شرط مدیریت شهری موفق
همه حوزههای شهری از جمله حملونقل، فرهنگ، عمران، محیطزیست و بهداشت، قبل از هر نوع اقدام توسعهای باید مورد پژوهش قرار گیرند تا نقاط ضعف و قوت سیستم شناسایی شود؛ بنابراین پژوهش باید در همه بخشهای مدیریت شهری بهعنوان یک ضرورت برای تصمیمات کلان عملیاتی شود.
بهطور کلی نظامهای مدیریت شهری، براساس برنامهریزی و آیندهنگری و شناخت چالشهای پیش رو شکل میگیرد.
تحقیقات نشان میدهد تمرکز بسیاری از امکانات و ظرفیتهای اقتصادی در کلانشهرها موجب توسعه روابط و کسبوکار، افزایش فعالیتهای اقتصادی و مشاغل سودآور شده و همین امر موجبات مهاجرت بیرویه به شهرها را فراهم آورده است. از آنجا که امکان جذب خیل عظیم جمعیت مهاجر در شهرها وجود ندارد، پیدایش مناطق حاشیهای جویای کار منجر به ایجاد اختلاف طبقاتی در کیفیت زندگی میشود.
شاخصهای مهمی همچون حملونقل، بهداشت، آموزش، امید به زندگی و کیفیت زندگی نسبت به گذشته دستخوش تغییر شده و اگر درباره این مسائل تحقیق و پژوهش نشود و توسعه شهری بدون نظارت و برنامهریزی شکل بگیرد، منجر به شکاف طبقاتی عمیقتر، کاهش عدالت، مخدوش شدن اهداف توسعه اجتماعی و شهری، ایجاد مشکلات در امنیت اجتماعی و کاهش شاخصهای بهداشت و آموزش میشود که این مسائل در روند توسعه اختلال ایجاد میکنند، این در حالی است که تجارب علمی حاکی از این است که توسعه پایدار و متوازن، توسعهای است که توأم با کاهش فقر و اختلاف طبقاتی و... باشد.
درحالحاضر فرهنگ پژوهش تا حدودی در کشور نهادینه شده و باتوجه به اینکه در شرایط موجود هر اقدامی در زمینه توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در شهرها باید علممحورانه و پژوهشمدارانه باشد تا با بهرهگیری از این دستاوردها مشکلات را بهخوبی مدیریت کرد، مدیران شهری باید با درک این ضرورتها، شهر را بهصورت علمی اداره کنند.
نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که در بسیاری از موارد شاهدیم که بین یافتههای علمی با نظامهای تصمیمگیری و اجرایی فاصله وجود دارد. این امر منجر به این میشود که بسیاری از مطالعات و پژوهشهای انجام شده در آرشیو قرار گیرند و از نتایج پژوهشها استفاده نشود؛ از این رو باید راهکارهایی دنبال شود که مدیران تصمیمگیر شهر را با نتایج تحقیقات پژوهشگران مرتبط کند.
متاسفانه این اعتقاد که تحقیق و پژوهش در کشور ما ثمردهی اندکی دارد، مورد قبول بسیاری از واحدهای علمی، پژوهشگران و حتی مراکزی است که از این پژوهشها بهره میگیرند. برنامهریزی، یک فرآیند فنی و تخصصی است و تهیه و تدوین برنامههای ثمربخش و مفید مستلزم آشنایی دقیق با اصول و فنونی است که صحت و اعتبار آن در میدان عمل به اثبات رسیده باشد.
اجرا و ارزشیابی حسابشده و دقیق از ارکان و اصول این کار است. اجرای صحیح برنامهها در گرو آگاهی مجریان امور از آخرین یافتههای علمی و پژوهشی است. فقر اطلاعاتی عوامل اجرایی و مسئولان، حتی بهترین و کارآمدترین برنامهها را با شکست کامل مواجه میکند. بنابراین هر برنامهریزی موفق منوط به سلسله پژوهشهای کارآمدی است که در گرو برنامهریزیهای منسجم شکل میگیرد و در نهایت منتج به سازمان یافتن و شکوفایی نهاد تحقیق میشود؛ بنابراین بهواسطه همین چرخه است که موضوع تحقیقات در برنامهریزی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور معنا و اهمیت پیدا میکند.
اهم موضوعاتی که موجب پویایی امر پژوهش در حوزه تصمیمگیری شهری میشوند، عبارتند از:
- ارتباط منسجم و منطقی بین دانشگاهها، موسسات تحقیقاتی، صنایع حملونقل و بهطور کلی واحدهای مرتبط با مدیریت اجرایی شهری
- تخصیص بودجه کافی، حذف مقررات دستوپاگیر مالی و اداری، توجه به پژوهشگران و مشخص کردن سیاستها و اولویتهای تحقیقاتی و انتخاب سوژههای مهم تحقیقاتی
- تدوین نظام صحیح و مطلوب برای توزیع اعتبارات پژوهشی توسط مدیران شهری
- سیاستگذاری مشخص و متمرکز در پژوهش و تمرکز بر اجرای آن
- بسترسازی برای شکلگیری و رشد تحقیقات کاربردی و توسعهای
- تدوین ضوابط منسجم و قابل اجرا در رابطه با سیاستهای حمایتی از پژوهشگران و متخصصان.
با در نظر گرفتن این مسائل امیدواریم ذوق و شوق تحقیق دوباره زنده شود و این خود فرصت مغتنمی است برای پژوهشگران تا طیف وسیعی از مسائل و گرههای کور اجرایی کشور را موردتوجه قرار دهند. چنین فضای مشابهی در صورت تحقق، این فرصت را فرا روی مجریان قرار میدهد تا گامهای علمی برای حل معضلات موجود با اتکا به تحقیقات ژرفنگر و مطالعات کاربردی برداشته و اهداف توسعه همهجانبه را بهتدریج جامه عمل بپوشانند.
اکنون که نیاز به پژوهش و کندوکاو فراگیر شده، مدیران و مجریان امور باید در پی آن باشند که تصمیمگیریها و اجرای سیاستها در چارچوبی مستدل صورت گیرد.یکی از واقعیتهایی که نیاز به تشریح بیشتر دارد، این است که بسیاری از موضوعهای گزینش شده برای تحقیق در چارچوب یک برنامهریزی کلان، برگزیده نشده و همین سبب شده گزینههای تحقیق سلیقهای و در محدوده دستگاه سفارشدهنده و بیارتباط با نیازهای دستگاهها باشد.
افزون بر آن، از آنجا که هیچ دستگاه یا متولی مشخصی در کشور، کار نیازسنجی پژوهشی دستگاهها را عهدهدار نبوده، هزینههای هنگفتی صرف انجام تحقیقات شده که هیچ نیازی از مسائل موجود در آن دستگاه را لااقل در کوتاهمدت برطرف نمیکند و چهبسا هر موضوع برای چندمین بار مورد بررسی و کندوکاو واقع شده است.
گذشته از فقدان دستگاه منسجم کنترلکننده پژوهش در کشور، مطلب دیگری که متاسفانه مانع عمدهای در راه پیشبرد امر تحقیق است، وجود برخی محققنماهای مدرکدار و بیمدرک است که بهجای فهم عمیق مسائل و درک اهداف متعالی، پژوهش را به تجارت تبدیل کردهاند. در این شرایط ضروری است برای بهرهبرداری بهینه از توان پژوهشی در کشور به پژوهشگران و استادان آگاه میدان داده و موانع و ناهمواریهای موجود از سر راه برداشته شود.
این امر زمانی محقق خواهد شد که مدیران شهری با تمرکز اجرایی در یک سازمان مشخص از تشتت و پراکندگی طرحهای پژوهشی و صرف هزینههای موازی ممانعت به عمل آورند و با تعیین اولویتهای کاربردی به تشخیص استادان محقق و کارشناسان باتجربه، از انجام تحقیقات زودرس و خام پرهیز کنند. به این منظور باید هر تصمیم مدیران ارشد شهرها از پشتوانه علمی برخوردار و بر مبنای مطالعاتی منطبق بر نیاز انجام شده باشد تا تلاشها و اقدامات مدیریت شهری را بهسوی کمال رهنمون کند.
شهرام شیرکوند- پژوهشگر