در گفت‌وگوی کارشناس توسعه با صمت مطرح شد

رسانه انتخابی ندارد باید تغییر کند

تنوع رسانه‌ها از مکتوب تا مجازی منجر به بمباران خبری مخاطبان و به‌نوعی به ضدخود بدل شده؛ از این‌رو ضرورت سواد رسانه‌ای برای این روزهای پر خبر، بسیار مطرح است.

هر رسانه‌ای براساس ساختار و چارچوبی که برای خود تعریف کرده، نقشی در اطلاع‌رسانی و حتی آگاهی‌دهی و فرهنگ‌سازی برعهده گرفته است. باید دید مخاطبان و کارشناسان برای انتقال معنا و اخبار، چه انتظاری از رسانه خود دارند. در ادامه صمت گفت‌وگویی با حسین ساسانی، نظریه‌پرداز توسعه پایدار در صنعت دارد که در ادامه می‌خوانید.

به‌عنوان یک نظریه‌پرداز توسعه پایدار، چه انتظاری از یک رسانه متعهد و مسئول دارید؟

نخستین انتظاری که از هر رسانه دارم این است که بداند به‌دنبال چه چیزی است. در حال ‌حاضر، رسانه‌های گوناگون فعالیت می‌کنند و برای به‌دست آوردن موفقیت بین آنها باید نخست چرایی کار هر رسانه تبیین شود. تا زمانی که دلیل وجودی یک رسانه پاسخ داده نشود، نمی‌تواند متفاوت از سایر رسانه‌ها باشد و اینکه رسانه در این حوزه چه کارهایی می‌تواند انجام دهد یا چه تاثیری می‌تواند داشته باشد، فرع مسئله و جزو موضوع‌های بعدی است.

بعد از اینکه دلیل وجودی رسانه مشخص شد، باید به چگونگی کار در این حوزه پرداخته شود. برای جذب مخاطبان جدید و همچنین استقبال آنها باید به مسائل جدید پرداخت یا از روش‌های جدید استفاده کرد و به‌طور متمایز به مسائل مخاطبان اشاره کرد تا برای رسانه مزیت ایجاد شود.

در مرحله سوم باید به چیستی رسانه پرداخته شود؛ یعنی خروجی‌ها و نتایج رسانه مشخص شود، به‌گونه‌ای که مخاطبان به‌دلیل متفاوت بودن این نتایج آنها را مورداستفاده قرار دهند. در ایران به مرحله نخست؛ یعنی چرایی ایجاد رسانه توجه کمتری می‌شود و به همین دلیل، تشابه رسانه‌ها در محتوا، فرمت و... را به‌راحتی می‌توان مشاهده کرد و کمتر تمایز و تفاوتی در این بخش دیده می‌شود. این ۳ مرحله، تعیین و تبیین بنیان اصلی یک رسانه است که باید برای دست‌اندرکاران و مخاطبان آن مشخص شود و من به‌عنوان یک فعال حوزه توسعه، مخاطب و شهروند انتظار دارم هر رسانه به صورت عمیق به این ۳ مرحله و موضوع بپردازد.

یک رسانه چه نقشی در پایدارسازی توسعه کشور می‌تواند داشته باشد؟

پس از تبیین مراحل یادشده باید روی نتایج تمرکز شود تا دلیل وجود رسانه محقق شود. مخاطبان انتظار دارند یک رسانه در حوزه توسعه پایدار روی موضوع‌هایی که در تمام دنیا به آنها پرداخته می‌شود، کار کند و از آنها الگو بگیرد. مولفه‌های توسعه و چگونگی دستیابی به آنها و نقش ارکان توسعه از مهم‌ترین مسائلی است که باید به آنها پرداخته شود. ارکان توسعه شامل دولت، بخش خصوصی و کسب‌وکارها و رکن سوم جوامع مردم‌نهاد است که اگر به وظایف خودآگاه باشند و آنها را به‌درستی انجام دهند، ایران به یک کشور توسعه‌یافته تبدیل می‌شود.

یک رسانه در حوزه توسعه باید نخست تعریف‌های جدیدی از ویژگی‌ها و مشخصه‌های یک دولت توسعه‌گرا ارائه دهد و نقش دولت در توسعه و مواردی که باید انجام دهد یا از انجام آنها خودداری کند را تبیین کند. یک دولت توسعه‌گرا، مشارکت را گسترش می‌دهد، مسئولیت‌پذیری را در جامعه نهادینه و سعی می‌کند منابع کشور را به شکل بهینه به محورهای توسعه اختصاص دهد. اینها از جمله اطلاعاتی است که یک رسانه در حوزه توسعه پایدار می‌تواند بدان بپردازد؛ بنابراین یک رسانه در حوزه توسعه باید بر موضوع دولت توسعه‌گرا کار کند و به دولتمردان بگوید که وظایف آنها در این زمینه چیست. در زمینه بخش خصوصی هم باید به این موضوع پرداخته شود که آنها علاوه‌بر سودده بودن باید برای رسیدن به توسعه پایدار چه ویژگی‌هایی داشته باشند و روی چه کارهایی تمرکز کنند. محور سوم، توجه به تشکل‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد است که حلقه بین دولت و بخش خصوصی هستند که باید وظایف و مواردی را انجام دهند تا به معنای واقعی حلقه واسطی برای انتقال خواسته‌های بخش خصوصی به دولت و تصمیمات دولت به بخش خصوصی باشند، تا این رکن بتواند نقش یک کاتالیزور را ایفا کند. آگاهی دادن به ارکان توسعه از طریق رسانه‌ها، یکی از راه‌های موثر برای دستیابی به آنهاست.

چه تحولاتی برای رسانه در راه است که ضرورت دارد مدیران و اهالی رسانه به آنها توجه داشته باشند؟

تحولات در حوزه رسانه‌ها با شتاب زیادی در حال وقوع است و همین عامل سبب شده خطوط بین انواع رسانه در حال ناپدید شدن باشد. مخاطبان رسانه خودشان خالق محتوا شده‌اند و مرز بین روزنامه‌نگار و خواننده در حال کمرنگ شدن است. همان‌طور که دنیای فیزیکی ما با دنیای مجازی ترکیب می‌شود، واقعیت‌های رسانه و ارتباط بین تولیدکننده محتوا با خواننده آن نیز در حال تغییر است و به همین دلیل، محتوا به صورت فردی شخصی‌سازی می‌شود؛ یعنی هر فردی محتوای مختص خود را می‌خواهد که این محتوا با خواسته افراد دیگر کاملا متفاوت و متمایز است. اگر به این نکته مهم؛ یعنی شخصی‌سازی مطالب از سوی رسانه توجه کمتری شود، آن رسانه حتما از رده خارج خواهد شد و جایگاهی در نزد مخاطبان نخواهد داشت.

صنعت رسانه انتخابی ندارد. باید تغییر کند. با تکامل فناوری، مخاطبان انتظارات پایه خود را افزایش داده‌اند و رقبای جدید و نوظهور رسانه برای زمان مخاطبان و پاسخگویی به انتظارات آنها به رسانه‌های سنتی محدود نمی‌شوند. اگر به شکل‌های کنونی رسانه نگاه کنیم، مصرف‌کنندگان بیش از ۵۵ درصد مواقع با رسانه‌های دیگر چندوظیفه‌ای انجام می‌دهند.

همه‌گیری کووید ۱۹ بسیاری از روندهای ۵ تا ۱۰ سال گذشته را تسریع کرده و رشد بسیار زیاد رسانه‌های دیجیتال و توانایی مخاطبان برای دسترسی به محتوا تقریبا از هر کجا، نامحدود شده است. افزایش مشارکت مخاطبان در تولید محتوا و هدایت رسانه برای برآورده کردن نیازهای‌شان و توسعه‌نمایی فناوری‌هایی مانند جی ۵، این روند را تسریع و ۶ تغییر بزرگ در رسانه‌ها ایجاد کرده است و در آینده نزدیک این تغییرات سرعت بیشتری خواهد داشت. همه این تحولات، بسیار واقعی هستند و جهان ما را تغییر خواهند داد.

به تحولات شش‌گانه اشاره کردید، این تحولات چه مواردی هستند و چگونه زندگی ما را در حوزه رسانه تحت‌تاثیر قرار می‌دهند؟

تحویل محتوای موردنیاز مخاطبان به‌طور یکپارچه و همه‌جانبه، نخستین تغییر و تحول در حوزه رسانه‌های مدرن است. سرعت دانلود سریع‌تر در تلفن‌های همراه، سبب شده خواسته مخاطبان با موضوع «من همه‌چیز را می‌خواهم، همین الان، همینجا» را برآورده کرده و در عین حال، این انتظار را بالا برده است. در ۶ ماه نخست همه‌گیری کووید ۱۹، تعداد استفاده‌کنندگان محتوا در تلفن‌های همراه بیش از ۴۰ درصد افزایش یافت و در زمانی که مردم در خانه جلوی نمایشگرهای بزرگ خود نشسته‌اند، از روی صفحه نمایش‌های کوچکی که در تمام طول روز با خود حمل می‌کنند، محتوای موردنظرشان را دریافت می‌کنند. این پدیده به اهالی رسانه می‌گوید اگر روزنامه و رسانه شما به ابزارهای جدید و مدرن اطلاع‌رسانی مجهز نشود، با بی‌توجهی مخاطبان روبه‌رو خواهند شد و باید در رسانه‌شان را تخته کنند.

مخاطبان علاوه‌بر مطالبه محتوایی که می‌خواهند، در جایی که می‌خواهند و زمانی که آن را می‌خواهند، همچنین انتظار دارند آن محتوا بهم مرتبط باشد. اینجاست که می‌بینیم انسجام در پلتفرم‌های رسانه‌ای حیاتی می‌شود و رسانه‌ها باید به ادغام در بخش‌های دیگر کنند. ادغام رسانه‌ها و تحویل محتوای همه‌جانبه و یکپارچه باید ۳ مشخصه داشته باشد؛ نخست، فراهم کردن خشنودی و رضایت فوری مخاطبان؛ یعنی اگر مخاطبی محتوای شما را می‌خواهد، بهتر است همین الان در دستگاهی که در دست دارد در دسترس باشید. اگر روزنامه‌ها به این موضوع فکر نکنند و راه‌حلی برای آن نیابند، بدون شک جایگاهی در نزد مخاطبان نخواهند داشت. دوم، ایجاد پلتفرم‌های یکپارچه است به این معنا که خواسته‌ها و انتظارات متفاوت و متمایز مخاطبان باید در یک پلتفرم تهیه شود و در اختیارشان قرار گیرد. سوم اینکه، تجارت رسانه‌ای موردنیاز مخاطب باید به صورت زنده در پلتفرم پیش‌بینی شود تا هم‌زمان بتوان نیازها را تامین کرد.

دومین تحول، «رسانه من» نام گرفته است. من! همه چیز درباره من است. در واقع، همه چیز درباره مخاطب و جوامع خاص اوست. رسانه‌هایی که بتوانند از داده‌ها برای شخصی‌سازی و سفارشی کردن محتوا و تحویل خود به مخاطب استفاده کنند، قلب‌ها و ذهن‌ها (و پول) را به‌دست خواهند آورد. این تغییر مانند تحویل همه‌جانبه، یک تغییر جدید نیست اما به‌طور فزاینده به یک انتظار پایه تبدیل شده و این تغییر در حال قوی‌تر شدن است. در دنیای مدرن امروز، رسانه‌ها، تهیه و عرضه محتوا را با تعامل و هم‌آفرینی مخاطبان انجام می‌دهند و مخاطبان، به‌ویژه در دنیای آنلاین با جوامع فوق‌تخصصی، تعامل رسانه‌ای را براساس هویت خود ایجاد می‌کنند. پلتفرم‌هایی از این جایگاه‌ها بهره می‌برند، الگوریتم‌های هوش مصنوعی در موفقیت رسانه‌ها نقش اساسی خواهند داشت و بکارگیری این فناوری در رسانه حرف نخست موفقیت را خواهد زد و چنانچه رسانه‌ای به این فناوری بی‌توجه باشد، در آینده بسیار نزدیک باید با دنیای رسانه خداحافظی کند. هوش مصنوعی این توانایی را برای هر رسانه ایجاد خواهد کرد تا براساس ویژگی‌ها و خلق‌وخوی مخاطبان محتوا را در اختیار آنها قرار دهد.

تحول سوم، باز شدن دریچه واحد در دنیا و یکپارچه شدن جهان در رسانه‌هاست. یکی از هیجان‌انگیزترین چیزهایی که از دنیای بهم پیوسته به‌وجود آمده، قرار گرفتن در معرض محتواهای متفاوت و در عین حال متمایز است که هر روز هم افزایش پیدا می‌کند. با گسترش ارتباطات جهانی، تقاضا برای اصالت و درک دنیای متنوعی که در آن زندگی می‌کنیم، افزایش می‌یابد. دنیای بهم پیوسته‌تر به‌معنای توانایی دستیابی به مخاطبان خاص با محتوای متناسب و محلی است که باید در اولویت رسانه‌های کشور قرار گیرد. یک نکته مهم درباره اینترنت این است که بسیاری از مرزهای جهانی را از بین برده است. مخاطبان به‌دنبال محتوای بین‌المللی هستند که به فراسوی مرزها و فرهنگ‌ها می‌رسند و بازارهای رسانه‌ای در حال همگرایی هستند که همین امر موجب به‌وجود آمدن دریچه واحد در نگاه به جهان شده است.

تحول چهارم، استفاده‌کنندگان محتوا در نقش تولیدکننده محتوا هم هستند. به این معنا که ابزارهای متنوع رسانه‌ای سبب شده افراد و گروه‌های کوچک هم بتوانند محتوای موردنیاز خودشان و دیگران را تولید کنند و رقیبی برای رسانه‌ها غول و بزرگ شوند. تولیدکنندگان فردی و گروه‌های کوچک نه‌تنها از ابزارهای حرفه‌ای و آپلودهای آسان استفاده می‌کنند تا شور و اشتیاق خود را در پلتفرم‌هایی که قبلا هرگز به آنها دسترسی نداشته‌اند، سرازیر کنند، بلکه محتوای معتبر نیز برای دیگران عرضه می‌کنند. آنها می‌توانند محتوا را ویرایش، ریمیکس و ترکیب کنند، آن را در فیدهای اجتماعی پست کنند و شاهد تکامل آن باشند، زیرا دیگران از این‌گونه محتواها بهره لازم را می‌برند. تقریبا ۸۰ درصد مخاطبان رسانه‌های در امریکا از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، به این معنی که اگر محتوای وجود دارد که می‌خواهید به آن دسترسی پیدا کنید، بستری برای انجام آن هم وجود دارد.

تحول پنجم، ظهور متاورس است که تاثیر زیادی بر حوزه رسانه خواهد داشت. با توسعه دنیای مجازی، محتواهایی که زمانی فقط به صورت فیزیکی تصور می‌شد، در متاورس به شکل دیگری عرضه خواهد شد و این دنیا، زندگی‌های جایگزینی را برای مخاطبان خود ایجاد خواهد کرد و ایده محیط‌های مجازی جایگزین، به آرامی زندگی روزمره و محتوای موردنیاز آن را تامین خواهد کرد. تحول ششم، بروز طرح موضوعی به‌نام فراتر از واقعیت است. محیط‌های مجازی امروز به صورت آنلاین وجود دارند اما شروع به ادغام با واقعیت فیزیکی ما کرده‌اند. واقعیت افزوده ( AR )، به‌ویژه که توسط هوش مصنوعی پشتیبانی می‌شود، با توجه به توانایی لایه‌بندی یکپارچه AR در بالای زندگی روزمره ما، احتمالا در کوتاه‌مدت نسبت به واقعیت مجازی ( VR ) دگرگون‌کننده‌تر خواهد بود،. موج بعدی فناوری، ظرفیت تعامل انسان و ماشین را افزایش می‌دهد و تجربیات روی صفحه را با دنیای فیزیکی ما ترکیب می‌کند و چنانچه رسانه‌ها به استقبال این فناوری نروند و در تولید و عرضه محتوا از آن استفاده نکنند، به‌زودی باید با دنیای رسانه وداع کنند. در جمع‌بندی باید تاکید کنم هر رسانه باید در نقش یک آفریننده ظاهر شود و فقط حرف‌های خودش را بزند تا برای مخاطبان خودش متمایز بماند. هر رسانه‌ای باید تمرین کند با مخاطبان خودش هم‌آفرینی کند؛ یعنی در تولید و عرضه محتوا به صورت مشترک همکاری کند. باید شنونده و یادگیرنده خوبی باشد تا بتواند سازنده عمل کند؛ یعنی باید به بازخوردها و خواسته‌های مخاطبان خودش توجه و بر آنها تمرکز عمیق داشته باشد و انعکاس‌دهنده ایده‌ها و ‌نظرات مخاطبانش باشد. هر رسانه باید شفاف و صریح باشد و به معنای واقعی روشنگری کند. به عبارت دیگر، جاده خاکی نرود و بداند که گردوخاک درمان نیست.

خلاق، نوآفرین و نوآور باشد، بیراهه را انتخاب نکند و پیوسته بر قصد خود تمرکز کند. در نهایت اینکه، همه این رویکردها را با استفاده از تحولاتی که در حوزه رسانه اتفاق می‌افتد، به‌کار گیرد. تحولاتی که برشمردم قطعی است و راه فراری از آنها نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین