مرگ روزانه ۲۲ ایرانی بهخاطر مصرف الکل تقلبی؛ بحران خاموش سلامت
ممنوعیت خریدوفروش قانونی الکل فرصت فروش هرگونه محصول با هر قیمت و هر شرایطی را فراهم میکند. شیشههایی مشابه برندهای خارجی تولید و با دستگاه نیز پلمب میشوند؛ این درحالی است که داخل آنها با مایعات دیگر یا الکلهای مسموم پر شده است.
در سال گذشته به دلیل مصرف الکل که عمدتا تقلبی بوده اند جانشان را از دست داده اند. همچنین گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت اجتماعی-فرهنگی در سال ۱۴۰۲، مرگومیرهای غیرطبیعی برحسب جنس و به تفکیک علت فوت مسمومیت با سم (فوت ناشی از مصرف الکل متانول، اتیلنگلیکول و سایر الکلها بهجز الکل اتانول در موارد فوت ناشی از مسمومیت سم در نظر گرفته شده است) نشان میدهد؛ در سال ۱۴۰۲، دوهزارو ۱۰۳ نفر که نسبت به سال ۱۴۰۱ با تعداد دوهزارو ۴۹ نفر افزایش داشته است.
براساس آمارهای دریافت شده از بیمارستانهای مرجع مسمومیت در کشور، مشاهده میشود در سال ۱۴۰۳، ۱۰ درصد و در شش ماهه اول سال ۱۴۰۴، ۸.۵ درصد از مراجعان مسمومیت به بیمارستانهای سراسر کشور با الکلها مسموم شدهاند که بیشترین مسمومیت با الکل به ترتیب در شهرهای کرج، تهران، مشهد، مازندران و اهواز گزارش شده است.
ممنوعیت خریدوفروش قانونی الکل
ممنوعیت خریدوفروش قانونی الکل فرصت فروش هرگونه محصول با هر قیمت و هر شرایطی را فراهم میکند. شیشههایی مشابه برندهای خارجی تولید و با دستگاه نیز پلمب میشوند؛ این درحالی است که داخل آنها با مایعات دیگر یا الکلهای مسموم پر شده است. بسیاری از مسمومشدگان از شیشههای پلمبشده و بهظاهر خارجی مصرف کرده بودند. از آنجا که بر خریداران و مصرفکنندگان اشرافی وجود ندارد، مصرف زیر سن قانونی هم از دیگر تبعات است. نبود آمار رسمی از تعداد مصرفکنندگان یا حجم خریدوفروش هم راه را برای بررسیهای دقیق پزشکان و جامعهشناسان میبندد.
دراینباره، صمد رشیدیان، رواندرمانگر، میگوید: بسیاری از رفتارهای ما اگرچه منفی، هدفمند انجام میشود. برای مثال، فردی برای نقض قوانین خانه و خانواده و نشاندادن استقلال یا جلب پذیرش بزرگسالی دیرتر به خانه برمیگردد. با توجه به این هدفمندی، رفتارهای بیپروا میتواند به عنوان یک ویژگی طبیعی رشد روانی-اجتماعی در نظر گرفته شود. منعکردن معمولا باعث میشود فرد حس کنجکاوی به آن مسئله پیدا کند و به دنبال تجربه آن باشد.
البته این درباره همه افراد نیست و بیشتر برای آنهایی صدق میکند که جسور هستند یا ویژگیهای هیجانخواهی دارند. منعکردن در افرادی با این ویژگیها که معمولا هم دلایل ذاتی دارد، موجب ترغیب به کشف و انجام آن کار میشود. در حقیقت ممنوعیت برای افرادی با گشودگی شخصیتی یا سرکشی نتیجه عکس دارد. در مقابل، محدودکردن برای افرادی که هویت در دسترس و ضبطشده دارند، قواعد را راحتتر میپذیرند و در گروی حرف دیگراناند، نتیجه میدهد.
سالهای زیادی است که در ایران مصرف مشروبات الکلی ممنوع شده است و پیگیری قانونی نیز دارد. تبلیغاتی برای مصرفنکردن آن میشود و درباره تبعات مصرف آن اطلاعرسانی شده، اما همچنان به دلایل مختلفی مصرف الکل وجود دارد؛ حتی در شرایط امروز که احتمال مسمومیت با آن وجود دارد. پس کجا قصوری رخ داده که هیچ تلاشی برای مصرفنکردن آن کارساز نبوده؟
رشیدیان در پاسخ به این پرسش اظهار کرد: در فرهنگسازی و سیاستگذاریهای کلان ما مهم است جامعه هدف و مخاطبان را در نظر بگیرند. این افراد هیجانخواهی بالایی دارند؟ استقلالخواهی بیشتری دارند؟ ویژگیهای گشودگی شخصیتی در آنها بالاست و برونگرا هستند؟ نوع برنامهها و سیاستگذاری که باید برایشان در نظر گرفته شود کاملا متفاوت است با افرادی که در اصطلاح هویت ضبطشده دارند و به حرف دیگران گوش میدهند. در سوءمصرف سیگار نیز چنین بود. با وجود پاکتهایی با عکس ریه بیمار که حتی نوجوانی که میخواهد استقلال خود را به والدین نشان دهد و به خود آسیب بزند، بیشتر از آن استفاده میکند.
قواعد و سیاستگذاری در کشورهای غربی شاید برای ما راهکار برخورد مناسبتر با این مسئله باشد. بسیاری پژوهشها نشان دادهاند که به احتمال زیاد سوءمصرف الکل یا دیگر دخانیات اگر در دسترس نباشند، کمتر است؛ به همین دلیل در بسیاری از کشورها مانند کانادا، سوئد و دانمارک اجازه نمیدهند پیشخوان نزدیک فروشنده و جایی که بهمحض ورود قابل دیدن باشد، دخانیات بگذارند. بهمحض اینکه چشم این مواد را ببیند، احساس اراده و کنترل از دست میرود و سریعا درخواست میدهد. بلکه آنها را در جایی از مغازه قرار میدهند که در دید نباشد و دسترسی کمتر میشود. با دسترسی کمتر درخواست افراد هم کم میشود.