-
در گفت‌وگو با کارشناسان، تاثیر نتیجه انتخابات امریکا بر آینده اقتصادی ایران نمایان شد

ترامپ، گفتمان تحدید یا فرصت!

کارزار انتخاباتی امریکا این‌بار پیش‌بینی بسیاری از کارشناسان را نقش بر آب کرد و نشان داد، انتخابات پدیده‌ای است که از کنترل کمپین‌های انتخاباتی خارج می‌شود. عده‌ای معتقد بودند حزب مستقر در کاخ سفید، شانس بیشتری برای منتخب شدن دارد.

ترامپ، گفتمان تحدید یا فرصت!

  آنها بر این باور بودند که شانس پیروزی هریس بیشتر است، اما نتایج رأی‌گیری از همان ابتدا و در چند ایالت نشان داد، در عالم سیاست هیچ قطعیتی وجود ندارد و بسیاری از امریکایی‌ها خواهان بازگشت ترامپ هستند. در نتیجه جمهوری‌خواهان پس از وقفه‌ای چهارساله دوباره موفق به ورود به کاخ سفید شدند.

ترامپ در ماه ژانویه به‌طوررسمی و به‌عنوان رئیس‌جمهوری منتخب ایالات‌متحده‌امریکا، کار خود را آغاز خواهد کرد. فردی که با تفکر ساده‌انگارانه‌ای وارد کارزار سیاست شد، با این عقیده که سیاست، عرصه قدرت و منفعت است. همانقدر که دعوا در اقتصاد بر سر پول است، در سیاست هم دعوا بر سر قدرت است. جهان از همان روز و ساعات اولیه پیروزی او در حال به‌تصویر کشیدن، حدس و گمان و پیش‌بینی‌های تاثیر حضور او بر اقتصاد کشورها است. در این میان سوالی که ذهن بسیاری از کارشناسان اقتصادی، سیاستمداران و حتی مردم کشور را به خود معطوف کرده تاثیر ترامپ بر آینده اقتصادی ایران است. اما تاثیر او بر اقتصاد ایران چه خواهد بود و دامنه این آثار به چه میزان است؟  در همین زمینه با کارشناسان اقتصادی و با تمرکز بر مسائل اقتصادی و ادامه تحریم‌ها گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

اهمیت واکنش‌های منطقه به سیاست‌های ترامپ

غلامرضا سلامی، کارشناس بازارهای مالی: کنش و واکنش کشور نسبت به حضور مجدد ترامپ بسیار مهم است. آن‌طور که از صحبت‌های ترامپ برمی‌آید، او به‌دنبال مذاکره است تا خودش را حلال مشکلات بداند. او در پی جنگ و براندازی به شکل مستقیم نیست و در تلاش برای بهتر شدن بازارهای اقتصادی امریکا است. از این‌رو مقابله با سیاست‌های او، ممکن است چالش‌ساز باشد، در صورتی که تعامل یا ورود برای مذاکره می‌تواند دوران بهتری از ترامپ حتی نسبت به گذشته را فراهم کند.

به‌نظر می‌رسد ایران مذاکراتی داشته، چراکه پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات امریکا، تمام شاخص‌های بورسی و بازار سهام صعودی شدند. نرخ طلا در سطح دنیا و ایران کاهش پیدا کرد و دلار آنچنان که انتظار می‌رفت، افزایش پیدا نکرد. در حال حاضر انتظار مردم این است که ایران با دیپلماسی و سیاست منطقی‌تری باتوجه به شرایط کشور پیش برود. باید در نظر داشت مقابله با ترامپ می‌تواند نسبت به دوره‌های قبل خطرناک‌تر باشد. او در صحبت‌هایش به مسئله هسته‌ای ایران اشاره کرده که در صورت توقف فعالیت هسته‌ای، مزاحمتی برای کشور نخواهد داشت.

این فرضیه که ایران می‌تواند از فرصت چالش امریکا و اتحادیه اروپا بر سر جنگ اوکراین استفاده کرده و خودش را به اروپا و بازارهای مالی اتحادیه اروپا نزدیک کند، چندان حرف درستی نیست. اقتصاد امریکا چه بخواهیم و چه نخواهیم، در دنیا تعیین‌کننده است. او ممکن است چالشی برای تجارت ایران با کشورهای اروپایی ایجاد نکند، اما می‌تواند با کشورهای اروپایی که با ما وارد تجارت شده‌اند، دیگر وارد میدان تجارت نشود.  به هر حال کشورهای اروپایی هم تجارت خود با امریکا را به‌دلیل حمایت از ایران از دست نمی‌دهند، حتی چین و روسیه هم به‌نفع ایران خللی در معاملات‌شان ایجاد نمی‌کنند.

