«بیابان فکری» بانی زایش بیابان
دشتهای کویری شبهای زیبایی دارند. آسمان صاف بیابان، ستارگان را مهمان چشمها میکند اما امان از روزی که در این محل گردشگری گسترش پیدا کرده و گردشگران حریم خود را نشناسد.
آلودگی، درختان را خشک میکند
نباید فراموش کرد که جهان صنعتی، میدان توسعه آنها را فراهم کرده است. گسترش بیابانها به معنی کاهش آبهای زیرزمینی و رویزمینی بوده و دیگر کویر، نهتنها نامی زیبا برای گردشگران نیست، بلکه روایتی از نفسهای تنگ آلایندهها و لبهای ترک خورده زمین خواهد بود. گسترش بیابانها همزمان با کاهش منابع آبی هشداری برای حیات زمین، مادر موجودات زنده است. نقش صنایع در این سیاهه (بیابانزایی و بیابانزدایی) چیست؟
ناآگاهی که خشکسالی را دغدغه نکرده است
مهدی سهرابی، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و متخصص و پژوهشگر بینالمللی حفاظت رادیولوژی محیطزیست درباره نقش صنایع در ایجاد بیابان به صمت گفت: یکی از چالشهای بزرگ کشورهای در حال توسعه از جمله ایران حفاظت مردم، حیات وحش و محیطزیست در برابر آلایندههای محیطزیست و تخریب آن بهویژه آنچه پیامد صنایع بهشمار میرود، است. صنایع نقش بسیار مهمی در این نارساییهای محیطزیستی دارند که کمتر إه این موضوع توجه میشود. او افزود: یکی از پرسشهای مطرح در حوزه محیطزیست این است که چه کسانی زمینهساز بهوجود آمدن بیابانها هستند. بیابانزایی نتیجه فرسایش خاک بوده و انهدام جنگلها، تالابها، دریاچهها، آبهای زیرزمینی، پسماندهای جامد و مایع و گازی، نشست زمین، کمآبی یا پرآبی، آلودگی هوا و دریا، استفاده آزاد از منابع آب زیرزمینی و... بهدلیل ناآگاهی یا سودجویی سبب ایجاد بیابانها و گسترش آنها شده است. حال باید کنکاش کرد که در هر یک از این موارد، صنعت چه نقشی دارد تا سهم تقصیر آن مشخص شود. این پژوهشگر بینالمللی حفاظت رادیولوژی محیطزیست با بیان اینکه مشکلات ساختاری در ایجاد صنایع کشور ملموس است، ادامه داد: زمانیکه گفته میشود آب سفرههای زیرزمینی تخلیه شده؛ یعنی زمینه بیابانزایی را فراهم کردهایم. بهطور قطع، یک سمت این موضوع صنایع هستند که بدون تحقیق و مطالعه مجوز برای احداث دریافت کردهاند؛ این امر چالشبرانگیز سببشده در برخی صنایع از آبهای زیرزمینی بهطور آزاد استفاده شود. این عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر یادآور شد: در کشور راهکار کنترلکننده دقیقی وجود ندارد؛ اینکه سازمانی مانند سازمان ملی حفاظت محیطزیست متولی جدی این امر باشد. در واقع این سازمان باید از عرصه آموزش کشور کمک بگیرد و به افراد از کودکان و خردسالان گرفته تا افراد بزرگسال و کهنسال آموزش داده شود. او گفت: این آموزش باید از خانواده آغاز شده و آگاهی خانواده نیز باید از طریق رسانهها انجام شود. این آگاهیرسانی باید در آموزشهای رسمی ادامه پیدا کند تا در بزرگسالی افراد اگر در پوشش صنعتگر به حرفهای ورود میکنند، نخستین دغدغهشان حفظ محیطزیست و زمین باشد. دانستن چگونگی بازچرخانی و برگشت آب به بطن زمین از ضروریات مسئولیت هر فرد در هر کسوت و حرفهای است. حتی باید با آگاهیبخشی و آموزش، افراد بیاموزند که چگونه بستر آب را پرورش دهند. سهرابی با بیان اینکه یکی از بزرگترین چالشها در حوزه آگاهیدهی در آموزشوپرورش کشور نهفته است، گفت: این آموزشوپرورش باید از دوران خردسالی و کودکی انجام شده و در ادامه بهطور حرفهای در نهادهای ذیربط دنبال شود. او گفت: در حالحاضر مسئولان و متولیان محیطزیست و مردم اعم از افراد عادی و صنعتگران، آگاهی لازم را در حوزه نحوه استفاده از منابع محدود رویزمین و زیرزمین را ندارند. هنوز نکات مهم درباره مراقبت از سلامت و حیات محیطزیست را نمیدانیم و دغدغه ما هم نیست.
