-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->گیتا جاودانی صمت در گفت‌وگو با کارشناسان، فرصت‌های توسعه روابط معدنی را بررسی کرد

نمی‌شود؛ اما اگر بشود...

به‌تازگی در خبرها آمده بود که شرکت بائواستیل چین با انجام یک سرمایه‌گذاری بزرگ فولادی به‌طوررسمی وارد سرزمین عربستان‌سعودی شده است.بزرگ‌ترین فولادساز بورسی چین یعنی شرکت بائواستیل اعلام کرده که قراردادهایی را با شرکت آرامکو عربستان و صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) برای یک سرمایه‌گذاری مشترک تولید ورق فولادی امضا کرده است.

نمی‌شود؛ اما اگر بشود...

به ‌ گزارش معدن ‌ شو، بائواستیل ۵۰ درصد از سهام سرمایه ‌ گذاری مشترک را در اختیار خواهد گرفت، در حالی ‌ که به آرامکو عربستان ‌ سعودی و PIF هرکدام ۲۵ درصد سهام می ‌ رسد. این سرمایه ‌ گذاری مشترک راه ‌ اندازی یک واحد تولیدی فولاد در عربستان ‌ سعودی را با ظرفیت سالانه ۲ . ۵ میلیون تن آهن ‌ اسفنجی و ۱ . ۵ میلیون تن ورق فولادی هدف ‌ گذاری کرده است و به یک کوره آهن مستقیم و یک کوره قوس ‌ الکتریکی با سوخت گاز طبیعی مجهز خواهد شد که انتشار دی ‌ اکسیدکربن را تا بیش از ۶۰ درصد در مقایسه با فرآیند فولادسازی مبتنی بر کوره ‌ بلند کاهش می ‌ دهد.باتوجه به اینکه ایران از ۷ فروردین ۱۴۰۰ ، وارد قراردادی ۲۵ ساله با کشور چین شده و از سوی دیگر، به ‌ تازگی بهبود مناسبات با عربستان در دستور کار قرار گرفته است، آیا می ‌ توان به همکاری سه ‌ جانبه ایران، عربستان و چین برای توسعه معدنکاری امید داشت؟ در گزارش امروز صمت، نظرات علی سلگی و امیر بیژن یثربی، ۲ تن از صاحب ‌ نظران و فعالان حوزه معدن را دراین ‌ باره می ‌ خوانید.

تحولی عظیم در معدن

علی سلگی ـ کارشناس و فعال معدن: همکاری ایران و عربستان اگر از سطح دیپلماتیک به سطح عملیاتی و همکاری اقتصادی برسد، به ‌ طبع نویدبخش روزهای درخشانی در تاریخ معدنکاری منطقه خواهد بود. اگر به این مجموعه، توانایی ‌ های کشور چین هم اضافه شود، شرایط تحولی بزرگ در حوزه معدن و صنایع معدنی رخ خواهد داد، زیرا ظرفیت معدنی ایران و عربستان بسیار بالا است و تکنولوژی چین هم در سالیان اخیر بسیار رشد کرده و توانمندی ‌ های بالایی به ‌ دست آورده است.

نقاط قوت و ضعف

چین و عربستان هردو منابع مالی زیادی برای سرمایه ‌ گذاری در اختیار دارند. دانش فنی چینی ‌ ها و ایرانی ‌ ها در زمینه معدنکاری بالا است، بنابراین به ‌ نظر من، ترکیب این مجموعه، فرصت اکتشافات بزرگی در زمینه انواع فلزات ایجاد خواهد کرد که در حوزه صنایع معدنی می ‌ تواند به ایجاد پایگاه ‌ های صنایع معدنی بسیار بزرگ در این کشورها منجر شود و تاثیرات بزرگی در نظام معدنکاری دنیا داشته باشد. به ‌ طبع، این اتحاد در حوزه معدن، ابعادی فرامنطقه ‌ ای یا حتی جهانی پیدا می ‌ کند.

