تکمیل پازل طلوع قدرتهای نوظهور شرقی
جمهوری اسلامی ایران سرانجام عضو رسمی سازمان همکاری شانگهای شد. اتفاقی که گرچه بیش از یک دهه طول کشید، اما در زمانی رخ داد که ایران بیش از گذشته به حضور در این پیمان نیاز داشت.
با آغاز بهکار دولت جدید و سیاستهای آن درباره استفاده از ظرفیتهای دیگر جهانی برای مقابله با تحریمهای غرب و توسعه همهجانبه کشور حضور در این پیمان نویدبخش آغازی بر پایان سیاستهای تحریمی بر اقتصاد ایران است؛ موضوعی که حتی میتواند بر سرنوشت مبهم برجام و تعیینتکلیف آن به سود ایران موثر باشد.
سازمان همکاری شانگهای، یک سازمان منطقهای بینالمللی است که از سال ۲۰۰۱ میلادی تاسیس شده و در مجموعه سازمانهای بینالمللی، یکی از مهمترین نهادهاست که در آن از حضور و نفوذ «غرب» بهویژه امریکا خبری نیست، به همین دلیل نیز ایران سالها در تلاش بود تا به این سازمان بپیوندد.
درخواست رسمی ایران در سال ۲۰۰۸ میلادی، برای عضویت در این پیمان بهسبب برخی ملاحظات سیاسی میان غرب و چین و روسیه به نتیجه نرسید. در سال ۲۰۱۰، تحریم نبودن ازسوی شورای امنیت سازمان ملل، بهعنوان یکی از شروط عضویت در سازمان همکاری شانگهای تعیین شد؛ شرطی که بهطور مشخص ایران را نشانه رفته بود.
حتی برجام و سال ۲۰۱۵ نیز نتوانست قفل در سازمان همکاری شانگهای را به روی ایران باز کند، اما تحولات بعدی جهانی بهنوعی توانست بسترهای لازم را برای عضویت ایران در این پیمان بهتدریج فراهم کند که از جمله این تحولات آغاز رقابت و ستیز تجاری میان امریکا و چین بود. افزایش تخاصم امریکا علیه ایران با آغاز دوران ریاستجمهوری ترامپ بود.
این تنشهای تجاری و سیاسی زمینه تعمیق سیاست «نگاه به شرق» ازسوی ایران و نیز افزایش همگرایی میان روسیه وچین با ایران را استمرار بخشید؛ بنابراین تمایل قدرتهای اصلی شانگهای خصوصا چین و روسیه به حضور ایران در این پیمان را بیشتر کرد؛ موضوعی که تفاهمنامه همکاری ۲۵ساله ایران و چین بر آن مهر تایید زد.
این پیمان از منظر استراتژیک نیز حائز اهمیت است. برای نخستین بار سیاست منطقهگرایی آسیا بهشکل کاملتری میتواند در مقابل سیاست متمرکز اتحادیه اروپا و حتی غرب خودنمایی کند.
شانگهای در ابتدا ابتکار عمل چین برای روبهرو شدن با دنیای بعد از اتحاد جماهیر شوروی در آسیای میانه بود؛ سیاستی که به مرور دایره هدفگذاری آن توسعه پیدا کرد. سازمانی که پکن ابتدا برای توسعه روابطش با برخی کشورهای مطرح آسیای میانه مثل قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان و سپس ازبکستان و در نهایت روسیه بنیان گذاشت هم اینک با حضور کشورهای مهم دیگری مثل هند، پاکستان و اکنون ایران میتواند یک چشمانداز روشن از پایان حکمفرمایی تجارت جهانی به رهبری امریکا را نشان دهد؛ موضوعی که بهسبب نقشآفرینی چین، روسیه، هند و حتی ایران در معادلات بینالمللی میتواند موفقیتهای بیشتر را برای آسیا به همراه داشته باشد.
گرچه این سازمان هنوز نتوانسته از ظرفیتهای کامل خود برای ایفای نقش در معادلات تجاری و سیاسی جهان بهره ببرد، اما دو عامل اساسی این سازمان را بهعنوان یکی از نهاد مهم جهانی مطرح میکند؛ نخست اینکه این سازمان، تنها سازمان بینالمللی است که چین در آن رهبری اصلی را برعهده دارد.
این سازمان از این جهت تجربه مهمی برای کشوری است که نقش و قدرتش بهشکل فزایندهای در حال تغییر و تکامل است و همگام با توسعه اقتصادی خیرهکنندهاش، بهشکل بالقوه میتواند به بزرگترین قدرت جهان در آینده تبدیل شود.
دوم اینکه این سازمان، بهمرور زیرساخت موردنیاز برای همگرایی و تشکیل یک بلوک سیاسی-اقتصادی مستقل از غرب را در اختیار قدرتهایی مانند چین، روسیه، هند و ایران قرار خواهد داد.
باید به این نکته توجه کرد که اساسا تجربه نهادهای بینالمللی با این مختصات در خارج از اروپا، تجربهای نوپاست و این احتمال وجود دارد که بهدلیل موفقیتهای نهادهایی مانند اتحادیه اروپا، روزی در سطح چنین سازمانهایی نیز دیده شود.
از منظری دیگر ایران نخستین کشور خاورمیانه است که به عضویت سازمان همکاری شانگهای در آمده و همین امر میتواند عامل خوبی برای وسوسه برخی قدرتهای دیگر اقتصادی خاورمیانه مانند عربستان و ترکیه برای حضور در این پیمان شود. این موضوع میتواند بر قدرت مالی و اقتصادی این پیمان بیفزاید.
این عضویت همچنین یک پیام روشن دیگر هم دارد و آن اینکه چین بیش از گذشته در روابطش با ایران به موضع روسیه نزدیک شده و از گسترش روابطش با ایران ابایی ندارد.
میتوان این مدعا را مطرح کرد که عضویت ایران یک موفقیت برای سیاستهای دولت جدید محسوب میشود و میتواند بر موقعیت بینالمللی جمهوری اسلامی، بهویژه در دعاوی بینالمللی مثل برجام اثر مثبتی داشته باشد.باتوجه به اینکه عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای احتمالا حدود ۲ سال به طول خواهد انجامید، آیا برنامهریزیهای لازم برای حضور موثر و جدی ازسوی متولیان امر مد نظر قرار خواهد گرفت؟ چراکه این اقدامات میتواند در میانمدت و بلندمدت تاثیر شگرفی برمراودات سیاسی و اقتصادی ایران داشته باشد و آن را به سمت توسعه و تعالی سوق دهد.
با عضویت در این پیمان بخش مهمی از مسیر حضور ایران در الحاق به تجارت جهانی هموار خواهد شد؛ بنابراین تدبیر امور در این موضوع بسیار مهم و قابلتوجه خواهد بود.