-
بررسی صمت به بهانه روز بدون خودرو

هوای پاک با ژست‌ تبلیغاتی ؟!

روز بدون خودرو که قرار بود کم‌کم به کاهش آلودگی هوا کمک کند و فضای شهرها بدون صدای مکرر موتورها و آلودگی‌های ناشی از دود خودروهای شخصی نفس بکشد، حالا به نمادی بدل‌شده که نه‌تنها از اهداف پیش‌بینی‌شده دور مانده، بلکه وضعیت هوای کشور بیش از پیش حکایت از ناکامی کامل آن دارد. این روز باید به فرصتی تبدیل می‌شد برای اندیشیدن به ناکارآمدی‌هایی که در سیستم حمل‌ونقل شهری وجود دارد، ارائه راهکارهایی برای مدیریت بهتر منابع و فرهنگ‌سازی، اما در نهایت شاهد هستیم که فرسنگ‌ها از این هدف دور شده است. مشکل نه در روز بدون خودرو که در روزمرگی و هیاهوی ترافیک و دود است که در نبود برنامه‌ریزی کلان در این بخش، مردم و شهرها را در خود بلعیده است. عدم‌برنامه‌ریزی بلندمدت، نبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی قابل‌قبول و ادبیات تبلیغاتی بی‌اثر، موجب شده این روز بیش از آنکه فرصتی برای تغییر رفتار و سبک زندگی باشد، فقط به یک حرکت نمایشی تبدیل شود که کمکی به حل بحران‌های زیست‌محیطی و کاهش آلودگی هوا نمی‌کند. اگر این شرایط ادامه یابد، حق شهروندان برای داشتن هوای پاک و خیابان‌هایی امن و آرام، هر روز بیش از پیش به رویایی دست‌نیافتنی تبدیل خواهد شد و روز بدون خودرو نیز همچون بسیاری از شعارهای فراگیر پیشین به فراموشی سپرده خواهد شد. به اعتقاد کارشناسان در کنار موارد متعدد، نرخ پایین سوخت و حمایت‌های روزافزون از خودرو به‌عنوان کالای مصرفی بیش از همه تحقق اهداف هوای پاک را دشوار کرده است. صمت در این گزارش به بهانه روز بدون خودرو نگاهی دارد به میزان تاثیرگذاری این نام‌گذاری و برنامه‌هایی که تحت این عنوان انجام شده که در ادامه می‌خوانید.

هوای پاک با ژست‌ تبلیغاتی ؟!

روز «بدون خودرو» در تله‌های نامریی

روز بدون خودرو در ایران، پس از گذشت بیش از یک دهه، همچنان در حد یک رویداد نمادین و نمایشی باقی مانده است. واقعیت این است که در راستای این روز به جای ارائه راهکارهای عملی و مستمر، فقط به برگزاری برنامه‌های مقطعی و نمایشی بسنده شده که اثر واقعی بر کاهش استفاده از خودروهای شخصی نداشته است. حمایت‌های اقتصادی از خودروهای شخصی و نرخ پایین سوخت، انگیزه‌ای برای کاهش مصرف خودرو ایجاد نکرده و ترافیک، آلودگی و مشکلات زیست‌محیطی همچنان پابرجا هستند. علاوه بر این، تغییرات ساختاری در نظام شهرسازی و سرمایه‌گذاری گسترده در حمل‌ونقل پاک موردنیاز است، اما تاکنون برنامه عملیاتی جامع و بلندمدت برای این منظور تدوین و اجرا نشده است. برای تبدیل روز بدون خودرو به یک استراتژی پایدار لازم است نگاه مسئولان و مدیران به این برنامه فراتر از نمادگرایی باشد. توسعه زیرساخت حمل‌ونقل عمومی و ایمن، فرهنگ‌سازی مؤثر و ایجاد سیاست‌های تشویقی و تنبیهی واقعی باید در اولویت قرار گیرد. همچنین مشارکت و همراهی مردم، بخش خصوصی، رسانه‌ها و حکومت از ضرورت‌های اجرای موفق این طرح است. تنها با مدیریت جسورانه و هماهنگ می‌توان شهری پاک، آرام و بدون خودروهای آلاینده داشت و این روز را از رویدادی تبلیغاتی به فرصتی واقعی برای تغییر در سبک زندگی تبدیل کرد.

روز بدون خودرو در ایران به دلایل متعددی نتوانسته به اهداف خود برسد؛ از جمله ناکافی بودن زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی، نبود مسیرهای ایمن و جذاب برای دوچرخه‌سواری، ضعف در سیاست‌های تشویقی و تنبیهی، و نبود هماهنگی لازم میان دستگاه‌های دولتی و بخش خصوصی؛ که این مسائل باعث شده مردم به جای کنار گذاشتن خودرو شخصی، به همان شیوه قدیمی تردد ادامه دهند. حمایت‌های ناپایدار و نرخ پایین سوخت خودروها انگیزه‌ای برای کاهش مصرف ایجاد نکرده است. علاوه بر این، فقدان فرهنگ‌سازی مستمر و مشارکت واقعی مردم در این طرح، آن را به رویدادی صرفا نمایشی تبدیل کرده که راه‌حل بحران‌های ترافیکی و زیست‌محیطی نیست. عدم‌توجه به تجربه‌های موفق جهانی نیز ضعف بزرگی است که فرصت آموختن از الگوهای کارآمد را از دست داده‌ایم.

در مقابل، شهرهای موفق دنیا مثل بوگوتا، پاریس، لندن و کپنهاگ با اجرای مدیریت یکپارچه ترافیک، توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل پاک، تخصیص فضا به عابران و دوچرخه‌سواران، ارائه مشوق‌های مالی و فرهنگ‌سازی گسترده، توانسته‌اند روز بدون خودرو را به سطحی کاملا کاربردی و تحول‌آفرین تبدیل کنند. آنها نه‌تنها یک روز بلکه هفته‌ها یا حتی ماه‌ها خیابان‌ها را از خودرو پاک می‌کنند، تجربه‌ای واقعی از زندگی شهری پاک، ایمن و سالم برای مردم رقم می‌زنند و به پیشرفت‌های ملموسی در کاهش آلودگی و ترافیک دست یافته‌اند.

البته برنامه‌های متعددی در ایران برای روز بدون خودرو اجرا شده که می‌توانستند با مداومت و توسعه به موفقیتی پایدار دست یابند. از جمله این برنامه‌ها، برگزاری مسابقات دوچرخه‌سواری در مناطق مختلف شهر تهران بود که باعث تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه به‌عنوان وسیله حمل‌ونقل پاک شد. همچنین ایجاد مسیرهای ویژه پیاده‌روی خانوادگی و تردد بدون خودرو در برخی خیابان‌ها، فضایی متفاوت و سالم برای شهروندان فراهم کرد. برگزاری نمایشگاه‌های آموزش حمل‌ونقل پاک و غرفه‌های بازی و آموزش برای کودکان و بزرگسالان نیز در راستای فرهنگ‌سازی برگزار شد. بعضی شهرداری‌ها برنامه‌های متنوعی مثل همایش‌های پیاده‌روی، پاداش‌های تشویقی برای استفاده‌کنندگان از حمل‌ونقل عمومی و تخفیف در هزینه‌های سفر را ارائه دادند. یکی دیگر از اقدامات مؤثر، پویش سه‌شنبه‌های بدون خودرو بود که گرچه محدود، اما توانست گام‌هایی در جهت عادی‌سازی استفاده کمتر از خودروهای شخصی بردارد. این برنامه‌ها که بر محور فرهنگ‌سازی، ایجاد زیرساخت و تشویق اجتماعی شکل گرفته بودند، با داشتن حمایت و سرمایه‌گذاری مستمر می‌توانستند به الگویی موفق تبدیل شوند. اما برای تبدیل این فعالیت‌ها به یک حرکت پایدار، نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت، گسترش زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی و دوچرخه‌سواری، و حمایت مالی و معنوی دولت و نهادهای مرتبط هستیم. مشارکت واقعی مردم و نهادهای مردمی نیز نقش کلیدی در موفقیت این طرح‌ها دارد

طرح شکست‌خورده روز بدون خودرو 

صادق بشیری، کارشناس و منتقد صنعت خودرو با اشاره به اینکه روز بدون خودرو در ایران شکست خورده به صمت اظهار کرد: اینکه یک دهه از اجرای طرح روز بدون خودرو در ایران می‌گذرد و وضعیت همچنان رو به بدتر شدن می‌رود و ما تغییر محسوسی در اثر این طرح شاهد نبوده‌ایم، باید آسیب‌شناسی شود و چرایی عدم‌محقق شدن اهداف آن مورد تحلیل قرار گیرد. این طرح در صورت اجرا می‌توانست بخشی از سیستم حمل‌ونقل را اصلاح کرده و در کنار آسایش مردم از آلودگی هوا، مخصوصا در کلانشهرها بکاهد.

