چوب حراج به صنعت فولاد
چندیپیش فعالان زنجیره فولاد ضمن اعتراض به سیاستهای دولت سیزدهم و وزارت صنعت، معدن و تجارت در روند تنظیم زنجیره فولاد، اعلام کردند این سیاستها به تعطیلی و توقف تولید بسیاری از واحدهای فولادی کشور با مجموع ظرفیت ۶ میلیون تن منتهی شده است.
میزان اشتغالزایی مستقیم در این صنایع، حدود ۲۵ هزار نفر برآورد میشود. مدیران این واحدهای فولادی تاکید دارند برخی مدیران ، ناکارآمدی این واحدهای تولیدی را عامل مهم توقف تولید میدانند. فارغ از صحت این کارآمدی یا ناکارآمدی در روند فعالیت صنایع، در طول سالهای گذشته سرمایه قابلتوجهی برای احداث این صنایع و توسعه فولادسازی کشور جذبشده؛ بنابراین اکنون نمیتوان نسبت به شرایط تولید در این بخش بیتفاوت بود. هرچند تصمیمگیریهای عجولانه و اعطای فرصتها و امتیازات ویژه برای رفع این مشکلات در کوتاهمدت و سپس به فراموشی سپردن مشکلات هم نتیجهبخش نیست. حال از مدیران و تصمیمگیران وزارت صنعت، معدن و تجارت انتظار میرود با دقتنظر بیشتری به توسعههای انجامشده در زنجیره فولاد توجه کنند و تیشه نابودی را به سمت ریشه این صنایع نشانه نگیرند.
شروع مجدد تنشها
تنش در زنجیره فولاد موضوع جدیدی نیست اما با تغییر مدیران و سیاستهای حاکم بر زنجیره فولاد، این اعتراضات به حلقههای دیگر منتقل میشود. در طول ماههای گذشته و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، سیاستهای جدیدی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت با هدف تنظیم بازار فولاد ابلاغ و اجرایی شد اما این سیاستها اینبار هم گویا به بنبست رسیده و دوباره شاهد آغاز اعتراضها و تنشهایی از سوی فعالان این زنجیره هستیم.
در حالحاضر تامین آهن اسفنجی به گلوگاه اصلی زنجیره بدل شده است. میزان تولید آهن اسفنجی در شرایط عادی به سختی کفاف نیاز زنجیره فولاد کشور را میدهد، حال با توجه به محدودیتهای تامین گاز و برق صنایع، فولادسازان با چالش جدی در تامین این محصول روبهرو شدهاند. بدینترتیب بهای فروش آهن اسفنجی در سایه کمبود و محدودیت تولید این محصول افزایش یافته است.
در چنین شرایطی برخی از واحدهای تولیدکننده شمش بهویژه شرکتهایی که از کورههای القایی استفاده میکنند، در تامین مواد اولیه با چالش روبهرو شدهاند.
وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز بهدنبال آن است تا با اجرای مصوبات حمایتی از روند تولید در این حلقه از زنجیره فولاد حمایت کند. با این وجود باید تاکید کرد خاموش کردن صدای معترضان، راهحلی بلندمدت برای رفع چالشهای حاکم بر این زنجیره نیست و باید راهحلی اساسی و بلندمدت برای این بخش اندیشیده شود.
چالشهای توسعه نامتوازن
سعید عسکرزاده، دبیر انجمن سنگ آهن ایران در گفتوگو باصمت و درباره چالشهای حاکم بر زنجیره فولاد و اختلافات میان فعالان این زنجیره که دوباره شدت گرفته، گفت: فعالان زنجیره فولاد از سالهای گذشته نسبت به رشد نامتوازن زنجیره فولاد بهدلیل سیاستهای اشتباه دولت هشدار داده بودند. در حالحاضر نیز شاهد بروز اثرات این رشد نامتوازن بر عملکرد صنایع فولاد کشور هستیم. در ماههای اخیر تولید آهن اسفنجی به گلوگاه اصلی این زنجیره بدل شده است. میزان ظرفیت تولید این محصول کمتر از نیاز شمشسازان به مواد اولیه است. محدودیت در تامین برق صنایع در ماههای گرم سال و همچنین قطع گاز و برق در روزهای سرد سال، این کمبود را بیشازپیش نمایان کرده است و درنتیجه فولادسازان از یکسو با کمبود مواد اولیه روبهرو هستند. از سوی دیگر، در سایه پیشیگرفتن تقاضا از عرضه آهن اسفنجی، بهای فروش این محصول در بورس کالا افزایش یافته است. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که گاز در تولید آهن اسفنجی نهتنها برای سوخت، بلکه بهعنوان ماده اولیه هم استفاده میشود.
این فعال صنعت فولاد افزود: در این میان، تولیدکنندگان گندله نیز با چالشهایی روبهرو شدهاند. در حالحاضر و با توجه به کاهش تولید آهن اسفنجی، برآورد میشود میزان تولید گندله در کشور ۴ تا ۵ میلیون تن فراتر از نیاز صنایع باشد و همین موضوع نیز به افت قابلتوجه بهای این محصول منجر شده است.
