زنگ خطر یا فرصت برای تجارت منطقهای ایران؟
با بالا گرفتن تنشها میان دو قدرت هستهای جنوب آسیا؛ هند و پاکستان، تحلیلگران اقتصادی در منطقه با دقتی مضاعف به پیامدهای احتمالی چنین درگیری مینگرند. ایران بهعنوان بازیگری مهم در منطقه، با روابط تجاری فعال با هر دو کشور، ناگزیر از ارزیابی دقیق تاثیرات این بحران بر منافع اقتصادی خود است. تنشهای نظامی و سیاسی در شبهقاره، همواره تاثیرات فراتر از مرزهای ملی داشتهاند؛ بهویژه زمانی که این تنشها در کشورهایی با جمعیت بالا، ظرفیت صنعتی چشمگیر و موقعیت ژئوپلتیکی حساس رخ میدهد. صمت در این گزارش ابعاد مستقیم و غیرمستقیم جنگ احتمالی هند و پاکستان بر تجارت خارجی ایران را بررسی کرده است.

تجارت ایران ـ هند
روابط تجاری ایران و هند اگرچه به لحاظ تاریخی ریشهدار است، اما در دهه اخیر بهواسطه چالشهایی نظیر تحریمهای بینالمللی، فشارهای سیاسی و نوسانات ارزی دچار افت شده است. هند، بهعنوان سومین اقتصاد بزرگ آسیا و واردکننده سنتی نفت خام ایران، پس از تحریمهای ایالاتمتحده در سال ۲۰۱۸، واردات نفت از ایران را بهصفر رساند.
با این وجود، صادرات غیرنفتی نظیر خشکبار، مواد معدنی، سنگآهن، پلیاتیلن، کود شیمیایی و واردات برنج باسماتی، دارو و لوازم پزشکی همچنان ادامه دارد. براساس دادههای گمرک ایران، حجم مبادلات دوجانبه در سال ۲۰۲۳ حدود ۲.۲میلیارد دلار بوده که نسبت به دوران قبل از تحریمها، کاهش چشمگیری داشته است. یکی از نکات قابلتوجه این است که بندر چابهار، بهعنوان نقطه اتصال استراتژیک ایران و هند، هنوز بهطورکامل به ظرفیت واقعی خود نرسیده است و هرگونه بیثباتی منطقهای میتواند فرآیند توسعه این بندر را با مخاطره مواجه کند.
در صورت بروز تنشهای منطقهای، با احتمال انسداد مسیرهای دریایی و افزایش ریسک بیمههای بار و کشتی، هزینه تجارت خارجی میان دو کشور بهشدت افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر، قطع یا تعلیق احتمالی برخی پروژههای سرمایهگذاری مشترک مانند پتروشیمی یا کشاورزی مدرن، میتواند به کاهش اعتماد تجار ایرانی و هندی منجر شود.
تعامل اقتصادی با پاکستان
پاکستان گرچه بهلحاظ شاخصهای اقتصادی نسبت به هند در رتبه پایینتری قرار دارد، اما روابط تجاری عملیاتیتری با ایران، بهویژه در مرزهای شرقی دارد. حجم تجارت رسمی میان دو کشور طی سال ۲۰۲۲ بیش از ۱.۳ میلیارد دلار برآورد شده، اما براساس تخمینها، تجارت غیررسمی (شامل مبادلات مرزنشینان، سوخت، دام زنده و سایر کالاهای خوراکی) رقمی حتی بالاتر از تجارت رسمی را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که در صورت بروز هرگونه تنش، ایران با دو سناریو مواجه است. افزایش تقاضای کالاهای اساسی از سمت پاکستان که ممکن است باعث رشد قاچاق و تجارت غیررسمی از مرزهای استان سیستانوبلوچستان شود. انسداد گذرگاههای مرزی و کاهش شدید صادرات رسمی و تبادل برق که در کوتاهمدت به زیان اقتصادهای محلی خواهد بود.
برخی تحلیلها حتی احتمال تشدید ناآرامیهای اجتماعی در مناطق مرزی را پیشبینی میکنند که در صورت عدممدیریت، میتواند به تهدید امنیتی نیز تبدیل شود. با این حال، ایران میتواند با تقویت سازکارهای گمرکی، نظارت الکترونیک و دیپلماسی منطقهای، بحران را به فرصت تبدیل کرده و محوریت تجارت قانونی را در مرزهای شرقی افزایش دهد.
پروژههای انرژی و تغییر مسیرهای استراتژیک
خط لوله گاز ایران ـ پاکستان که با عنوان «خط لوله صلح» شناخته میشود، سالهاست به دلایل سیاسی، مالی و فنی به مرحله بهرهبرداری نرسیده است. با این حال، در صورت بروز اختلال در تامین انرژی پاکستان در نتیجه جنگ، این پروژه ممکن است بار دیگر موردتوجه جدی اسلامآباد قرار گیرد. ایران، با در اختیار داشتن یکی از بزرگترین ذخایر گازی جهان، میتواند از این فرصت برای بازسازی جایگاه خود در معادلات انرژی جنوب آسیا استفاده کند.
در کنار انرژی، مسیرهای ترانزیتی مانند بندر چابهار و کریدور شمال ـ جنوب (INSTC) نیز در صورت تضعیف موقعیت هند در بازارهای منطقهای، با تقاضای بیشتری از سوی کشورهای آسیای میانه، روسیه و حتی اروپا روبهرو خواهند شد. ایران با سرمایهگذاری در زیرساختهای لجستیکی، ریلی و بندری، میتواند این موقعیت ژئوپلتیکی را به مزیت اقتصادی تبدیل کند.
در عین حال، بیثباتی در منطقه میتواند برخی سرمایهگذاران خارجی را از طرحهای زیرساختی در ایران دور کند؛ بنابراین دولت باید با ارائه مشوقهای اقتصادی، ضمانتهای بیمهای و توافقات منطقهای، از فرار سرمایه جلوگیری کند.
فرصتهای نهفته در سایه بحران
جنگ همواره مخرب نیست؛ بلکه گاهی باعث بازتعریف زنجیره تامین در منطقه میشود. کاهش صادرات هند به کشورهای آسیای مرکزی و خلیجفارس در زمان جنگ، فرصتی استثنایی برای ایران خواهد بود تا با تولیدات خود بخشی از این خلأ را پر کند. همچنین، کاهش صادرات کشاورزی و دارویی هند، میتواند بازارهایی برای ایران ایجاد کند؛ مشروط بر آنکه کیفیت تولید داخلی ارتقا یافته و موانع صادراتی داخلی مانند بروکراسی، نرخ ارز و حملونقل رفع شود.
علاوه بر این، با تغییر اولویتهای تجاری افغانستان، مسیرهای ترانزیتی از بندر کراچی به بندر چابهار تغییر جهت خواهند داد. این تغییر مسیر، نهتنها منجر به درآمدزایی برای بنادر جنوبی ایران میشود، بلکه زمینهساز تعمیق نفوذ اقتصادی ایران در افغانستان و آسیای میانه خواهد شد.
در حوزه فناوری نیز، با تضعیف برخی پروژههای مشترک هند با کشورهای همسایه، شرکتهای دانشبنیان ایرانی میتوانند جایگزین مناسبی برای همکاری در زمینههایی نظیر دارو، فناوری کشاورزی و انرژیهای تجدیدپذیر باشند.
سیستان و بلوچستان؛ دروازه طلایی تجارت ایران و پاکستان
عبدالحکیم ریگی، رئیس اتاق مشترک ایران و پاکستان، بااشاره به اهمیت جایگاه ژئوپلتیکی سیستان و بلوچستان به صمت گفت: این استان با برخورداری از حدود ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با پاکستان و دسترسی به آبهای آزاد از طریق بندر چابهار، میتواند به یکی از اصلیترین مسیرهای ترانزیتی بین ایران، پاکستان و جنوب آسیا تبدیل شود.
وی با تاکید بر اهمیت مرزهای رسمی میرجاوه ـ تفتان، ریمدان ـ گبد و کوهک ـ پنجگور در تبادلات تجاری میان دو کشور افزود: توسعه زیرساختهای بازارچههای مرزی و تقویت مسیرهای حملونقل ریلی و جادهای، یکی از مهمترین پیشنیازهای بهرهبرداری از ظرفیتهای این منطقه است. بهویژه اتصال ریلی زاهدان به مرز پاکستان که بهصورت خطآهن نرمال در دست بررسی است، نقش کلیدی در تسهیل صادرات ایفا خواهد کرد.
ریگی بااشاره به نیاز بالای بازار ۲۴۰ میلیونی پاکستان به کالاهای اساسی و صنعتی گفت: محصولات پتروشیمی، مصالح ساختمانی، میوه، خشکبار و همچنین صنایعدستی ایران، ظرفیت بالایی برای صادرات به این کشور دارند. وی همچنین تاکید کرد؛ فرصت تهاتر کالا با پاکستان، بهویژه در حوزه واردات برنج، دانههای روغنی، دام زنده و گوشت گرم، میتواند مزیت رقابتی برای فعالان اقتصادی ایرانی بههمراه داشته باشد.
وی همچنین به پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان (IP) اشاره کرد و گفت: در صورت رفع موانع اجرایی و تحریمهای خارجی، این خط میتواند به تامین انرژی پایدار برای پاکستان کمک کرده و منبع درآمد ارزی قابلتوجهی برای ایران ایجاد کند.
رئیس اتاق مشترک ایران و پاکستان با بیان اینکه توسعه تعاملات اقتصادی با همسایگان، راهکاری موثر برای مقابله با تحریمها و افزایش تابآوری اقتصادی است، افزود: تقویت تجارت مرزی در سیستانوبلوچستان نهتنها به رشد اقتصادی استان کمک میکند، بلکه میتواند امنیت پایدار در مرزهای شرقی کشور را نیز تضمین کند.
وی در پایان خواستار توجه بیشتر نهادهای سیاستگذار، از جمله وزارتخانههای صمت و راه و شهرسازی و سازمان برنامه و بودجه، به توسعه زیرساختهای تجاری و ترانزیتی استان شد و گفت: با برنامهریزی صحیح، سیستان و بلوچستان میتواند به یکی از محورهای اصلی تجارت ایران در منطقه بدل شود.
تقویت ارتباطات تجاری ایران و پاکستان
محمدرضا توکلیزاده، رئیس اتاق بازرگانی خراسانرضوی بااشاره به اهمیت استراتژیک اتصال شبکه ریلی ایران به پاکستان از طریق مرز میرجاوه به صمت گفت: این اتصال میتواند بهعنوان گامی موثر در تقویت روابط تجاری با پاکستان، نقش بسزایی ایفا کند. طبق این طرح، تنها ۵۰۰ متر از مسیر ریلی باید وارد خاک پاکستان شود تا امکان تخلیه و بارگیری محمولهها فراهم آید. این اتصال ریلی علاوه بر تسهیل حملونقل کالا، میتواند ظرفیت انتقال محمولههایی همچون گوگرد را بهطورچشمگیری افزایش دهد و همکاریهای اقتصادی منطقهای را تحکیم بخشد.
توکلیزاده در ادامه افزود: این پروژه نهتنها موجب توسعه زیرساختهای حملونقل خواهد شد، بلکه میتواند بستر مناسبی برای ارتقای تبادلات تجاری ایران و پاکستان فراهم آورد.
رئیس اتاق بازرگانی خراسانرضوی با بیان مهمترین چالش در این مسیر اظهار کرد:مشارکت بخش خصوصی در پروژههای مشابه از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ بهویژه اینکه مشارکت فعال بخشهای مهم صنعتی مانند فولاد در ساخت خطوط ریلی میتواند به افزایش کارآمدی این پروژهها کمک کند. اما مهمترین چالش در این مسیر، صرفه اقتصادی برای بخش خصوصی است که طولانی بودن زمان بازگشت سرمایه از این پروژهها میتواند یکی از موانع اصلی جذب سرمایهگذاران باشد.
توکلیزاده همچنین با تاکید بر لزوم هماهنگی میان دستگاههای مختلف دولتی، گفت: برای پیشبرد این طرح عظیم، نیاز به همافزایی و همکاریهای بینسازمانی بین وزارتخانههای راه و شهرسازی، نفت، صنعت، معدن و تجارت و همچنین سرمایهگذاران بخش خصوصی وجود دارد.
وی نقش سازمان برنامه و بودجه را بهعنوان نهاد راهبر این پروژهها بسیار حیاتی دانست و بر ضرورت تسهیل روند اجرایی طرحها تاکید کرد.
رئیس اتاق بازرگانی خراسانرضوی در نهایت به سرمایهگذاری در ناوگان ریلی بهعنوان یکی از فرصتهای مهم بخش خصوصی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر، برخی شرکتهای ایرانی در خرید واگنهای باری اقدام کردهاند، اما نیاز به سرمایهگذاری یکپارچه در تامین قطارهای باری و لکوموتیو وجود دارد. این مدلهای سرمایهگذاری میتواند سودآوری چشمگیری برای بخش خصوصی بههمراه داشته باشد و به توسعه ناوگان حملونقل باری در کشور کمک کند.
پیشینه تاریخی روابط تجاری ایران و پاکستان
روابط تجاری بین ایران و پاکستان، بهعنوان دو کشور همسایه با ریشههای تاریخی، فرهنگی و مذهبی مشترک، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. این روابط نهتنها یک اهرم اقتصادی محسوب میشوند، بلکه پلی برای تقویت پیوندهای فرهنگی و سیاسی بین دو ملت نیز بهشمار میآیند. در سالهای اخیر، باوجود فراز و نشیبهای متعدد، این روابط شاهد تحولات مثبتی بودهاند که نشاندهنده ظرفیت بالای همکاریهای اقتصادی دوجانبه است.
روابط تجاری ایران و پاکستان سابقهای طولانی دارد و به دوران قبل از استقلال پاکستان بازمیگردد. پس از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، این روابط بهصورت رسمی و در قالب توافقنامههای تجاری دوجانبه ادامه یافت. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، ایران و پاکستان بهعنوان دو عضو پیمان سنتو (سازمان پیمان مرکزی) همکاریهای نزدیکی در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد داشتند.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی و ایجاد تغییرات سیاسی و اقتصادی متعاقب آن، روابط تجاری دو کشور با چالشهایی مواجه شد. با این حال، با گذشت زمان و تلاشهای مشترک، این روابط بهتدریج بهبود پیدا کرد و در سالهای اخیر شاهد رشد قابلتوجهی بود.
سخن پایانی
بروز هر گونه تنش میان هند و پاکستان، همانقدر که میتواند تهدیدی برای تجارت خارجی ایران باشد، میتواند بستر بازتعریف جایگاه ایران در تجارت منطقهای نیز بهشمار آید. افزایش ریسکهای لجستیکی، تهدیدات مرزی و نوسانات نرخ ارز، از جمله مخاطرات فوری چنین جنگی هستند؛ اما همزمان فرصتهایی نظیر توسعه صادرات به کشورهای ثالث، جذب تقاضای جدید و ایفای نقش ترانزیتی پررنگتر نیز وجود دارد. در شرایطی که جهان با زنجیرههای تامین شکننده روبهروست، ایران میتواند با اصلاح زیرساختهای اقتصادی، تقویت نظام گمرکی، تنوعبخشی به صادرات و بازنگری در معاهدات منطقهای، توازن را در دل آشوب برقرار کند. سیاستگذاران اقتصادی کشور باید این بحران را نه صرفا بهعنوان تهدید، بلکه بهعنوان محرک اصلاح ساختار تجارت خارجی تلقی کنند. آینده به کشورهایی تعلق دارد که در میانه بحرانها، فرصتها را شناسایی و مهار میکنند.