-
صمت دلایل هدررفت و ناترازی انرژی در ایران را بررسی کرد

قطار اقتصاد از ریل خارج شد

صنعت نفت و برق کشور به‌دلیل کمبود سرمایه‌گذاری و عدم‌توانایی در جذب فناوری‌های نوین با رکود مواجه شده است. نیروگاه‌های حرارتی کشور با پایین‌ترین راندمان تولید (۳۶ درصد) در حال تولید برق هستند. ناترازی انرژی در ایران که سال‌هاست نشانه‌های خود را در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی نمایان کرده، در سال ۱۴۰۳ و در شرایط تحولات سریع سیاسی و ژئوپلتیکی داخلی و منطقه‌ای به اوج خود رسیده و زندگی مردم و وضعیت اقتصادی و تولیدی کشور را به‌شدت تحت‌‎تاثیر قرار داده است.

قطار اقتصاد از ریل خارج شد

بروز این بحران در کشوری مانند ایران که یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر هیدروکربوری جهان (شامل نفت و گاز) به‌شمار می‌رود، غیرطبیعی است. نظام حکمرانی ایران در حوزه انرژی به‌دلیل برخورداری از ذخایر وسیع انرژی از یک‌سو و مواجهه با مسائل و چالش‌های سیاسی داخلی و خارجی از سوی دیگر، با بی‌تصمیمی و عدم‌انسجام در اتخاذ تصمیمات روبه‌رو شده است.

به‌عبارت دیگر، نظام سیاست‌گذاری انرژی در ایران در 2 زمینه مدیریت ساختار انرژی کشور شامل تولید، توزیع و مصرف انرژی و همچنین ارتباط بین بخش انرژی که به‌عنوان مزیت نسبی اقتصاد ایران شناخته می‌شود با کل ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور، با ناکارآمدی مواجه است. بخش انرژی که به‌عنوان موتور محرک توسعه اقتصادی ایران شناخته می‌شود، به‌دلیل مشکلاتی که در تولید و مصرف با آن روبه‌رو است، دچار ناتوانی است و در بهترین حالت تنها می‌تواند در حفظ وضعیت موجود، آن هم به‌صورت موقت، موثر باشد. در شرایط کنونی، این بخش قادر نیست نقش پیشرانی و لکوموتیو توسعه ایران را برعهده بگیرد.

سرمایه‌گذاری، شرط احیای جایگاه بین‌المللی ایران

مدیران صنعت نفت و گاز اعلام کرده‌اند که برای حفظ و تقویت نقش این صنعت در ارائه خدمات عمومی به کشور و همچنین احیای جایگاه بین‌المللی ایران در حوزه نفت و گاز، به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در یک دوره ۵ ساله و جذب فناوری‌های نوین نیاز است. باوجود تلاش‌های انجام‌گرفته در ۱۵سال گذشته برای استفاده از ظرفیت‌های داخلی در شرایط تحریم، توان داخلی از نظر تامین مالی و فنی قادر به پیشبرد این صنعت نیست. پیش‌بینی می‌شود که در صورت عدم‌اتخاذ تدابیر مناسب در زمینه سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها، صنعت نفت و به‌تبع آن اقتصاد کشور در مدت زمان کوتاهی با توقف مواجه شود.

 آهنگ رشد و کیفیت مصرف سوخت‌هایی مانند نفت، گاز و بنزین به‌دلیل ساختار نادرست اقتصادی و صنعتی (تولید و عرضه خودروهای پرمصرف) در وضعیت بحرانی قرار دارد. این شرایط باعث شده است که شهرهای ایران در زمره آلوده‌ترین شهرهای جهان از نظر آلاینده‌های متحرک قرار گیرند.

وضعیت تولید انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر نیز به‌مراتب بهتر از نفت، گاز و برق نیست. بیش از 2 دهه از پرونده هسته‌ای ایران می‌گذرد، اما این پرونده جز تحریم‌ها، دستاوردی در زمینه تولید برق یا سایر محصولات نداشته است. ظرفیت تولید برق از تاسیسات هسته‌ای در بهترین حالت به هزار مگاوات محدود شده و چشم‌انداز روشنی برای تولید برق از این بخش وجود ندارد. در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر، وضعیت حتی نگران‌کننده‌تر است، با اینکه ایران دارای ظرفیت بالایی در زمینه انرژی خورشیدی است.

 در برنامه ششم توسعه، دولت موظف بود ۱۰هزار مگاوات برق از منابع انرژی تجدیدپذیر تولید کند؛ اما در طول ۷سال اجرای این برنامه، تولید برق از این منابع به کمتر از ۵۰۰ مگاوات رسید که نشان‌دهنده تحقق تنها ۵ درصد از اهداف تعیین‌شده است. به‌گفته مدیران حوزه تولید برق تجدیدپذیر، سهم دولت سیزدهم در این مدت (۳ سال) تنها ۳۲۰ مگاوات بوده است.

باوجود تمامی کاستی‌ها و نواقص، برنامه هفتم توسعه در حوزه انرژی، برنامه‌های مناسبی را به‌ویژه در زمینه مدیریت و بهینه‌سازی مصرف انرژی در نظر گرفته است. اجرای این برنامه‌ها با تشکیل و فعالیت سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت می‌تواند ظرفیت‌های پراکنده در نظام حکمرانی کشور را با تکیه بر توانمندی‌های بخش خصوصی به‌طورهماهنگ فعال کند و در کنار توجه به سرمایه‌گذاری در بخش‌های بالادستی، به بهبود ساختار انرژی کشور کمک کند.

سالی ۱۰۰ میلیارد دلار یارانه به نام سوخت می‌دهیم

محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس اقتصادی درباره هدررفت و ناترازی انرژی در ایران به صمت توضیح داد: هدررفت انرژی در ایران بالا است و به‌نظر می‌رسد بخشی از این هدررفت محصول، تاسیسات فرسوده و زیرساخت‌های قدیمی باشد که تحت‌تاثیر تحریم بازسازی نشدند. متاسفانه سال‌ها است که ایران تحت تحریم امریکا قرار دارد و همین مسئله باعث شده است که نتوانیم زیرساخت‌ها و تاسیسات فرسوده کشور را بازسازی کنیم؛ اما مسئله اصلی ما این نیست. باید قبول کنیم خودمان نیز اشتباهات زیادی داشته‌ایم. سالی ۱۰۰میلیارد دلار یارانه به نام سوخت می‌دهیم. عرضه نفت سفید در ایران بشکه‌ای کمتر از نیم دلار، گازوئیل بشکه‌ای کمتر از یک تا 2 دلار، بنزین کمتر از ۴ تا 8دلار است، در حالی ‌که نفت خام بیش از ۸۰ دلار است و همین موضوع باعث شده که ما سالی بیش از ۱۰۰میلیارد دلار یارانه پنهان که مابه‌التفاوت نرخ واقعی با عرضه است، داشته باشیم.

وی در ادامه بیان کرد: این موضوع به قاچاق سوخت کمک کرده و گفته می‌شود در روز از ایران ۳۰ میلیون لیتر سوخت قاچاق می‌شود. این قاچاق سوخت فقط به افغانستان و پاکستان نیست، بلکه به عربستان، امارات، کویت و قطر هم انجام می‌شود. ایران می‌تواند سالی ۱۵۰میلیارد دلار بهتر هزینه کند. ما برای برق، گاز و آب یارانه می‌دهیم. وقتی برق ما یارانه‌ای است و شرکت برق پول آن را از مصرف‌کننده نمی‌گیرد (این درباره گاز و آب هم صدق می‌کند)، دیگر پولی برای ترمیم لوله‌ها، سیم‌ها و امثال آن باقی نمی‌ماند.

در ایران فکر می‌کنیم که باید همه‌چیز را ارزان عرضه کنیم و برای اینکه ارزان عرضه کنیم، یارانه می‌دهیم و این یارانه‌ها از یک‌سو موجب اسراف شده و از سوی دیگر، باعث می‌شود که پولی برای بهینه‌سازی در بساط نباشد. برای مثال در لوله‌کشی آب هدررفت زیاد است، حالا چگونه می‌توانیم لوله‌ها را ترمیم کنیم، وقتی پول نداریم؟ مسلما کمبود بودجه ما به‌خاطر تحریم‌ها است. واقعیت این است که بالاترین تحریم‌ها را خودمان علیه خودمان انجام می‌دهیم. یارانه پنهان ۱۵۰میلیارد دلاری سوخت و البته یارانه‌های دیگری که در بخش آب، برق و گاز می‌دهیم، باعث می‌شود که نتوانیم زیرساخت‌های‌مان را بازسازی و از این سرمایه‌ها در جای درست استفاده کنیم.

باید در سیاست اقتصادی تجدیدنظر کنیم

این کارشناس افزود: اگر دولت بتواند ۲۰میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی در ایران جذب کند، احساس موفقیت می‌کند، اما این را در نظر نمی‌گیرند که سالانه بیش از ۱۰۰میلیارد دلار با پرداخت یارانه هدر می‌رود. در همین راستا ما باید در سیاست اقتصادی خودمان تجدیدنظر کنیم و این سرمایه‌ای را که به‌صورت یارانه فرآورده‌های مختلف اختصاص پیدا می‌کند، در جای بهتری به‌نفع مردم و به‌ویژه به‌نفع محرومان هزینه کنیم.

وی در ادامه بیان کرد: بنابراین معتقدم تحریم‌ها اثر دارد، اما نه به‌اندازه تحریم داخلی، از این‌رو برای مثال یکی از کارهایی که غربی‌ها کردند، این بود که گفتند ایران نمی‌تواند کالاهای تولیدی خودش را صادر کند و ما هم در صادرات و هم در دریافت وجه آن به‌خاطر تحریم‌های بانکی مشکل داریم؛ اما در ایران دچار خودتحریمی هستیم. خب این به چه معناست؟ یعنی تمام کسانی که در ایران جنس خارجی می‌خرند، عملا دارند ایران را تحریم می‌کنند و این تحریم به ضرر اقتصاد کشور است. می‌دانیم که ناترازی ارزی یکی از عوامل اثرگذار در کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز است، به این معنا که هرچه عرضه ارز کمتر و هزینه‌های ارزی بیشتر باشد، ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده و دلار به همان نسبت افزایش پیدا می‌کند.

قیمت سوخت را مفت می‌دهیم!

قدیری ابیانه خاطرنشان کرد: در حقیقت وقتی می‌گویند دلار در ایران گران شده، اشتباه است؛ ما زمانی می‌توانیم بگوییم دلار گران شده که به نسبت پول‌های بین‌المللی مانند یوآن و یورو گران شده باشد، اما وقتی پول ایران نسبت به پول عراق و افغانستان کاهش پیدا می‌کند، یعنی ارزش پول ایران کم شده است. حال چه کسی مقصر است؟ برخی فقط دولت را مقصر می‌دانند. بله دولت هم مقصر است، اما تمام کسانی که جنس خارجی می‌خرند هم، مقصر هستند. درست است که آنها ریال پرداخت می‌کنند، اما قبلا ارز از کشور خارج شده و هزینه‌های ارزی در کشور بالا رفته است که این موضوع ناترازی ایجاد می‌کند. علاوه بر این، وقتی ما نرخ سوخت را مفت می‌دهیم، طبیعی است که قاچاق شود.

وی با بیان اینکه امارات سال گذشته اعلام کرد که 2 میلیارد دلار سود از محل فروش سوخت قاچاق ایران به کشتی‌های روی آب کسب کرده است، به صمت گفت: به همین دلیل است که می‌گوییم باید در سیاست‌های‌مان تجدیدنظر کرده و کاری کنیم که این منابع ثروت به‌نفع مردم خودمان هزینه شود. در دنیا هرکس که ثروتمندتر است و مصرف بیشتری دارد، بیشتر مالیات می‌دهد؛ در ایران هرکسی ثروتمند است، بیشتر یارانه می‌گیرد. باید این وضعیت را اصلاح کنیم. معتقدم وضعیت اقتصادی کشور مثل قطاری است که از ریل خارج شده و همه تلاش می‌کنند این قطار را راه بیندازند و به مقصد برسانند، در حالی ‌که با این وضع به مقصد نخواهد رسید.

وی در خاتمه عنوان کرد: راه‌حل این است که قطار را روی ریل بیندازیم. وقتی روی ریل قرار بگیرد، آن وقت است که می‌تواند به مقصد برسد، اما متاسفانه برخی طرح‌هایی ارائه می‌دهند که به نام دفاع از محرومان است، اما عملا به ضرر مردم است؛ مانند کسانی که با واقعی‌سازی نرخ سوخت مخالفت می‌کنند. واقعی‌سازی نرخ سوخت باید با این هدف انجام شود که سهم همه مردم به‌ویژه محرومان از این اموال عمومی و ثروت عمومی به خودشان داده شود. راه کمک به محرومان یا جلوگیری از محروم‌تر شدن آنها این نیست که ما سهم آنها را از بیت‌المال به ثروتمندان بدهیم، از این‌رو فکر می‌کنم تاثیری که تحریم‌ها دارد، به‌خاطر اشتباهات اقتصادی خودمان هم هست.

اگر این اشتباهات را اصلاح کنیم و اقتصاد کشور را در ریل خودش بیندازیم، تحریم‌ها هم کاهش پیدا می‌کند. اتفاقی که در گذشته افتاد، این بود که غربی‌ها بنزین را تحریم کردند تا سیستم حمل‌ونقل در ایران فلج شود، اما بلافاصله پالایشگاه‌ها کمک و بنزین را تولید کردند. آنها دیدند که تحریم بنزین ایران بی‌اثر است، بنابراین تحریم را برداشتند. در حال ‌حاضر دوباره زمزمه تحریم فروش بنزین ایران را مطرح کرده‌اند. وقتی که ما به‌خاطر مفت بودن نرخ سوخت، اسراف و قحطی مجبور شدیم سالی 4، 5 میلیارد دلار واردات داشته باشیم، خب دشمن هم می‌بیند نیاز به واردات داریم و می‌خواهد بنزین را تحریم کند؛ بنابراین راهکار این است که قیمت‌ها شفاف و واقعی شوند.

سخن پایانی

اصلاح نظام سیاست‌گذاری انرژی در کشور و انتقال از رویکردهای بخشی، کوتاه‌مدت، پوپولیستی و غیرتوسعه‌ای از اهمیت بالایی برخوردار است. امید است که در دولت چهاردهم، بسترهای لازم برای این تغییرات فراهم شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین