ایران فقط تهران نیست!
عموما در سالهای اخیر، توسعه اکوسیستم دانشبنیان و فناوری در کشور موضوعی شعاری و سمیناری بود و همین امر چالشهای عدیدهای را برای دانشبنیانها بهوجود آورد. بهگفته کارشناسان، توسعه اکوسیستم دانشبنیانی در برخی از استانها هنوز محوریت جدی ندارد، چراکه تمرکز سازمانی این اکوسیستم در تهران، موجب رشد سریعتر دانشبنیانهای تهرانی نسبت به فعالان در شهرستانها شده است.
عموما در سالهای اخیر، توسعه اکوسیستم دانشبنیان و فناوری در کشور موضوعی شعاری و سمیناری بود و همین امر چالشهای عدیدهای را برای دانشبنیانها بهوجود آورد. بهگفته کارشناسان، توسعه اکوسیستم دانشبنیانی در برخی از استانها هنوز محوریت جدی ندارد، چراکه تمرکز سازمانی این اکوسیستم در تهران، موجب رشد سریعتر دانشبنیانهای تهرانی نسبت به فعالان در شهرستانها شده است. بنا به اعتقاد کارشناسان، میتوان مهمترین دلیل جذابیت پایتخت را برای دانشبنیانها در ابتدا نزدیکی به متولیان دولتی این اکوسیستم دانست. نهادهایی که مسئولیت حمایتهای مادی و معنوی از اکوسیستم نوآوری دارند، تمامی آنها در تهران مستقر هستند. از این موارد که بگذریم، وجود کارگاههای تولیدی و صنعتی زیاد و دانشگاههای برتر در تهران، سالانه افراد باسواد و باتجربه زیادی را به بازار کار تحویل میدهد؛ همان مولفهای که شرکتهای دانشبنیان به آن نیاز دارند. آنها با دسترسی به این افراد بهراحتی میتوانند در مسیر تجاریسازی گام بردارند، همچنین دسترسی به بازار، مسیر راحتتری را پیشپای دانشبنیانها میگذارد، بنابراین با یک حساب ساده سرانگشتی درمییابیم که دانشبنیانها حق دارند، بخواهند برای همیشه ترک دیار کنند و به تهران بیایند.صمت در گزارش پیشرو به چالشهای فناوران در استانهای کشور پرداخته است.
توزیع ناعادلانه امکانات
در ادامه، سراغ عبدالرضا واعظی، رئیس سابق پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی رفتیم. وی در گفتوگو با صمت درباره مزایای استقرار استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان در تهران گفت: اینکه شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها تمایل دارند در تهران مستقر شوند و به ادامه فعالیت بپردازند، چند علت اصلی دارد. بخشی از این دلایل به سیاستهای غلط متمرکز بودن امکانات بر میگردد؛ از آنجایی که در واقع، هیچگاه در کشور توزیع عادلانه امکانات اتفاق نیفتاد و محقق نشد، امروز شاهد کوچ بسیاری از فناوران برای ادامه فعالیت هستیم. بهعبارت دیگر، وقتی همه امکانات در تهران که کلونی جمعیتی ۱۵ میلیونی دارد، متمرکز شده، طبیعی است که بیشتر فعالان اکوسیستم نوآوری علاقه داشته باشند که کسبوکار خود را در تهران توسعه دهند.
وی گفت: دانشبنیانها با استقرار در تهران، افزون بر اینکه به بازار ۱۵ میلیونی متصل میشوند، بازاری به بزرگی ایران را در اختیار خواهند داشت. این در حالی است که اگر دانشبنیانی مستقر در استانهای دیگر باشد، محدود به استان خود است که این امر به سیاستهای غلط تمرکززدایی در تهران بر میگردد.
مدیران روشنفکر تهرانی
واعظی گفت: دلیل دیگری که دانشبنیانها خواهان استقرار در تهران هستند، نگرشهای دستوپاگیر مدیرانی است که در شهرستانها فعالیت میکنند. گفتنی است، این افراد نگرش بستهتری نسبت به مدیران پایتختنشین به دانشبنیانها دارند. واقعیت این است که دید مدیران در حوزههای مختلف دانشبنیانی بازتر است و ریسک بیشتری برای سرمایهگذاری میکنند.
بهگفته رئیس سابق پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی، به استناد قانون دانشبنیان، پروژههای صنعتی و غیرصنعتی را میتوان به این شرکتها سپرد. خوشبختانه این نگرش در مدیران تهرانی وجود دارد و بههمیندلیل در بیشتر موارد ریسک همکاری با شرکتهای دانشبنیان را میپذیرند؛ اما در شهرستانها چنین فرآیندی وجود ندارد و بیشتر محافظهکارانه با دانشبنیانها برخورد میکنند. گفتنی است، این نوع محافظهکاریها بسان دستاندازهایی است که سد راه دانشبنیانها قرار گرفته است.
واعظی بااشاره به فرآیند دریافت مالیات در استانها گفت: با اینکه دانشبنیانها معاف از مالیات هستند، اما نگرش ممیزیهای مالیاتی در شهرستانها موجب شده است که آنها از این قوانین پیروی نکنند. بهطورضمنی، در اداره مالیاتی هر استان یا شهرستان ۲ گزینه در برخورد با شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. گزینه نخست، دانشبنیانها را بهرسمیت میشناسد و آنها را معاف از مالیات میکند. گزینه دوم، تفاوتی میان آنها با دیگر شرکتها قائل نمیشود که بیشتر ممیزیها در شهرستانها معمولا گزینه دوم را در برخورد با دانشبنیانها انتخاب میکنند و دید محافظهکارانه دارند.
بهگفته وی، حتی موردی بوده که ممیز مالیاتی به شرکت دانشبنیانی گفته است که هیچ تفاوتی ندارد که شرکتی دانشبنیان باشید یا خیر، باید مالیات بدهید.
شهرستانیها قانون جهش دانشبنیان را اجرا نمیکنند
واعظی بااشاره به تفاوت روند اجرا شدن قانون جهش دانشبنیان در شهرستانها با تهران گفت: در شهرستانها معمولا قانون جهش دانشبنیان اجرا نمیشود و طبق قوانین تولید با این دست از فعالان برخورد میشود. این در حالی است که در تهران علاوه بر توجه به قانون جهش دانشبنیان، میتوان قانون را خم کرد و با تبصرههایی بهنفع شرکتهای دانشبنیان گامهایی برداشت. در شهرستانها، نگرش حمایتی از دانشبنیانها بهندرت در مدیران و سرمایهگذاران یافت میشود. وی افزود: همچنین، شرکتهای مستقر در تهران در رقابتهای صنعتی برندهتر هستند. معمولا صاحبان صنایع بزرگ از شرکتهای مستقر در تهران بیشتر بهره میگیرند تا شرکتهایی که در شهرستانها فعال هستند. نظارت بر شرکتها در تهران بیشتر است و همین امر باعث شده که تولیدات شرکتهای مستقر در تهران در نظر بیشتر فعالان صنعتی و غیرصنعتی موجهتر باشد.
واعظی گفت: دسترسی به مسئولان در تهران بیشتر است؛ میتوان این را هم دلیل دیگری دانست که دانشبنیانهای شهرستانی تمایل داشته باشند در تهران مستقر شوند.
همهچیز تهران هم خوب نیست
وی در ادامه، ضمن اشاره به برخی معایب پایتخت در مسیر توسعه اکوسیستم دانشبنیانها گفت: ناگفته نماند که در تهران معایبی هم وجود دارد که در شهرستانها نمیتوان آنها را مشاهده کرد. یکی از معایب فعالیت در تهران بهویژه در پارکهای علم و فناوری این است که ظرفیت بیشتر پارکهای علم و فناوری تهران پر شده و فضای کافی وجود ندارد، اما در شهرستانها و در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری، جا برای رشد وجود دارد، در حالی که در تهران این ظرفیت اشباع شده است.
واعظی افزود: از معایب دیگر پایتخت، نبود پارک علم و فناوری استانی است. گفتنی است، بیشتر پارکهای علم و فناوری در تهران وابسته به دانشگاهها هستند که تنها دانشبنیانها یا فناورانی را حمایت میکنند که در همان دانشگاه درس خوانده باشند؛ در حالی که پارکهای علم و فناوری در استانهای دیگر عمومیت بیشتری دارند؛ نداشتن یک پارک بزرگ استانی در تهران که به حمایت فناوران خارج از دانشگاه بپردازد، ایرادی بزرگ در اکوسیستم نوآوری است.
دانشبنیانها پاکتر از همیشه
مهم بودن استقرار در تهران برای دانشبنیانها از یکسو و معضلات استانی از سوی دیگر، سد راهحل معضلات استانها با توان دانشبنیانها شده است. بسیاری از فعالان دانشبنیانی معتقدند که تهران مدینه فاضله فناوران نیست و امروز باتوجه به چالشهای عدیده زیستمحیطی بهتر است از توان فناوران برای حل این دست از چالشها چارهجویی کنیم. غلامرضا اخوان، مدیرعامل شرکت داروسازی رها و فعال دانشبنیان در استان اصفهان در گفتوگو با صمت دراینباره گفت: باتوجه به اینکه اصفهان یکی از صنعتیترین استانهای کشور است، چند دههای میشود که مردم این استان متحمل آثار زیانبار انتشار آلایندههای صنعتی شدهاند. با اینکه رشد شرکتهای بزرگ صنعتی، کمک شایستهای به استقلال و خودکفایی کشور کردهاند اما از یکسو بلای جان مردم این استان هم شدهاند، چراکه تعداد روزهای هوای پاک سال به سال کمتر میشود و بهمراتب هوای اصفهان از تهران که یکی از آلودهترین شهرهای ایران است، آلودهتر شده است. بیشک تمامی این آثار زیستمحیطی به استقرار انواع صنایع در استان اصفهان بر میگردد.
اشتغالی سبز
وی گفت: توسعه این صنایع برای مردم ساکن در استان اصفهان مضر است و امروز وقت آن رسیده که بهدنبال واحدهایی با فناوری بالا نظیر دانشبنیان برویم؛ چراکه فناوری و دانش، خود راهکاری برای کاهش آلایندگی صنایع در استانها است و اغلب بهعنوان اشتغال سبز شمرده میشود. ثابت شده است که اغلب شرکتهای داروسازی جزو صنایع سبز بهشمار میروند. گفتنی است، بزرگترین شرکتهای داروسازی دنیا از سیستمهای تاسیساتی بسیار پیشرفته برخوردارند و هیچگونه آلودگی در اطراف آنها یافت نشده است.
انفجار صنعتی در اصفهان
بهگفته وی، قطعا وجود دانشگاههای صنعتی و قرارگیری اصفهان در مسیر بینابین دیگر استانها بهعنوان شاهراه مبادلاتی، دلیل دیگری برای انفجار صنعتی این استان است.
اخوان گفت: باتوجه به تعداد بالای فارغ التحصیلان و وجود دانشگاهیهای مهم صنعتی و علمی، همچنین تعداد بالای شرکتهای دانشبنیان، باید کاری کنیم که نهتنها نگذاریم صنایع آلودهکننده، رشد پیدا کنند، بلکه باید با گسترش و توسعه شرکتهای دانشبنیان از این میزان آلودگی بکاهیم. در واقع، باید با هدف استفاده و بهرهگیری از انرژی فناوران و دانشبنیان و حتی فارغالتحصیلان رشتههای معتبر که اغلب بانو هستند، نهایت استفاده را در صنعت و تولید ببریم.
زایندهرود، قربانی صنعتی شدن
این فعال دانشبنیان گفت: برای نجات مردم استان اصفهان از ابتلا به انواع بیماریهای متاثر از انتشار آلایندهها و برای بقای این استان بهگونهای که زندگی در آن جریان یابد، باید بهسمت دانشبنیان شدن برویم. بهاعتقادمن، برگزاری نمایشگاه «فننما» میتواند بستری برای اشاعه اهداف و نگرشهای گفتهشده باشد.
بهگفته وی، اگر تمام پروژههایی که منجر به خشک شدن زایندهرود شدهاند، مسکوت میشدند، امری بجا بود، چراکه اقتصاد با گردشگری راه نجاتی داشت و میتوانست سالیان طولانی هزاران توریست را به کشور بکشاند. علاوه بر آن، تاثیر جدی در سلامت روح و روان مردم دارد. اما بیبرنامگیها باعث شده است سرمایههای زیستمحیطی نابود شوند.
از علم ثروتاندوزی کنیم
وی بااشاره به اینکه افزایش اشتغال باید در شرکتهای دانشبنیان اتفاق بیفتد و بهتدریج به سمت فناوریهای هایتک برویم، گفت: باید اشتغال در شرکتهای دانشبنیان ایجاد شود، نه در صنایع آلودهساز و به توسعه شرکتهای با رویکرد سبز با تسهیلات مهم بپردازیم. از آنجایی که شرایط نامناسب زیستی در اصفهان منجر به مهاجرت شمار زیادی از شهروندان اصفهانی شده، خوب است که اندوختههای علمی پژوهشگران را تبدیل به ثروت کنیم؛ بیشک این از توان دانشبنیانها برمیآید.
معضل فارغالتحصیلان بیکار
اخوان بااشاره به شمار زیاد فارغالتحصیلان بیکار گفت: متاسفانه امروز در استان اصفهان نظیر دیگر استانهای کشور، تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی در رشتههای داروسازی بیشتر از کارگران ساده است. بنابراین، رشد دانشبنیانها بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات در استان اصفهان امری حیاتی است. نباید دل به توسعه صنایع فولاد و ذوبآهن خوش کرد. بیشک نمایشگاه «فننما» فرصت خوبی برای اشاعه چنین اطلاعاتی است. باید کاری کنیم شرکتهایی که از فناوری بالا و برخوردارند، بیشتر رشد کنند.
سخن پایانی
عدمبکارگیری درست از ظرفیتهای دانشگاهی، جامعه نخبگان و پژوهشگران در بخشهای مختلف از یکسو و همچنین نبود مدیریت واحد، برنامهمحور، تصمیمساز و منسجمی در حوزه پارک علم و فناوری استانها در ادوار مختلف سبب شده تا حجم عظیمی از ظرفیتهای علمی و دانشبنیان در بسیاری از استانها موردغفلت واقع شود. این در حالی است که بهموجب ماده ۱۲ قانون جهش تولید دانشبنیان، استانداران سراسر کشور موظف شدهاند در راستای حل مسائل بومی، منابع استانی و اختیارات خود را با اولویت تقویت فعالیتهای نوآورانه با استفاده از توان شرکتهای دانشبنیان و فناور در استان به کار گیرند.