تا چشم انداز ۲۰۳۰

کشور ما در مقایسه با عربستان از نظر صنایع معدنی و اکتشافات ذخایر معدنی قوی ‌ تر و جلوتر است. عربستان در زمینه خدمات فنی و مهندسی و اکتشافات و همین ‌ طور ساخت کارخانجات عمدتا متکی به کشورهای غربی است و در زمینه معدن و صنایع معدنی، کارکردهای بزرگی از عربستان سراغ نداریم، اما در برنامه توسعه که به آن اشاره شد و چشم ‌ انداز ۲۰۳۰ که این کشور تعریف کرده است، ما به ‌ راحتی می ‌ توانیم بخش زیادی از خدمات فنی و مهندسی و اکتشافات و راه ‌ اندازی کارخانجات عربستان را به ‌ دست بگیریم و صادرات خوبی هم در این زمینه به این کشور داشته باشیم.

کم وبیش برابر

امیربیژن یثربی ـ کارشناس و فعال معدن: در موضوع معدن و معدنکاری، چند المان اصلی برای موفقیت وجود دارد که مهم ‌ ترین آنها وجود «سرزمین» است. کشورهایی که مساحت سرزمینی وسیعی دارند، صاحب قدرت هستند و به ‌ سادگی نمی ‌ توان از کنار آنها عبور کرد و همواره موردتوجه قرار دارند.عربستان ‌ سعودی شبه ‌ جزیره بزرگی است و مساحت زیادی را در بر گرفته و به ‌ راحتی امکان دسترسی به آب ‌ های آزاد را دارد. البته اگر قرار بر این باشد که مقایسه ‌ ای بین وضعیت سرزمین و دسترسی به آب ‌ های آزاد میان ایران و عربستان انجام دهیم، شرایط 2 کشور کم ‌ وبیش یکسان است، زیرا اگرچه شرایط جغرافیایی عربستان ‌ سعودی امکان دسترسی به آب ‌ های آزاد را برای این کشور مهیا کرده، ما هم از طریق دریای خزر به کریدور دریایی شمال متصل هستیم. موضوع مهم دیگری که در المان ‌ های فوق باید به آن توجه کرد، موضوع زیرساخت ‌ ها است؛ زیرساخت ‌ هایی که به ‌ طورمستقیم برای مواد معدنی مورداستفاده قرار می ‌ گیرد، در کشور ما توسعه بیشتری پیدا کرده است.خطوط ریلی ایران شرایط بهتری دارد و گفته می ‌ شود از ابتدا علت ایجاد خط ‌ آهن سراسری و گسترش خطوط ریلی تسهیل حمل بار بوده، به ‌ این ‌ ترتیب در صنعت و به ‌ ویژه معدن، زمینه مناسبی به ‌ وجود آمده است.برای مثال، انتقال زغال ‌ سنگ معادن البرز غربی، مرکزی و شرقی و سنگ ‌ آهن از معادن اقصی نقاط کشور، به فولاد اصفهان میسر شده و همواره اعتقاد بر این بوده که بخشی از سوبسید خطوط ریلی را صنعت معدن پرداخت ‌ کرده است.پس تحول خطوط ریلی و این شبکه منظم تا حد زیادی مدیون بخش معدن است. در کشور عربستان این زیرساخت ‌ ها کمتر است. عربستان با درآمدهای سرشاری که از طریق صادرات نفت و مراسم زیارتی حج به ‌ دست می ‌ آورد، هیچ مشکلی برای توسعه زیرساخت ندارد و در زمینه نوسازی و توسعه زیرساخت ‌ ها اقدامات مهمی را صورت داده است. موضوع بعدی برق ‌ رسانی است. کشور ما در زمینه خطوط مناسب انتقال برق هم خوب عمل کرده و ما دارای شبکه ‌ ای منظم برای انتقال برق به ‌ کل کشور هستیم.

البته باتوجه به منابع عظیم مالی که عربستان در اختیار دارد، اگر خطوط انتقال برق در این کشور بهتر از ما نباشد، بدتر نیست. ۲ مطلب در اینجا ممکن است، باعث تفاوت قدرت معدنی ما با عربستان شود؛ یکی بخش فنی و دیگری حوزه سیاسی و امنیتی است.ما کشوری معدنی هستیم و معدنکاری و زمین ‌ شناسی یعنی اکتشاف، استخراج، فرآوری و استحصال را زودتر از همسایگان جنوب ‌ غربی خود از جمله عربستان آغاز کرده ‌ ایم. بنابراین، سازمان قدرتمند و ریشه ‌ داری به نام سازمان زمین ‌ شناسی داریم که می ‌ توان آن را با سازمان برنامه ‌ وبودجه، شرکت ملی فولاد یا حتی شرکت ملی نفت مقایسه کرد و از گذشته تا امروز، نخبگان کشور که در دانشگاه ‌ های برتر تحصیل می ‌ کردند، جذب سازمان برنامه ‌ وبودجه، شرکت ملی نفت و شرکت ملی فولاد و سازمان زمین ‌ شناسی می ‌ شدند. بنابراین قدمت زمین ‌ شناسی یا منابع معدنی در کشور ما به ‌ مراتب بالاتر از عربستان ‌ سعودی است و با اطمینان می ‌ توان گفت تجربه ما در حوزه زمین ‌ شناسی، معدن و صنایع وابسته، به ‌ مراتب بالاتر از این کشور است.

بلندپروازی معدنی

مورد بعدی، موضوع تنوع مواد معدنی است که بسیار مهم است. در گزارش ‌ ها آمده که کشور ما از نظر تنوع مواد معدنی در رتبه دوازدهم دنیا است و بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی در کشور وجود دارد، اما آیا شرایط عربستان هم این ‌ گونه است یا خیر. براساس اخبار منتشرشده، خالد بن صالح المدیفر، معاون وزیر صنایع و منابع معدنی عربستان اعلام کرده است که این کشور معادن فراوانی از جمله ذخایر مس، طلا، فسفات، نیکل و روی دارد.پژوهش ‌ ها و بررسی ‌ های تفصیلی که برای بررسی منابع معدنی عربستان انجام ‌ شده، نشان داده است که ارزش این منابع چیزی حدود ۱ . ۳ تریلیون دلار (هر تریلیون معادل هزار میلیارد دلار) است.این کشور در نظر دارد که به یکی از ۳ کشور بزرگ صادرکننده (نه تولیدکننده!) فسفات در جهان تبدیل شود و صنایع مس، طلا و بوکسیت خود را به دلایل سودآوری فراوان آن توسعه دهد. علاوه بر این، حجم سرمایه ‌ گذاری در بخش معدن عربستان به ۱۷۰ تا ۱۸۰ میلیارد ریال (عربستان) می ‌ رسد و پیش ‌ بینی می ‌ شود که این حجم سرمایه ‌ گذاری ‌ ها تا ۲۰۳۰ به ۱ . ۵ برابر افزایش یابد و فرصت اشتغال برای ۲۲۰ هزار نفر در این بخش به ‌ وجود آید.چندی پیش هم، اعلام شد که عربستان قرار است، برای زمین ‌ شناسی، معدن و صنایع وابسته ۳۲ میلیارد دلار سرمایه ‌ گذاری کند. رقم این سرمایه ‌ گذاری در حوزه معدن بسیار چشمگیر است.

مزایای دوجانبه

با این تفاسیر، سوال اصلی این است که توافقی که امروزه بین ایران و عربستان انجام ‌ شده، چه مزایایی در زمینه توسعه معدن برای دوطرف دارد؟ این سوالی است که به ‌ سادگی نمی ‌ توان به آن پاسخ داد. به ‌ هرحال، قرارداد سند چشم ‌ انداز یا توسعه همکاری ۲۵ ساله با کشور چین امضا کرده ‌ ایم و باتوجه به اینکه به ‌ ظاهر، میانجی احیای روابط ایران و عربستان ‌ سعودی، کشور چین بوده است، باید مقداری کنکاش کنیم که امروز مناسبات ایران با چین چگونه خواهد بود.اگر این فرض را در نظر بگیریم، کشور چین الان ۹۰ تا ۹۵ درصد عناصر نادر خاکی که از محصولات بسیار استراتژیک است، در اختیار دارد. همین ‌ طور در سال ‌ های اخیر در زمینه فولاد، سنگ ‌ های ساختمانی و کانسارهای فلزی غیرآهنی یا کانسارهای فلزی یا غیرفلزی یدطولایی پیدا کرده ‌ اند و یکی از قدرت ‌ های تولیدکننده و صادرکننده مواد معدنی در دنیا است، اما از سوی دیگر، این کشور با مشکل تامین انرژی هم روبه ‌ رو است و انرژی موردنیاز خود را بیشتر از زغال ‌ سنگ به ‌ دست می ‌ آورد.این اقدام در تقابل با معاهده اقلیمی پاریس است که چین از جمله کشورهای امضاکننده آن به ‌ شمار می ‌ رود؛ بنابراین، اگر تولید کربن خود را کاهش ندهد تا چند سال دیگر باید به جامعه جهانی غرامت پرداخت کند.

اوپک معدنی

به گمان من، اگر ۳ کشور ایران، چین و عربستان ‌ سعودی بتوانند در حوزه انرژی ‌ های تجدیدپذیر قابل ‌ استفاده برای صنایع معدنی کار کنند، باتوجه به اینکه چین صاحب تکنولوژی است، ما و عربستان مواد معدنی بکر و فراوان داریم، می ‌ توانیم مثلثی به ‌ وجود آوریم که هیچ کشوری یارای مقابله با آن را نداشته باشد. اما به ‌ شرط اینکه قراردادهای سفت و سختی میان این ۳ کشور منعقد شود و اگر چنین قرارداد سه ‌ جانبه ‌ ای وجود داشته باشد، هرگز برای هیچ ‌ کدام از این ۳ کشور در معاهدات بین ‌ المللی مشکلی ایجاد نخواهد شد.اما برای رسیدن به این نقطه، اول باید موانع سیاسی را از میان برداشت و منازعات سیاسی با دنیای بیرون و سایر شرکای تجاری را حل کرد و بعد وارد قراردادهای سه ‌ جانبه شد. علت آن است که در قرارداد بزرگ سه ‌ جانبه که شرکتی چندملیتی را تشکیل می ‌ دهد، اگر یکی از این کشورها به هر دلیلی تحریم شود، مجموعه دچار مشکل خواهد شد.

البته به ‌ گمان من، احتمال انعقاد چنین قراردادهایی بسیار بعید است، زیرا قدرت ‌ های مسلط جهانی دیگر اجازه به ‌ وجود آمدن کارتلی مانند اوپک را نمی ‌ دهند. بنابراین، در قالب یک کارتل صحبت نکنیم، اما به ‌ نظر من، همکاری این 3 کشور با هم در زمینه مراوده تکنولوژی و تولید ارزان امکان ‌ پذیر است، به ‌ شرط آنکه به معاهدات بین ‌ المللی از جمله کاهش تولید کربن پایبند باشند، و با این حساب می ‌ توانند سرآغاز یکی از بزرگ ‌ ترین بیزینس ‌ های معدنی و مواد معدنی در دنیا باشند.

سخن پایانی

ماه دی ‌ سال گذشته بود که ایرنا خبر ورود سند همکاری ایران و چین به فاز عملیاتی را منتشر کرد و این همکاری را زمینه ‌ ساز توسعه زیرساخت، بهره ‌ برداری از واحدهای صنعتی و معدنی و همکاری ‌ های بانکی و بیمه ‌ ای دانست، اما اخبار منتشرشده تاکنون، از آغاز فعالیت ‌ هایی بسیار محدودتر و معدودتر از آنچه انتظار می ‌ رفت، حکایت می ‌ کند. به ‌ عنوان ‌ مثال،به ‌ تازگی اعلام شد که سرمایه ‌ گذاران چینی برای تولید ماشین ‌ آلات معدنی در زنجان ۱۵ میلیون دلار سرمایه ‌ گذاری خواهند کرد و به ‌ زودی تولید ماشین ‌ آلات حوزه معدنی از قبیل بیل مکانیکی، لودر و لیفتراک در این استان آغاز خواهد شد.هرچند هر اقدامی در زمینه توسعه سرمایه ‌ گذاری ‌ های صنعتی و معدنی مبارک است و باید آن را به فال نیک گرفت، اما انتظار می ‌ رود با فعال شدن هرچه بیشتر دیپلماسی اقتصادی، فرصت ‌ های بهتری در این حوزه خلق شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین