حمایت از ایدههای توسعه صنعت هوشمند
وزیر صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه دولت بنا دارد تا پایان امسال ۱۰۰ هزار تاکسی برقی در شهرهای بزرگ عرضه کند، گفت: دو سه نمونه خودرو برقی داخلی داریم که شاید در نیمه اول سال آینده به بازار عرضه شوند.
عباس علیآبادی با اشاره به نقش و سهم شرکتهای دانشبنیان در صنعت کشور تاکید کرد چه بخواهیم و چه نخواهیم در جهانی زندگی میکنیم که بهسرعت در حال تحول است. وی بااشاره به روند توسعه صنعتی در انقلابهای صنعتی اول تا امروز، ایران را دارای ظرفیتهای قابل تامل در دستیابی به انقلاب پنجم دانست.
وزیر صمت معتقد است ظرفیتهای کشور، ظرفیتهای بسیار خوبی است. گرچه ما به لحاظ منابع هم در وضعیت نسبتا خوبی هستیم اما از جنبه منابع انسانی، دارای ظرفیتهای قابل توجهتری هستیم. بهگفته علیآبادی، بحث کاربردیتر شدن هوش مصنوعی در زندگی روزمره و بعد رابطه انسان با این هوش مصنوعی از برنامهّهای پیش روی دنیای آینده است. چنانچه اکنون ماشینها به سمت ماشینهای خودران و ماشینهای هوشمند، میروند و به این ترتیب نمیتوان از سلطه تکنولوژی بر زندگی روزمره غافل شد. آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از مصاحبه وزیر صمت با برنامه صف اول صداوسیما است.
وضعیت امروز صنعت در ایران چگونه است و چه نسبتی با فناوریهای نوین دارد؟
صنایع ما هم دارند متناسب با دنیا هوشمند میشوند. استفاده از رباتها برای انجام کارها گرچه کم و بیش بعضی از صنایع هنوز کمتر و بعضی بیشتر اما متداول میشود و این میتواند سرعت تحقق اهداف را بیشتر کند، هزینهها را کمتر کند و بهرهوری را بهبود بدهد. بنابراین ایران در مقایسه با کشورهایی که در دنیا هنوز با این واژهها آشنا نیستند، در زمره کشورهای نسبتا جلو قرار میگیرد.
کدام یک از صنایع ما ارتباط بیشتری با صنایع دانشبنیان گرفته است؟
ایمیدرو ازسوی وزارت صمت انتخاب شد برای شناسایی و همکاری با ۵۰۰ شرکت دانشبنیان فعال که این ارتباطات برقرار شده است. در همایش اخیر رویداد ملی صنعت دانشبنیان با عنوان «انقلاب صنعتی چهارم و صنعت شهر هوشمند» نیز سعی بر برقراری ارتباط بین ایدرو با شرکتهای سازمان گسترش و بهنوعی برقراری پیوند با شرکتهای دانشبنیان بود. همه تلاش وزارت صمت همکاری این ظرفیتها با یکدیگر و فعالتر کردن سرمایههای انسانی است.
یکی از موضوعات مهم امروز بحث خودروسازی است، چرا میزان مصرف انرژی در خودروهای داخلی اینقدر بالاست؟
ما در یک دوره تاریخی قرار گرفتیم که میتوانیم دو تا مسئله را با هم حل کنیم. اینکه ما بیاییم ماشینهای سنتی با مصرف سوختهای فسیلی را بهبود بدهیم، این کار حتما باید انجام شود، اما نباید روی این بخش سرمایهگذاری گسترده بکنیم. در نقطه مقابل دنیا در حال ورود به یک دوره تازه است؛ خودروهایی که قبلا به آنها خودروهای نسل آینده میگفتیم، همین روزهای آینده وارد بازار خواهند شد. تولید و مصرف خودروهای برقی و خودروهای هوشمند در راه است و خوشبختانه خودروسازان داخلی ما هم این پیام را دریافت کردند.امیدواریم که در سال آینده بتوانیم سطحی از هوشمندی را در خودروهای تولید داخل داشته باشیم، اما خودروهای برقی که خودروهای آینده هستند این فرصت را به ما میدهند که این تحول را از جایی شروع کنیم که دنیا تازه شروع کرده و خیلی عقب نیفتادیم. باتوجه به ظرفیتهای دانشبنیانی که داریم من امیدوارم فاصله چندانی با جهان پیدا نکنیم و حتی جلو هم بیفتیم؛ بنابراین ما در مسیر تحول قرار داریم و امیدواریم بتوانیم خیلی زود تاکسیها و حملونقل عمومی را برقی کنیم و از این محل هم یک تاثیر روی محیطزیست بگذاریم و اثر زیستمحیطی را مردم ببینند.دولت بنا دارد تا پایان سال ۱۰۰ هزار تاکسی برقی را در سطح شهر تهران عرضه کند. این اقدام، یک اقدام بزرگ تحولی است که باید زیرساختش را متناسباً توسعه داد، همزمان تامین ارز برای واردات و آمادهسازی خودروسازان داخلی برای تولید خودروهای برقی در دستور کار است. من فکر میکنم اوایل سال آینده شاید در نیمه اول سال عرضه این خودروها آغاز شود. کشور باید در زمینه تجاری و صنعتیسازی تلاش کند. سیاستهای کلی وزارت صمت، تشویق به تحقق این اهداف است و اکنون بیش از ۳۰ شرکت داخلی در این زمینه در حال فعالیت هستند.