عسکرزاده در پاسخ به سوالی مبنی بر ارزیابی اعتراض تولیدکنندگان شمش بهویژه واحدهای القایی درباره افزایش بهای آهن اسفنجی گفت: در حالحاضر و با توجه به رشد نرخ آهن اسفنجی در کشور، تولید در بسیاری از واحدهای ذوب القایی دیگر صرفه اقتصادی ندارد و حتی برخی از این واحدها به سمت تعطیلی پیش رفتهاند. البته این استدلال مطرح میشود که واحدهای ذوب القایی باید از قراضه بهعنوان ماده اولیه استفاده کنند. این استدلال درست است اما از یکسو این موضوع مطرح میشود که واحدهای ذوب القایی میتوانند از قراضه بهعنوان خوراک مصرفی خود استفاده کنند اما این نگاه نباید به بیتفاوتی دولت نسبت به تامین نیاز این صنایع به مواد اولیه منتهی شود. بدون تردید توقف تولید در هر صنعتی به منزله از بین رفتن سرمایه قابلتوجهی است که در مسیر احداث آن صرف شده است. علاوه بر این، پیامدهای اجتماعی گستردهای همچون از بین رفتن موقعیتهای شغلی مستقیم و غیرمستقیم متعددی را هم به همراه دارد. درنتیجه باید راهکاری اساسی برای رفع این کمبود اندیشیده شود.
عسکرزاده افزود: واحدهای بزرگ فولادسازی کشور از توان بیشتری برای مدیریت چالشها برخوردار هستند و درنتیجه با توجه به بروز چنین چالشهایی، دولت میتواند از فولادسازان بزرگ بخواهد بخشی از مواد اولیه خود را با واردات قراضه تامین کنند. در حالت کلی، فولادسازانی که از کورههای قوس الکتریکی برای تولید شمش استفاده میکنند میتوانند ۱۰ تا ۱۵ درصد مواد اولیه خود را با قراضه تامین کنند. درنتیجه با الزام به واردات قراضه توسط فولادسازان بزرگ، بخشی از مشکلات زنجیره فولاد در تامین مواد اولیه برطرف خواهد شد.
این فعال زنجیره فولاد گفت: در ادامه دولت و وزارت صنعت، معدن و تجارت که متولی سیاستگذاری در زنجیره فولاد است میتواند امتیازاتی را در اختیار صنایع کوچک قرار دهد. در حالت کلی، صنایع کوچک از تابآوری پایینتری برخوردار هستند. در حالی که فولادسازان بزرگ که اغلب هم به نوعی وابسته به دولت هستند، در طول سالها و با توجه به بهرهمندی از انواع امتیازات دولتی، توسعه یافتهاند و اکنون در قبال چالشها و کاستیهای حاکم بر زنجیره فولاد مقاوم شدهاند.
وی افزود: وزارت صنعت، معدن و تجارت پس از شدت گرفتن موج اعتراضات فعالان این زنجیره، صادرات شمش واحدهای القایی را آزاد کرد. بدون تردید این اقدام تاثیر بسزایی بر روند بهبود تولید این واحدها خواهد داشت. در همین حال باید خاطرنشان کرد ارائه چنین مجوزی به نفع تولید داخل خواهد بود؛ صادرات و فروش یک محصول در بازار جهانی مستلزم توجه به استانداردهای ویژهای در روند تولید یک محصول است. این تولیدکنندگان به سمت ارتقای کیفی تولید محصولات خود پیش خواهند رفت و در نهایت صنعت داخلی از مزیتهای این ارتقای کیفیت و بهبود شرایط تولید بهرهمند خواهد شد.
عسکرزاده گفت: اینگونه تصمیمات حمایتگرانه نباید فقط به یک حلقه از زنجیره اختصاص یابد. در واقع انتظار میرود مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت با رصد شرایط حاکم بر این صنعت و حلقههای گوناگون و با اخذ تصمیمات مشابه از تولید در سایر حلقهها نیز حمایت کنند. دبیر انجمن سنگ آهن افزود: تولید کنسانتره در واحدهای کوچک مقیاس هم نیازمند اخذ تصمیمات ویژه و حمایت دولت است. این واحدها که اغلب متعلق به بخش خصوصی هستند، سودآوری بسیار محدودی دارند. میزان تولید این واحدها به قدری محدود است که تاثیری بسزایی بر تنظیم بازار فولاد ندارند و درنتیجه وزارت صنعت، معدن و تجارت میتواند با صدور مجوز صادرات آزاد برای این واحدها، زمینه تداوم تولید آنها را فراهم کند.
این فعال زنجیره فولاد در پایان تاکید کرد: در نهایت برای تنظیم بازار داخلی فولاد میتوان با راهاندازی رینگ صادراتی، بسیاری از مشکلات حاکم بر این بخش را برطرف کرد. بدین ترتیب از یکسو امکان تفکیک سیاستگذاریها در بازار داخلی و خارجی فراهم میشود و از سوی دیگر، عدالت به این زنجیره بازخواهد گشت و موانعی در مقابل رانتخواهی پدید میآید.
