت داشته باشیم، باید اقداماتی انجام گیرد تا واردات ماشینآلات معدنی به کشور میسر شود و مقاصد صادراتی و نیاز بازار را بشناسیم. سوال اصلی اینجاست که ما چگونه میتوانیم باوجود تحریمها، موانع بانکی، موانع مالی و تهاتر، هندسه صادرات نفتی و غیرنفتی را شکل دهیم؟ باید یک ثباتسازی را در نظام رفتاری با رویکردی مانند توسعه صادرات بهوجود آوریم و از ابزارهای موثر مانند بخش خصوصی، کارآفرینان، تجار و... استفاده کنیم و به کسبوکارهای خرد اهمیت بسیاری دهیم. اگر بخواهیم حرکت بهسمت کاهش اقتصاد مبتنی بر نفت را پیش بگیریم، هرکدام از مولفههای ذکرشده میتوانند تاثیر بالایی بر رشد اقتصادی بدون نفت داشته باشند.
شاه ویسی خاطرنشان کرد: ورود تجهیزات و ماشینآلات موردنیاز صنعت و معدن به کشور، میتواند زمینهساز حرکت بهسمت اقتصاد بدون نفت باشد و سرعت اقدامات اکتشافی را افزایش دهد. زمانی که صحبت از جایگزینی معدن بهجای نفت میشود، نیاز است تا موانع پیشروی چنین اقدامی برداشته شود و معدنکاری با راندمان بالا انجام گیرد. البته که در این مسیر، شناخت بازار از اهمیت بسیاری برخوردار است. جریان رقابت تجارت جهانی، یک رقابت باز و فعال و در عین حال بیرحم بوده و همه برای افزایش سهم خود تلاشهای بسیاری انجام میدهند.
سخن پایانی
تاثیرپذیری سیاست از اقتصاد موضوع مورداهمیتی است و نیاز است تا چنین چالش بزرگی در کشور برطرف شود.
اصولا، کشورهای دارنده نفت که بخش عمدهای از اقتصاد کشور را با درآمدهای نفتی تامین میکنند، از تحولات سیاسی جهان و منطقه در امان نیستند.
ایران نیز، یکی از کشورهای دارنده نفت است که با هر تحول سیاسی، اقتصادش تحتتاثیر قرار میگیرد.
اگر تمرکز روی کالایی جز نفت، مانند صنایعمعدنی باشد، تاثیرپذیری اقتصاد از سیاست، کاهش چشمگیری پیدا میکند و عملا از بین خواهد رفت.