چرا باید هنر کودک را جدی بگیریم؟
هنگامی که همسال این بچهها بودم میتوانستم همچون رافائل نقاشی بکشم. سالها به درازا کشید تا یاد بگیرم مانند این بچهها نقاشی بکشم.(پیکاسو)
در سالهای پایانی سده نوزدهم اوج دیگری در گرایش هنرمندان به خلاقیت و نوآفرینی کودکان وجود داشت. بدویگرایان مانند پابلو پیکاسو و پل گوگن با بازتاب دیدگاههای استعمارگرانه آن زمان، برای الهام گرفتن از هنر غیرغربی به عنوان راهی برای جدا شدن از صحنههای هنری خفهکننده، آکادمیک و بیش از حد پرورشیافته غرب روی آوردند.آنها هنر غیرغربی را کمتر گسترش یافته، نزدیکتر به طبیعت و بیشتر «خالص» یا ساده میدانستند. آنها سبکی را رونق دادند که باور داشتند بازتابدهنده این «سادگی» است و همچنین به هنرمندهای خودآموخته، هنر عامیانه و آثار ساخته شده کودکان برای الهام گرفتن از این دیدگاه، دوران کودکی به نام ماقبل تاریخ بزرگسالان فهمیده میشد.
با این همه - با دیدگاه مثبت آنها نسبت به دیدگاه و بیان خود کودکان، هنر کودک به عنوان «هنر واقعی» انگاشته نمیشد. این تنها برای بزرگسالان بود که توانایی آنها برای کنکاش و واکاوی آنچه انجام میدهند و چرا آن را انجام میدادند، کلید خورده و هنوز هم هست. این نگرش از بین نرفته است. ما هنوز هم به آسانی هنر کودک را خلاف معیارهای بزرگسالان خودداوری میکنیم.
با گذشت قرن بیستم، هنرمندهایی چون واسیلی کاندینسکی، ژان میرو و ژان دبوف شورمندانه نشانههای کاملا مشخصی از هنر کودکان را جمعآوری، بررسی و در آثار خود به کار گرفتند. (این جایی است که کلیشه کودک درون ما میتوانست آن را انجام دهد و پدیدار میشود).
امروزه، بسیاری از هنرمندها از خلاقیت جوانترها الهام میگیرند و به دنبال الهام بخشیدن به آن کودک هنوز اساسی در خود هستند - یا، همانگونه که راسکین میگفت، «شرایط کودکی» را بازیابی میکنند.
رافائل گلدین، کارگردان سینما و بنیادگزار موزه، نیاز به موزه خود و استدلال برای وجود فضاهای بیشتر مانند آن را اینگونه کوتاه کرد که گفت: «میگویند کودکان مردم هستند، اما مردم بدون فرهنگ وجود ندارند. کودکان افرادی هستند که متعلق به آینده هستند و حق دارند فرهنگ، هنر و تاریخ خود را داشته باشند.»
کودکان نیز مردم هستند، نه پیشوند مردم، و خلاقیت آنها بخش مهمی از طیف گوناگون بیان انسان را تشکیل میدهد. جهان هنر هنگامی فقیرتر است که جنبههای خلاقیت را نادیده بگیریم، یا جنبههای «دیگر» خلاقیت را از تاریخ و تجربهمان از هنرسازی نادیده بگیریم.
از نگاه من، تلاش برای گرامی داشتن هنر ساختهشده کودکان، ذهن ما را برای درک بهتر و احترام به همه هنرها، همه کودکان و همه هنرمندان باز میکند. بیایید جهان هنری پربارتری بسازیم که به نقش کودکان در خلاقیت انسان احترام بگذارد و آن را جشن بگیرد.
نوشته: مولی برتون/ انتشار: ۲۶ ژوئن ۲۰۲۲
برگردان: مهتاب خطیر
کودکان نیز مردم هستند، نه پیشوند مردم، و خلاقیت آنها بخش مهمی از طیف گوناگون بیان انسان را تشکیل می دهد.
سطر مهم یادداشت خصوصا کلمه -- نه پیشوند -- که متاسفانه بخشی از فرهنگ همگانی ما در همه زمینه ها شده می باشد.با سپاس