بشیری ادامه داد: یک واقعیت‌های انکارناپذیر در این‌باره به مردم برمی‌گردد. واقعیت این است که مردم نسبت به چنین طرح‌ها و پویش‌هایی بی‌اعتماد شده‌اند و آنها را موثر و تاثیرگذار نمی‌دانند. کاهش میزان اعتماد عمومی سبب شده مردم با شک و تردید به پویش‌ها مواجه شوند، چراکه پیش از این پویش‌هایی که جنبه تبلیغاتی داشته و صرفا نمایش بوده و مردم از نمایش خسته شده‌اند و اعتقادی به نتیجه‌بخش بودن و عملی بودن پویش ندارند.

وی ادامه داد: علاوه بر این به نظر می‌رسد پویشی که از بالا به پایین باشد بیشتر دغدغه حکومتی است تا دغدغه مردمی. در می‌توان در مواردی اذعان داشت که مردم این احساس را دارند که ابزار شده‌اند و شریک تصمیم‌گیری حکومتی قرار نمی‌گیرند. در این میان ناکارآمدی اقتصادی سبب کاهش مشروعیت و ظرفیت اجرایی شده است. اساسا اعتماد عمومی نسبت به برنامه‌های حاکمیت مخدوش است. در چنین طرح‌هایی در کنار اینکه به‌طور عملی اقدام خاص و پیگیرانه‌ای انجام نمی‌شود، همچنین با اهداف متناقض و نامشخص یا اهدافی به نفع عده خاص هم روبه‌رو هستیم.

آگاهی مردم بزرگ‌ترین شعار است

منتقد حوزه خودرو ادامه داد: اعتماد از دل گفت‌وگو بیرون می‌آید نه از تبلیغات یک‌طرفه. به اعتقاد من برای موفقیت در چنین طرح‌هایی که همراهی مردم را می‌طلبد، احساس مردم مهم است نه تبلیغات. اعتماد زمانی ساخته می‌شود که مردم حس کنند که صدای آنها شنیده می‌شود. اعتماد از دل تجربه‌های روزمره بیرون می‌آید، نه از دل شعارهای بزرگ. در این میان آگاهی مردم می‌تواند بهترین مشارکت را در پی داشته باشد. در گذشته مردم فریب خورده‌اند. برای مثال در سنوات گذشته دولت وقت، مردم را برای خرید سهام در بورس فراخواند و متعاقبا بورس به دارایی‌های مردم را آسیب زد و وعده‌های داده شده عملی نشد.

بشیری با اشاره به اینکه دولت درگاه مشخصی برای گفت‌وگو با مردم ندارد، گفت: این در حالی است هر رفتاری را به‌نام مردم انجام می‌دهد. پویش روز بدون خودرو برای نیل به اهداف ضرورت‌هایی را می‌طلبد و باید از سطح شعار خارج شود. مهم‌تر از همه باید برنامه‌های جدی برای توسعه ناوگان حمل‌ونقل عمومی دنبال شود. در این روند نیازمند تغییرات اساسی هستیم ضمن اینکه باید به توجه کنیم که تغییرات زیرساختی، اجتماعی، روانی، نیازمند هماهنگی از سوی تمامی نهادها از جمله دولت، رسانه‌ها و مردم است. 

ضرورت داشتن مدیریت باکیفیت

بشیری ادامه داد: در کنار تمام تلاش‌ها و برنامه‌های دقیق، موفقیت در این روند یک مدیریت توانمند و باکیفیت را می‌طلبد که تاکنون این‌چنین نبوده است. از طرفی پاداش‌ها و مشوق‌هایی لازم است که مورد اقبال عمومی قرار گیرد. در این زمینه بنچ‌مارک از کشورهای موفق می‌تواند ارزش‌آفرین باشد. اساسا این‌گونه طرح‌ها باید به‌گونه‌ای اجرا شوند که مردم و جامعه را محکوم به مشارکت کنند. 