درختان، قربانی آلایندگی
این پژوهشگر بینالمللی حفاظت رادیولوژی محیطزیست در ادامه سخنان خود عنوان کرد: آلودگی صوتی، ناپایداری زیبایی شهر با وجود صرف هزینههای زیاد، قطع درختان، کاشت گونههای درختی بدون کار کارشناسی، امواج الکترومغناطیس و... همه از دنیای صنعتی زاده شدهاند که در ایجاد و گسترش بیابانها نقشآفرین هستند. قطع هر درخت برای ایجاد کارخانه، ساختمانسازی و... بستر بیابانزایی را فراهم میکند. به این ترتیب، اکوسیستم محیطی دچار آسیب شده که گاهی این آسیب به قدری زیاد است که قابل جبران نیست؛ علاوهبر اینکه، عدمکنترل بر کموکیف وسایل نقلیه و ایجاد آلایندگی نیز خود عامل خشک شدن درختها میشود. چقدر از درختهای چنار تنومند قدیمی قطع شدهاند تا خیابانها و پیادهروها گسترش پیدا کنند؟ این امر سبب شده شهرها نیز تبدیل به بیابان شوند.
تفاوت کسب مجوز و پروانه
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه برخی صنایع کوچک در داخل شهرها و برخی از صنایع بزرگ هم خارج از محوطه شهرها قرار دارند، گفت: در بازدیدی که تقریبا از ۱۰ کیلومتری از یک مجموعه صنعتی داشتم گردوغبار این کارخانه امکان باز نگهداشتن چشمها را از افراد گرفته بود. در ادامه برای بازدید ناچار کارخانه تعطیل شد تا بتوانیم وارد محوطه شویم. چنین فضایی سلامت کارکنان، مردم، درختان و بهطور کلی سلامت محیطزیست را به خطر انداخته بود. او گفت: تمام صنایع کوچک و بزرگ باید برای فعالیت، موظف به کسب پروانه باشند در حالیکه برای فعالیت آنها مجوز صادر میشود. مجوز برای کارهای کوتاهمدت است اما برای یک طرح صنعتی کلان مانند میانکال، مجوز لازم نیست، بلکه پروانه لازم دارد. صدور پروانه برای این مجتمع صنعتی بزرگ هم ۱۰ سال کار کارشناسی و مطالعاتی زیستمحیطی دارد. وی اضافه کرد: متخصصان سازمان ملی حفاظت محیطزیست نخست باید طی قانونی مدون و مقررات بهروز تخصصی عمل کنند و نباید سیاسی عمل شود. چنین سازمانی باید ناظر بر عملکردهای زیست محیطی باشد.
گونههای درختی و بیابانزایی
سهرابی با اشاره به نحوه درختکاری و ایجاد فضای سبز گفت: در حالحاضر وقتی به گونههای درختی شهر تهران دقت شود در بین آنها درخت توت، زبان گنجشک و... دیده میشود که پایداری ندارند. ضمن آنکه با معضلاتی مانند کجبودن درختان، مزاحمت آن برای عابران و... روبهرو هستیم؛ بنابراین برخی از این درختان نهتنها به حفظ سلامت محیطزیست کمکی نکردهاند که در برخی موارد خود تبدیل به معضل شدهاند.
این کارشناس حوزه محیطزیست تصریح کرد: چرا از درختان پایدار که منجر به حفظ محیطزیست میشوند در کلانشهرهایی مانند تهران استفاده نمیشود تا علاوهبر کاهش آلودگی هوا، محیط شهری را از تبدیل به بیابان شدن مراقبت کند؟ درختانی که در فضای سبز شهرکهای صنعتی یا در محیط شهری کاشته میشوند باید از گونههایی باشند که صاف رشد کنند، زیرا درختی که کج رشد کند مزاحمت ایجاد کرده و بهطور مدام شاخ و برگ آن قطع میشود. برای هرس این درختان کج، خیابانها مسدود میشود و با ایجاد آلودگی صوتی هر چند وقت یکبار قرار است تکرار شود. ما حتی در اجرای یک برنامه زیستمحیطی هم استانداردها را لحاظ نمیکنیم. چقدر از همین درختان عامل ایجاد پشه هستند؟ چنین برنامههایی در راستای حفظ محیطزیست و جلوگیری از بیابانزایی باید بهطور تخصصی اجرایی شوند. چقدر کار کارشناسی روی فضای سبز درون شهرکهای صنعتی و کارخانجات تولیدی انجام شده است؟ اینگونه نیست که فردی مدیر بخشی باشد و در جلسهای مثلا یکباره تصمیم به کاشت درختی بگیرد؛ اینگونه عمل کردنها استاندارد نبوده و معضلی را حل نمیکند، بلکه باری بر مشکلات قبل میافزاید. از اینرو تاکید دارم آموزش و آگاهیدهی درست از همان کودکی به افراد داده شود تا بدانند صرف کاشت یک درخت از شدت آلودگی فلان کارخانه یا صنعت نمیکاهد. او بیان کرد: سال ۱۳۸۵ سازمان ملی حفاظت محیطزیست، برنامهای مفید و آموزشی تدوین کرد اما اجرا نشد. در حالیکه هزینهها و زحمتهای زیادی کشیده میشود اما چون آموزش داده نمیشود و آگاهیدهی وجود ندارد، این برنامهها به مرحله اجرا نمیرسند. سهرابی در پایان تاکید کرد: آموزش متخصص محیطزیست و کارکنان نهادی زیستمحیطی، مسئله مهمی است. در واقع آموزش و پرورش رکن توسعه پایدار هر کشوری است که به این موضوع توجه ندارد. آنها باید برای بیابانزدایی و تالابهای خشک شده و... برنامه آموزشی مدون و ویژه داشته باشند که در کنار یک سازمان مقتدر محیطزیستی موضوع پیگیری شود. علاوهبر این، برای حیات وحش که درست از آن حفاظت نمیشود، سازمانی جداگانه نیاز است؛ سازمانی که فقط بتواند کارهای رگلاتوری یا امور مربوط به صدور پروانه صنایعی که در کشور قرار است، راهاندازی شوند را انجام دهد. در حال حاضر باید گفت عدمآموزش سبب ایجاد بیابان فکری در کشور شده است. همچنین تاکید دارم که شعار روز درختکاری باید «کاشت و رشد درخت صاف باشد.»