در مورد خودروهایی که سوخت فسیلی دارند، چه سیاستی را دنبال میکنید؟
چالش اصلی در خودروهای برقی ذخیرهسازی انرژی است که رفع این چالش در دنیا پیگیری میشود؛ کما اینکه بعدا هم پیگیری خواهد شد؛ یعنی فرآیند مستمری است. دانسیته انرژی برق، چه وزنی و چه حجمی هنوز فاصله قابلتوجهی با سوختهای فسیلی دارد؛ گرچه اکنون خیلی خوب شده است. اکنون در ایران به ۲۳۰ وات به ازای هر کیلوگرم رسیدیم که این رقم رکورد بسیار بالایی است؛ بهترین رکوردها حدود ۲۰۰ - ۱۹۰ - ۱۶۵ وات بر هر کیلوگرم است که ما خوشبختانه داریم به این رکورد میرسیم.
سرمایهگذاری قابلتوجهی در ساخت باتری شروع شده که در این حوزه تحولات به سمت تولید باتریهای هیدروژنی است و دانشگاهها میتوانند از این فرصت استفاده کنند. در حوزه توسعه خودروهای سنتی باید بهجای سرمایهگذاری تازه، از روشهای میانبر برای دستیابی به فناوریهای بالا با هدف بهبود خودروهای تولیدی، استفاده کنیم و تمرکز روی خودروهای آینده باشد.از جمله ویژگیهای خودرو برقی این است که لنت کمتری مصرف میکنند، روغن و فیلتر هوا مصرف نمیکنند، تعداد کل قطعات متحرکشان حدود ۶۰۰ قطعه است؛ در حالی که در موتور احتراقی این رقم ۲ تا ۳ هزار است و خیلی فرق دارد. نیاز به تعمیرات کمتری دارند و در کل و هزینهها خیلی کم میشود. در صورت توسعه استفاده از این خودروها، بعضی مشاغل نیز نیاز به تغییر داشته و مشاغل تازه ایجاد میشود. تحول شیرینی است، بهنظر من تحولی است که طعمش خیلی زود زیر دندان مردم میرود.
قیمتهای این خودروها چقدر است؟
باتریهای این خودروها نسبتا گران است. دولت نیز برای حمایت از مصرفکننده با ابزار «تعرفه» برای خودروهای وارداتی وارد میدان خواهد شد.
وزارت صمت درحالحاضر بسته خاصی برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان دارد؟
در وزارت صنعت، معدن و تجارت شاخصهایی وجود دارد که براساس آن، اولویت با تامین ارز برای واردات مواد اولیه است. اولویت تخصیص ارز نیز این است که شرکتها بهرهوری بیشتری در صادرات داشته باشند؛ یعنی صادرکننده کالای تولیدی در اولویت تخصیص است. در تامین منابع ریالی هم از همین الگو استفاده میشود.
بهنظر شما فنبازارهایی که با استفاده از شرکتهای دانشبنیان شکل گرفتهاند، تا چه حد در سرعت گرفتن توسعه کشور بر مبنای دانشبنیان موثر هستند؟
سوالتان خیلی سوال بزرگی است؛ یعنی سوالی است که شاید بشود روی آن مدتی صحبت کرد. به من اجازه بدهید از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنم. محرک تولید بازار است. ما چنانچه بازار نداشته باشیم اصلا تولید نمیتوانیم بکنیم، چه دانشبنیان باشد و چه نباشد. بنابراین نخستین کاری که ما دنبال میکنیم این است که زمینههای مصرف را فراهم کنیم. گاهی برای ایجاد زمینه مصرف از واردات ممانعت میکنیم؛ یعنی سعی میکنیم کالایی که دارد از طریق دیگر تامین میشود، ظرفیت تامین این بخش را کم کنیم تا بتوانیم با تولیدات داخلی آن را جایگزین کنیم، اما شاید بهتر از آن این باشد که بتوانیم فضا را برای صادرات کالا فراهم کنیم. یعنی برای شرکتهایمان شرایطی را ایجاد کنیم که بتوانند در عرصه بینالمللی حضور پیدا کنند. آنجا بازار خیلی بزرگتر است؛ بنابراین بازارسازی چه در داخل و چه در خارج از کشور از جمله ضروریات هر توسعهای است و چنانچه ما در این بخش دچار رکود شویم، بدون تردید نخستین صدمهاش را تولیدکنندگان خواهند دید.
برای اینکه تولید کالاهای دانشبنیان تجاریسازی شود، چه تدبیری شده است؟
من میخواهم طور دیگری به این مسئله بپردازم. ما مادامی که متناسب با توان خودمان کالایی را تولید میکنیم، نباید انتظار داشته باشیم که جامعه بهخوبی از آن استقبال کند، بلکه زمان استفاده از ظرفیتها در راستای حل مسئلهای که در جامعه وجود دارد، میتوان انتظار دستیابی به چشمانداز بهتری را داشت. اساساً تلاش میشود بین شرکتهای دانشبنیان و شرکتهای بزرگ که منابع دستشان است همکاری ایجاد شود. با این همه با چالشهایی نیز مواجهیم. مثلا در ایران برای تولید فولاد از متان و روش احیای مستقیم استفاده میکنیم؛ در حالی که در بیشتر کشورهای دنیا از روش کوره بلند استفاده میکنند، چرا؟ چون آنجا زغالسنگ دارند، اینجا ما گاز طبیعی داریم، بنابراین وقتی شما از گاز طبیعی استفاده میکنید راندمان و بهرهوری بهتری دارید، اما یادتان باشد که این گاز طبیعی نامحدود نیست و ممکن است مثلا در زمستان که محدودیت تامین گاز داریم، به مشکل کمبود گاز بخورید. کشورهایی که از روش احیای مستقیم استفاده میکنند، شانس استفاده از روش تولید فولاد سبز را دارند. فولاد سبز، فولادی است که با انرژی خورشیدی و انرژی تجدیدپذیر، به تولید هیدروژن میپردازد و در این فرآیند از ترکیب هیدروژن با متان برای احیای فولاد یا بهطور مستقیم استفاده میکند. تولید این فولاد دیگر آلودگی محیطزیست ندارد و خوشبختانه ما در ایران این شانس را داریم.در کل سیاست بر خرید یا سرمایهگذاری روی ایدههایی است که به درد آینده میخورد. این ایده باید تبدیل به کالایی شود که هم در ایران و هم در خارج قابلفروش باشد.
در دهه ۷۰ شهرکهای صنعتی راه افتاده و کارهای بزرگی هم انجام شد. اکنون سهم شرکتهای دانشبنیان در این شهرکهای صنعتی چقدر است؟
یکی از پروژههای پیشران ما توسعه همین شهرکهاست. ما باید صنعتی شویم. ما کشور پرآبی نیستیم. ما اگر آب داریم، کم داریم؛ پس باید بهینه استفاده کنیم و این اولویت اول است. یکی از پروژههای ما این است که از دریا برای تامین آب فلات مرکزی استفاده کنیم؛ حالا چه بهصورت آب شور بیاوریم و دریاچههای قدیمی را احیا کنیم و چه اینکه آب شیرینشده بیاوریم و بتوانیم صنایع را شارژ کنیم یا بخشی از نیازهای شرب مردم را تامین کنیم. این یک پروژه اساسی است. با این حال باید صنعتی شویم. اکنون در استان سمنان ۳۳ درصد تولید ناخالص داخلی این استان صنعتی است اما سهم صنعت از آب کمتر از ۳ درصد است. هنوز در آن استان هندوانه و خربزه هم میکاریم که بسیار آببر هستند. من فکر میکنم در عین حال که به سمت بهبود بهرهوری در استفاده از منابع از جمله منابع کمیابمان مثل آب میرویم، باید به سمت صنعتی کردن کشور که میتواند بهرهوری را در نیروی انسانی و در منابع بهشدت بالا ببرد، برویم. در ادامه باید از خامفروشی جلوگیری کنیم و با استفاده از منابع خدادادیمان و منابع دیگری که از سرتاسر دنیا برای صنایعمان تامین میکنیم، صنایعی را پایهریزی کنیم که میتوانند برای کشور ارزش افزوده بالایی ایجاد کنند، اما بعضی شرکتهای صنعتی -براساس اطلاعات من حدود ۹ هزار شرکت صنعتی- متاسفانه در چند سال گذشته راکد یا خیلی کمبهره شدند. یکی از کارهای ما تمرکز روی این شرکتهاست. آنهایی که دیگر بهخاطر تغییر فناوری باید تعویض راهبرد بدهند را باید جداگانه ببینیم. باید به آنهایی که به لحاظ فناوری ضعیف نشدند، اما نیاز به کمک دارند، یک وام سرمایه در گردش داده شود، باید تجهیزاتشان نوسازی شود. لازم است از آنها حمایت کنیم. باید به برخی از این شرکتها که نه به دلایل مطرحشده، بلکه بهواسطه ناکارآمدی مدیریت فعال نیستند کمک کنیم تا احیا شوند. این جزو سیاستهای ما است. بهطور کلی شهرک ساختن در کنار تمام ظرفیتهای انسانی از جمله سیاستهای وزارت صمت است. همین جا اعلام میکنم اگر چنانچه جایی فرصت وجود دارد، ما حمایت میکنیم که کماکان شهرکسازی را توسعه بدهیم، چون هم ایجاد اشتغال میکند و هم از خروج منابع انسانی و منابع مالی جلوگیری میکند.