بسیاری از مشکلات اقتصادی که داشتیم، به‌دلیل تحریم‌ها بوده است. باتوجه به ظرفیت‌هایی که کشور دارد، اگر وارد برجام می‌شدیم، می‌توانستیم از نظر اقتصادی و اجتماعی پیشرفت کنیم. اگر FATF حل شود، مشکل با سیاست‌های ترامپ هم حل خواهد شد. آنچه اکنون در قالب چند بند در FATF و پیشرفت آن مشکل‌ساز شده، یکی از همان چالش‌های میان ایران و امریکا است. اگر مسئله FATF حل شود، راه برای مذاکرات دیگر هم، گشوده خواهد شد. تمام مفاد FATF در صورتی که در چارچوب همه ضوابطی باشد که دنیا قبول کرده، مشکلی نخواهد داشت. در حال‌ حاضر بسیاری از کشورها در حال صادرات و فروش اسلحه هستند. حتی فعالیت هسته‌ای را هم همه کشورها پذیرفته‌اند و فعالیت‌های هسته‌ای خود را دارند. ۹۶ درصد کشورها مواد FATF را پذیرفته‌اند و اگر ایران هم بپذیرد، نمی‌تواند مانعی برای بسیاری از فعالیت‌هایش باشد.

نزدیک شدن به شرکای اقتصادی راهگشا است

مراد راهداری، کارشناس اقتصاد: اگر به تاریخ گذشته امریکا در همین 3،2دهه اخیر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم هرگاه جمهوری‌خواهان در رأس قرار گرفته‌اند، جنگی در منطقه به راه افتاده است؛ حمله به افغانستان بعد از ۱۱سپتامبر و حمله به عراق از نمونه‌هایش است. به‌طورکلی جمهوری‌خواهان بر این تفکر هستند که برای به‌رونق انداختن اقتصاد باید هزینه‌هایی کرد و جنگ در این مسیر می‌تواند برای رسیدن به اهداف‌شان به آنها کمک کند. تسلیحات نظامی و فروش آن برای آنها نقش رونق تولید را دارد. علاوه بر این، موضوع دیگری که در مطالعاتم دیدم این است که کارشناسان امریکایی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که اگر امریکا وارد خاورمیانه نشود، چین و هند این بازار را تصرف می‌کنند که مطالعه‌شان هم درست بوده است. جمهوری‌خواهان حضور خود را این‌گونه تعریف کرده‌اند که اقتصاد جنگ به‌نفع اقتصاد داخلی‌شان است. به‌همین‌دلیل حضور دائم خود در خاورمیانه را تقویت می‌کنند.

بخش دوم تحلیل من درباره خود فرد ترامپ است که باید برخورد روانکاوانه با او داشت و اگر قرار باشد در جمهوری اسلامی سیاست‌گذاری متناسب با دولت بعدی امریکا تنظیم کنیم، دیگر کارشناس اقتصادی و سیاسی کفایت نمی‌کند و باید برخورد روانکاوانه هم داشت. توجه کنید که مواجهه خود جامعه امریکایی هم با ترامپ عجیب است. رئیس‌جمهوری منتخب امریکا فردی با ۳۴ پرونده قضایی و اتهام اقتصادی و اخلاقی است. در خود جامعه امریکایی اگر فردی یک جرم از جرائم او را داشته باشد، هیچ شرکت و بازار کاری او را به‌دلیل این سوءسابقه استخدام نخواهد کرد. بعد حالا این فرد رئیس‌جمهور شده که تحلیل خودش را می‌طلبد، که چه تبعاتی برای خود آن جامعه خواهد داشت.

برای کشور ما میان انتخاب جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها تفاوت‌هایی وجود دارد. بین اوباما و ترامپ تفاوت بوده و بین بایدن و ترامپ هم تفاوت وجود دارد. اما در کلیت ماجرا تفاوت چندانی ندارد، چراکه باید اقتصادمان را مقاومتی‌تر کنیم و پیش‌بینی‌ها‌ی‌مان را درباره مهار تورم در نظر داشته باشیم و به‌دنبال بازارهای جهانی اروپایی باشیم. شخصیت ترامپ به‌گونه‌ای نیست که قابل‌پیش‌بینی باشد. او بیشتر براساس منافع اقتصادی و بازارهای امریکایی تصمیم می‌گیرد و هرجا معاملات به‌نفعش باشد، ورود می‌کند.