سیاستگذاری اشتباه
علیمحمد زمانی، مدیرعامل شرکت صبافولاد زاگرس در گفتوگو باصمت عنوان کرد: عمده چالشهای حاکم بر زنجیره فولاد و تنشی که میان فعالان این زنجیره در طول سالهای گذشته شکل گرفته و همچنان ادامه دارد، از دخالت دولت در روند قیمتگذاری محصولات این زنجیره یا تعیین ضریب برای کشف نرخ نشأت میگیرد. هر نوع دخالت سیاستگذاران در روند قیمتگذاری، نهتنها چالشی را برطرف نمیکند، بلکه اختلافات را میان فعالان این بخش بیشتر میکند.
این فعال صنعت افزود: سیاستگذاران نمیتوانند قوانین و سیاستهای حاکم بر این زنجیره را به نفع یک حلقه تغییر دهند. احداث هر واحد صنعتی نیازمند سرمایهگذاری است و درنتیجه با دستکاری قیمتی از سوی دولت، شاهد انتقال منافع از یک حلقه از زنجیره به سایر حلقههای آن خواهیم بود.
در عین حال، همین موضوع همگونی زنجیره فولاد را بر هم خواهد زد. کما اینکه در حالحاضر شاهد توسعه ناهمگون این زنجیره و جذب سرمایه در برخی حلقههای سودآور و کمبود توسعه و ظرفیتسازی در صنایعی با سودآوری پایینتر هستیم.
مدیرعامل شرکت صبافولاد زاگرس گفت: در حالحاضر شمش فولاد در رینگ معاملاتی بورس کالا براساس ضریب ۹۰ تا ۹۵ درصد نرخ این محصول در بازار جهانی، عرضه میشود؛ بنابراین انتظار میرود این صنعتگران مواد اولیه خود را با همین ضریب جهانی خریداری کنند.
حال اگر تولیدکنندگان شمش نتوانند خود را با شرایط خرید مواد اولیه منطبق با قیمتهای روز وفق دهند، روند فعالیت این تولیدکنندگان از بهرهوری خارج میشود و درنتیجه اصلاح شرایط تولید در این شرکتها و بهبود مدیریت آنها ضروری بهنظر میرسد.
وی درباره وابستگی صنایع فولاد کشور به آهن اسفنجی برای تولید شمش و بیتوجهی به ظرفیتهای استفاده از قراضه، افزود: از آنجاکه ایران از ظرفیتهای غنی انرژی و گاز برخوردار است، توسعه صنعت فولاد کشور بر پایه بهرهمندی از گاز و تولید آهن اسفنجی انجام شده است. حال با گران شدن بهای انرژی در کشور، تولیدکنندگان با افزایش هزینه تولید روبهرو شدهاند.
هرچند در حالحاضر تولید فولاد با سایر روشها نیز هزینهبر است و اکنون این ۲ هزینه به یکدیگر نزدیک شدهاند.
مدیرعامل شرکت صبافولاد زاگرس گفت: در حالت کلی، واحدهای تولیدکننده شمش با کورههای القایی از قراضه بهعنوان ماده اولیه استفاده میکنند اما از آنجا که در طول سالهای گذشته، آهن اسفنجی نرخ بهمراتب پایینتری در مقایسه با قراضه داشته، بسیاری از این صنایع به سمت استفاده از آهن اسفنجی رفتهاند. البته این تغییر مشکلاتی را در مسیر تولید و ارتقای کیفیت شمش برای این واحدها ایجاد میکند.
البته در حالحاضر با رشد بهای فروش آهن اسفنجی و همچنین کمبود این محصول در سایه تامین نشدن گاز صنایع و محدودیت در روند تامین انرژی کارخانههای تولیدی، شاید برخی از این شرکتها به سمت استفاده از قراضه پیش بروند.
سخن پایانی
تولید فولاد در رده صنایع استراتژیک کشور قرار دارد؛ بر همین اساس نیز سرمایه قابلتوجهی به این زنجیره جذب و زمینه توسعه این صنعت فراهم آمده تا جاییکه ایران اکنون در جایگاه دهمین فولادساز جهان قرار دارد و بهراحتی میتواند این رتبه را ارتقا بخشد. با این وجود، این روند توسعهای هر روز با چالشی جدید روبهرو میشود. در واقع توسعه ناهمگون و بیتوجهی به زیرساختهای لازم در این بخش، موانع متعددی را در مسیر فعالیت صنایع پدید آوردهاند. مدیران نیز بدون توجه به مسیر اصلاح اصولی شرایط با اخذ سیاستهای کوتاهمدت فقط برای یک دوره مانع اعتراض بخشی از فعالان زنجیره فولاد میشوند. در چنین شرایطی از مدیران و سیاستگذاران انتظار میرود به جای رفع موردی این مشکلات یا ارائه امتیازات ویژه برای خاموش کردن صدای معترضان در این صنعت، مصوبات غیرکارشناسی و ناکارآمد را یکبار برای همیشه بررسی و برطرف کنند. حمایت از تولید و مانعزدایی از آن باید در اولویت باشد اما اعطای امتیاز ویژه به تولیدکنندگان لزوما در بلندمدت نتیجه مثبتی به همراه ندارد.