تاثیرگذاری و تاثیرپذیری
در ادامه آرش حسینیمیلانی، رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر پنجم درباره نقش صنایع در بیابانزایی به صمت گفت: صنایع در ایجاد بیابان و بیابانزدایی تاثیرگذار بوده و از آنها تاثیرپذیر هستند.
تاثیرپذیری صنایع از بیابانزایی متاسفانه به دلیل عدمرعایت اصول آمایش سرزمین و جانمایی نادرست برخی صنایع از جمله صنایع سنگین، در محدوده داخلی فلات مرکزی است، زیرا مناطق خشک و کمآبی بهشمار میروند. حتی عوارض مربوط به خشکسالی خود این صنایع را نیز درگیر و از سوی دیگر، رقابت بر سر آب بین صنایع و بخش کشاورزی، چالشها را بیشتر کرده است. در برخی موارد برای اینکه مشکلات گسترش پیدا نکند، مطالبه جدی وجود دارد که آب برخی از این صنایع به محیطزیست اختصاص یابد.
وی عنوان کرد: نباید اجازه داد در این وضعیت کمآبی، تالابها خشک شوند، چراکه خود منجر به ایجاد و پیشروی بیابانها میشوند. به این همه، جانمایی صنایع در فلات مرکزی سبب شده از پدیده بیابانزایی تاثیرپذیر باشند و متضرر شوند.
راهکار چیست؟
این عضو پیشین شورای شهر تهران در پاسخ به این پرسش که برای برونرفت از این وضعیت چه باید کرد، گفت: تجربیات موفقی در برخی استانها وجود دارد. بهعنوان مثال در استان کرمان برخی صنایع در راستای مسئولیت اجتماعی به مبارزه با پدیده بیابانزایی کمک میکنند. به این ترتیب که طبق قوانین سازمان محیطزیست در حوزه هوای پاک باید بخشی از فضای داخل مجموعه به فضای سبز اختصاص داده شود. برخی از این صنایع، اقدام به مشارکت، حفظ و ایجاد جنگلکاری در واحدهای خود و مناطق مجاور آنها کردهاند.
او تصریح کرد: با توجه به اینکه منابع طبیعی دچار کمبود بودجه هستند این صنایع میتوانند با هزینه خود به موضوع ورود کنند اما بهطور قطع، راهکار اساسی این است که در جانمایی صنایع و دادن مجوز شرایط اقلیمی در نظر گرفته شود.
حسینیمیلانی با اشاره به اهمیت برنامه آمایش سرزمین در راهاندازی صنایع اظهار کرد: صنایع باید چیدمان مناسب در مناطق مناسب داشته باشند. از سوی دیگر، تقویت سازکارها در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی صنایع کمک میکند تا توسعه پایدار صنعتی در کشور اتفاق بیفتد که خود کمک بزرگی به بیایانزدایی کرده و از تخریب خاک جلوگیری میکند.
سخن پایانی
شاید وقتی از عملکرد صنایع در بحث آلایندگی گلایه شود صاحبان این صنایع اظهار کنند که در راستای مسئولیت اجتماعی سعی در گسترش فضای سبز و کاشت درخت داشتهاند. اما کاشت درخت موضوع را حل نمیکند، زیرا انتخاب نوع درخت، نحوه کاشت و نگهداری از آن نیز مسئله مهمی برای جلوگیری از گسترش بیابان است. بهراستی چقدر استانداردها در ایجاد فضای سبز، جنگلکاری و.... رعایت میشود. آیا عملکرد در این بخش همچون دادن مجوز به راهاندازی صنایع بدون کار کارشناسی انجام میشود؟