منتقد حوزه خودرو در ادامه به شاخص دالی اشاره کرد و گفت: همان‌طور که می‌دانید شاخص دالی (Disability Adjusted Life Year) یعنی سال‌های از دست رفته زندگی سالم. شاخص دالی برای بهداشت عمومی طراحی شده است و ایده‌اش یعنی ترکیب کمیت و کیفیت زندگی. شاخص دالی نشان می‌دهد که به هر دلیلی از جمله تصادفات رانندگی، بیماری‌های ناشی از آلودگی محیط‌زیست و هوا و... آسیب‌های زودرس یا مرگ زودرس چقدر از زندگی ما از دست‌رفته است. ای‌ کاش سازمان مردم‌نهاد مستقلی به‌دوراز سیاست‌زدگی شاخص دالی جمعی را در شهرهای مختلف و در کل کشور را استخراج  و برای بهبود برنامه‌ریزی می‌کرد.

وی با تاکید بر اینکه روز بدون خودرو نیز می‌توانست بر این شاخص تاثیرگذار باشد، اظهار کرد: کشورهای موفق در این زمینه با اقدامات پیشگیرانه از مرگ و آسیب‌های زودهنگام کرده‌اند و سلامت عمومی را بهبود بخشیدند و عمر سالم شهروندان را افزایش داده‌اند. بی‌هیچ تردیدی بهبود سلامت عمومی یکی از حقوق بنیادین هر شهروند است این اصل نه‌تنها در اسناد بین‌المللی حقوق بشر آمده، بلکه در بسیاری از قوانین ملی، از جمله قانون اساسی ایران نیز مورد تاکید قرار گرفته است.

هوای پاک حق همه است

بشیری در پاسخ به این پرسش که واقعا در چنین طرح‌هایی سلامت عمومی یعنی چه، اظهار کرد: سلامت عمومی فقط نبودن بیماری نیست، بلکه شامل دسترسی به هوای پاک، آب سالم و غذای مغذی است، دسترسی به خدمات درمانی قابل‌دسترس و باکیفیت است، دسترسی به محیط شهری امن و بدون استرس است، دسترسی به آموزش سلامت و پیشگیری از بیماری است. چنانچه سلامت عمومی یک حق مسلم تلقی شود دولت موظف به پاسخگویی و اقدام می‌شود و هر شخصی و هر سازمانی در قبال سلامت خود و سایرین مسئولیت اجتماعی دارد.

منتقد حوزه خودرو در پایان با تاکید بر اینکه هوای پاک حق همه انسان‌هاست، اظهار کرد: باور بر این است که سلامت عمومی نه یک امتیاز، بلکه یک حق بنیادین برای همه انسان‌هاست، هوای پاک، خیابان‌ها و جاده‌های امن، حمل‌ونقل پاک و همراه با آرامش روانی و قابل‌دسترس بدون تبعیض و بدون تاخیر، وسایط نقلیه ایمنو... در این میان،پیام اصلی این است ما نمی‌خواهیم یک روز بدون خودرو داشته باشیم، ما خواهان شهری هستیم هر روز نفس کشیدن در آن حق باشد نه امتیاز.

سخن پایانی

 بنابراین گزارش روز بدون خودرو در ایران هم مورد توجه بود  اما متاسفانه در سطح کلان تاثیرگذاری نداشته و ناکام مانده   است. 

متولیان امر در بخش‌هایی برای تحقق اهداف این روز برنامه‌های متعددی داشته‌اند که اگر استمرار می‌یافتند و با ساختاری منسجم‌تر همراه می‌شدند، احتمال موفقیت آنها بیشتر بود. با این حال، نبود برنامه بلندمدت و هماهنگی میان نهادهای مسئول، کمبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی قابل‌قبول و حمایت ناپایدار دولت، سد راه استمرار این برنامه‌ها شده‌اند. برای موفقیت واقعی، نه‌تنها باید برنامه‌ها به‌صورت مستمر و منسجم اجرا شوند بلکه مشارکت گسترده مردم و حمایت قوی متولیان ضروری است. واقعیت این است که تشویق‌های مالی، توسعه زیرساخت‌های سبز، فرهنگ‌سازی هدفمند و مدیریت هماهنگ می‌تواند روز بدون خودرو را از نمادی تبلیغاتی به واقعیت پایدار تبدیل کند. 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین