صنعت نساجی میان فرصتهای بزرگ و چالشهای ساختاری
صنعت نساجی بهعنوان یکی از قدیمیترین و اشتغالزاترین صنایع کشور، اکنون در نقطهای حساس میان فرصتهای بزرگ و چالشهای ساختاری ایستاده است. این صنعت که با ایجاد حدود یک میلیون شغل مستقیم نقشی کلیدی در اقتصاد ملی دارد، از ظرفیتهای چشمگیری همچون برخورداری از مواد اولیه داخلی، نیروی انسانی متخصص و بازار ۸۰ میلیونی داخل کشور برخوردار است. با این حال، واقعیتهای موجود نشان میدهد که این ظرفیت عظیم بهدلیل فرسودگی ماشینآلات، نبود فناوریهای بهروز، محدودیتهای ارزی، تحریمهای بینالمللی، قاچاق کالا و کمبود انرژی بهطور کامل بالفعل نشده است. به اعتقاد فعالان این بخش تداوم چنین مشکلاتی نهتنها بر توان رقابت در بازارهای جهانی اثر گذاشته، بلکه مانع نوآوری و سرمایهگذاری جدید در واحدهای تولیدی نیز شده است. کارشناسان همچنین معتقدند اگر دولت با سیاستگذاری پایدار و حمایت هدفمند، مسیر نوسازی و توسعه زیرساختها را هموار کند، صنعت نساجی میتواند به یکی از پیشرانهای اصلی صادرات غیرنفتی تبدیل شود و بخشی از شکاف میان تولید و تجارت را پر کند. صمت در این گزارش نگاهی دارد به مسیر سخت صادرات برای صنعت نساجی و راهکارهایی که میتواند به این صنعت مهم کمک کند که در ادامه میخوانید.
صنعت نساجی ظرفیتی بزرگ با چالشهایی بزرگ
صنعت نساجی ایران، با ایجاد حدود یک میلیون شغل مستقیم، یکی از استراتژیکترین بخشهای اقتصاد کشور است که ظرفیت بالایی برای حضور در بازارهای منطقهای و جهانی دارد. با وجود رشد اخیر صادرات این بخش به کشورهایی مانند عراق و افغانستان و دسترسی به مواد اولیه داخلی و بازار ۸۵ میلیونی، چالشهایی چون ماشینآلات فرسوده، قاچاق، تحریمها و کمبود انرژی تولید را تهدید میکند. البته در صورت بکارگیری برخی راهکارها و اقدامات، میتوان وضعیت صنعت را در بازارهای منطقه و جهان بهبود بخشید. همانطور که میدانید، صنعت نساجی ایران یکی از قدیمیترین و مهمترین صنایع کشور است که ریشه در تاریخ هزاران ساله پارچهبافی و فرشبافی دارد. این صنعت در کنار صنایعی از جمله صنعت نفت، جزء برترین صنایع استراتژیک کشور بهشمار میرود. صنعت نساجی همچنین با ایجاد حدود یک میلیون شغل مستقیم در کشور، نقش کلیدی در اشتغالزایی به عهده دارد.
صنعت نساجی ایران ظرفیتهای بالایی برای رشد و توسعه در کشور و حضور پررنگ در بازارهای منطقهای و جهانی دارد. همچنین با وجود ظرفیتهایی مانند دسترسی به برخی مواد اولیه مانند پنبه و پشم، برخی مواد مصنوعی از صنعت پتروشیمی، وجود بازار داخلی با جمعیت ۸۵ میلیون نفر و کشورهای همسایه، در صورت حمایت دولت و فراهم بودن شرایط میتواند در حوزه صادرات عملکرد موفقی از خود به ثبت برساند. در سالهای اخیر، صادرات پوشاک و منسوجات به کشورهایی مانند عراق، افغانستان و اوراسیا رشد کرده و در سال ۱۴۰۴، صادرات فرش ماشینی به بالاترین سطح سه سال اخیر رسیده که خبر از ظرفیت و کیفیت بالای این کالا در کشور دارد.
با وجود این ظرفیتها، صنعت نساجی بهویژه در سالهای اخیر با چالشها و موانع جدی روبهرو شده است. ماشینآلات فرسوده و عدمدسترسی به فناوری مدرن، قاچاق پارچه و پوشاک و واردات بیرویه، تحریمهای بینالمللی که مانع واردات تجهیزات میشود، بحران انرژی و کمبود مواد اولیه از جمله مشکلاتی هستند که گریبانگیر تولیدکنندگان داخلی این صنعت شده است. این عوامل در مجموع باعث کاهش سهم صنعت از GDP و عقبماندگی از رقبای منطقهای مانند ترکیه و چین شده است. علاوه بر این، وابستگی به واردات الیاف مصنوعی و مشکلات ارزی، تولید را محدود کرده است.
چالشهای کلیدی این صنعت در نهایت نتایج منفی به همراه خواهد داشت؛ از جمله هزینه تمامشده بالای محصولات تولیدی، کاهش توان ارزآوری محصولات نساجی و پوشاک، ناپایداری فعالیت واحدهای نساجی و پوشاک در بازار، کاهش توان خلق ارزشافزوده در طول زمان، ضعف رقابتپذیری کیفی محصولات.
راهکارهایی برای توسعه صادرات نساجی
این صنعت بهدلیل مشکلات متعددی و گستردگی که دارد، نیازمند چندین راهکار جامع است که بتواند وضعیت را بهبود ببخشد.
ایجاد و تکمیل زنجیره تامین پایدار و با کیفیت در صنعت نساجی و پوشاک و صنایع پشتیان آن؛ بر هماهنگی نهادها و وزارتخانههای مربوطه برای تامین مواد اولیه موردنیاز برای تولید، ارائه سیاستهای حمایتی، توسعه شهرکهای صنعتی نساجی و پوشاک و توسعه نظام تامین مالی زنجیرهای از جمله اقداماتی است که میتوان در این راستا انجام داد.
بهبود فناوریهای مورداستفاده در صنعت نساجی؛ در این راستا نیز میتوان اقداماتی مانند اعطای معافیتها و مشوقها به واحدهای نوآور متناسب با شاخصهای خروجیمحور و ارائه برنامه جامع بازسازی و نوسازی صنایع کشور با اولویت واحدهای نساجی را انجام داد.
توسعه ظرفیتهای صادراتی با تمرکز همزمان بر تنوعبخشی به سبد محصولات و مقاصد صادراتی؛ طراحی سازوکار تولید مشترک با برندهای منطقهای و جهانی با بهرهگیری از نیروی کار ارزان، بازنگری در تعرفه واردات مواد اولیه و واسطهای تولیدات نساجی و پوشاک با توجه به عمق ساخت داخل و نیاز این صنایع، تقویت بازرسیها و سامانههای اطلاعاتی در مبادی ورودی کشور برای مبارزه موثرتر با قاچاق اقداماتی است که در رابطه با این راهکار میتوان انجام داد.
توسعه برندهای ملی بهمنظور حضور در بازارهای جهانی و زنجیرههای ارزش بینالمللی؛ ساماندهی صادرات شرکتها در قالب شرکتهای مدیریت صادرات و توسعه پلتفرم مشترک بازاریابی و فروش صنایع نساجی و پوشاک نیز در این روند موثر خواهد بود.
تغییر ساختار صنایع نساجی به سمت ساختار متکی بر مقیاس و رقابت؛ بازنگری در نظام ارزیابی کیفیت متناسب با استانداردهای جهانی و منطقهای، توسعه مراکز طراحی و مد و وجود خدمات پس از فروش نمایندگیها میتواند در تغییر این ساختار موثر واقع شود.
موارد مذکور برخی از راهکارهایی است که در صورت بهبود وضعیت نساجی و کاهش مشکلات و چالشهای آن، میتوان با بکارگیری آنها وضعیت صادرات را نیز بهبود بخشید و جایگاهی را در بازارهای منطقه و جهان به خود اختصاص داد.
صنعت نساجی نیازمند حمایت جدی دولت
سیدرضا لاجوردی، عضو هیات مدیره انجمن صنایع نساجی ایران درباره چالشهای صنعت نساجی و وضعیت کلی تولید در این صنعت با اشاره به وضعیت سخت صادرات در صنعت نساجی اظهار کرد: یکی از مهمترین معضلات و مشکلات ما در صنعت نساجی که مانع صادرات در این بخش پرظرفیت شده، رفع تعهد ارزی است. اگر مشکلات رفع تعهد ارزی نبود، میزان صادرات سالانه تقریبا برابر با کل تولید ما خواهد بود. متاثر از مشکلاتی که وجود دارد تخصیص ارز از سال گذشته هنوز انجام نشده است. در این میان، هماهنگی بانک مرکزی و وزارت صمت با یکدیگر مهم است. وزارت صمت تخصیص ارز را تایید میکند و بانک مرکزی آن را عرضه میکند.
به گزارش صمت به نقل از روابط عمومی انجمن صنایع نساجی ایران، عضو هیات مدیره انجمن صنایع نساجی ایران در ادامه افزود: تامین مواد اولیه صنعت نساجی هم مانند سایر صنایع به واردات وابسته است و در این بخش نامتعادل بودن بازار نیز مشکلاتی را برای تولیدکنندگان ایجاد کرده است.
لاجوردی در ادامه در رابطه با ماشینآلات صنعت نساجی و بهویژه فرش ماشینی اظهار کرد: تجهیزات صنعت نساجی نیاز به نوسازی دارد، اما در شرایط کنونی این کار سخت و پرهزینه است. البته ماشینآلات موردنیاز برای تولید فرش ماشینی، با بقیه ماشینآلات فرق میکند و با یک اورهال دستگاهها نو میشود و نیازی به تعویض نیست. البته میتوان با افزایش تعداد ماشینآلات ظرفیت تولید را نیز افزایش داد، اما باز هم بهدلیل مشکلات ارزی و عدمتخصیص ارز، این کار برای صنعتگران این بخش دشوار است.
عضو هیات مدیره انجمن صنایع نساجی ایران همچنین درباره ظرفیتهای موجود در این صنعت اظهار کرد: ما ظرفیتها و فرصتهای خوبی در صنعت نساجی داریم. در حال حاضر با وجود مشکلات به بیش از ۱۰ کشور در دنیا صادرات انجام میدهیم و در صورت حل شدن چالشهای مربوط به رفع تعهد ارزی، میتوانیم صادرات را به ۵ تا ۶ میلیون دلار برسانیم.
لاجوردی در ادامه با اشاره به اینکه صنعت نساجی فرصتها و مزایای زیادی برای اقتصاد کشور دارد در ادامه اظهار کرد: صنعت نساجی قدمت طولانی دارد اما کاش مسئولان کشور فرش ماشینی را جدا از صنعت نساجی درنظر بگیرند، چراکه در صادرات این کالا مزیت داریم و به لحاظ کیفی، دومین کشور تولیدکننده فرش ماشینی در دنیا هستیم. با حمایت دولت میتوانیم سالانه بیش از ۷۰ تا ۸۰ میلیون دلار فرش ماشینی را صادر کنیم.
لاجوردی در پایان با اشاره به ضرورت حمایت دولت از صنعت نساجی و تولیدکنندگان و فعالان این بخش گفت: دولت به روشهای گوناگون میتواند به صنعت نساجی کمک کند. دولت میتواند با ارائه تسهیلات کمبهره به تولیدکنندگان، از این صنعت حمایت کند.
این صنعت از منابع انسانی بالایی برخوردار است و اشتغالزایی بالایی دارد. اما وقتی دولت هر روز یک بخشنامه صادر میکند، معضلات جدیدی برای تولیدکنندگان ایجاد میشود که مانعی در مسیر تولید است. تولیدکنندگان سرمایه خود را از کشور خارج نکردهاند و در داخل کشور به سختی مشغول به تولید و فعالیت هستند؛ در نتیجه انتظار میرود دولت کمک کند تا این صنایع تاب بیاورند، رشد کنند و در پیشرفت اقتصادی کشور موثر باشد.
سخن پایانی
صنعت نساجی ایران با وجود برخورداری از پیشینهای غنی و جایگاهی راهبردی در اقتصاد کشور، امروز بیش از هر زمان دیگری درگیر دوراهی میان توانمندیهای بالقوه و محدودیتهای ساختاری است. این صنعت که میتواند سهم قابلتوجهی در صادرات غیرنفتی، اشتغال پایدار و توسعه صنعتی کشور ایفا کند، در عمل به؛ دلیل ضعف در سیاستگذاری، مشکلات ارزی، فرسودگی ماشینآلات و نبود حمایت مؤثر، از ظرفیت واقعی خود فاصله گرفته است. نوسانهای ارزی، تعدد بخشنامهها، و بیثباتی در مقررات صادراتی، از مهمترین نگرانیهای فعالان این صنعت به شمار میرود؛ عواملی که مانع برنامهریزی بلندمدت و افزایش سهم ایران در بازارهای منطقهای شده است. با وجود این، مسیر توسعه بسته نیست. کارشناسان بر این باورند که احیای صنعت نساجی ایران در گرو اصلاح رویکردها و تدوین سیاستی منسجم در سه محور کلیدی است: نخست، بازسازی فنی و فناوری خطوط تولید از طریق مشوقهای مالی و تسهیلات کمبهره؛ دوم، تشکیل زنجیره تأمین پایدار از مواد اولیه تا صادرات؛ و سوم، تسهیل فرآیندهای ارزی و رفع موانع تخصیص ارز به واحدهای تولیدی. علاوه بر این، توسعه برندهای ملی و تثبیت حضور در زنجیرههای ارزش بینالمللی میتواند زمینهساز جهش صادراتی و افزایش رقابتپذیری کالای ایرانی شود. در نهایت، ثبات در سیاستگذاری، شفافیت در تصمیمات ارزی و گمرکی، و حمایت هدفمند دولت از تولیدکنندگان، پیششرطهای عبور از وضعیت فعلی است. اگر دولت نقش خود را از مداخله مستقیم به تسهیلگری مؤثر تغییر دهد، صنعت نساجی میتواند نهتنها یکی از پیشرانهای صادرات غیرنفتی کشور باشد، بلکه به الگویی از تابآوری و نوسازی صنعتی در برابر چالشهای متعدد و سخت کنونی تبدیل شود.