ما و اروپایی‌ها یک تجربه را با ترامپ بر سر برجام داشته‌ایم. این کار توسط ما در گذشته انجام شده و نتیجه‌ای هم نداشته است. تنها امتیاز و راهبردی که می‌توان گرفت، این است که ایران ارتباط خود با اروپا را پررنگ‌تر کند. به‌عنوان‌مثال فروش نفت ممکن است از موارد تحریم‌های ترامپ باشد؛ هر زمان که نفت ما از لحاظ فروش دچار مشکل شده، رفته‌ایم سراغ صادرات غیرنفتی و همین باعث شده صادرات غیرنفتی‌مان رشد پیدا کند.

ما 4 سال تجربه بد با ترامپ داشتیم و مذاکرات نتیجه‌بخش نبود و امروز به این نتیجه رسیده‌ایم که امریکا نمی‌تواند با ایران وارد جنگ نظامی شود. او شاید به سازش با ایران فکر کند که آیا به نفعش هست یا نه و سودی از این معامله خواهد برد یا نه. خیلی افراد معتقدند اهل معامله است، اما باید دید مسئولان اقتصاد سیاسی ما در دایره خط قرمزهای حاکمیتی چقدر می‌توانند سازش کنند و با این هدف، اسرائیل را از گردونه خارج کنند. باید حتما به کشورهای اروپایی توجه کنیم و با سرمایه‌گذاری‌های مشترک، اقتصادمان را به اقتصاد کشورهای دیگر گره بزنیم؛ آن زمان می‌توان جلوی بسیاری از اتفاقات را گرفت.

سخن پایانی

سخن کارشناسان درباره ترامپ بر دو دیدگاه متمرکز است. هراس و فرصت. عده‌ای این هراس را ناشی از خاطره بدی می‌دانند که مردم ایران در زمان ریاست‌جمهوری او از رشد ناگهانی نرخ ارز داشتند. اما همان زمان هم برخی کارشناسان معتقد بودند، معامله کردن با ترامپ کار راحت‌تری است، چراکه او را فردی دلال می‌دانستند که به‌دنبال انباشت سرمایه است. در برابر این عده، دیدگاه مخالف معتقد است افرادی که فکر می‌کنند در سیاست تبحر دارند، نمی‌توانند در سیاست معامله کنند،زیرا در سیاست دنبال معامله یک‌طرفه و برد و باخت هستند. اما باید در نظر داشت ترامپ یک سلبریتی و تصویری است که رسانه‌ها آن را ساخته‌اند. به‌زعم برخی کارشناسان، دو موضوع باعث پیروزی او شد؛ رسانه‌ها و نسل جوانی که به‌دنبال بازار شغل می‌گشت و از دل عصر پساکرونا بیرون آمده بود.

دیدگاه دوم معتقد است به قدرت رسیدن ترامپ علاوه بر آثار منفی، مزایایی هم خواهد داشت، از آنجا که ترامپ نگاه فایده‌گرایانه دارد، به‌دنبال فضای صلح‌آمیز برای سود بیشتر است. اگرچه دموکرات‌ها در پی کنترل تنش هستند، اما امکان صلح با ترامپ هم وجود دارد. از این‌رو بسیاری از اقتصاددانان معتقدند؛ ترامپ به‌دنبال بازارهای بزرگ‌تر است و صلح، مسئله او خواهد بود. فرصت صلح، مشروط بر مذاکره مستقیم و فرصت شکاف میان ترامپ و اروپا که ایران می‌تواند از آن استفاده کرده و روابطش را با اروپا پررنگ‌تر کند، ازجمله مزایایی است که عده‌ای با پیروزی ترامپ در انتخابات، روی آن متمرکز شده‌اند. فرصت‌های تجاری با شرکای دیگر مانند چین، اتحادیه اروپا یا دیگر کشورهای منطقه مشروط بر اینکه مقدمات تجارت آزاد، پذیرش FATF و خروج از تحریم‌ها و مبادلات تجاری را نیز فراهم کنیم که همه اینها ازجمله فرصت هایی هستند که دامنه دیدگاه گروه دوم را در برمی‌گیرند. با این وجود می‌توان این دو دیدگاه را به دو بخش خوش‌بین و بدبین سیاست‌های اقتصادی پیش‌روی ترامپ تعریف کرد که بخش اعظم آن غیرقابل‌پیش‌بینی و مرتبط با کنش‌ها و واکنش‌های منطقه‌ای است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین