-
در بررسیصمت از شیوه فروش محصولات معدنی مشخص شد

خام‌فروشی بلای جان اقتصاد

خام‌فروشی مواد معدنی، یکی از شیوه‌های اقتصادی است که گفته می‌شود در بسیاری اوقات، می‌تواند به‌نفع کشور باشد. بسیاری از مواد معدنی، این ظرفیت را دارند تا به‌صورت خام و بدون هیچ تغییری فروخته شوند، اما چنین امری درباره مس صدق نمی‌کند و سنگ مس باید حتما به محصول نهایی تبدیل شود. سنگ مس خام، خریداری ندارد و زمانی که به محصول نهایی تبدیل می‌شود، خریدار پیدا می‌کند.

خام‌فروشی بلای جان اقتصاد

هزینه ـ فایده خام‌فروشی

در بحث خام‌فروشی و فرآوری مواد معدنی، تحلیل هزینه ـ فایده ابزاری ضروری برای سیاست‌گذاری آگاهانه است. این رویکرد علمی به ما امکان می‌دهد تا تصویری جامع از پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی تصمیمات مرتبط با صنعت معدن داشته باشیم. در سطح اقتصادی، تحلیل هزینه ـ فایده باید از محاسبات ساده سود و زیان فراتر برود. استفاده از روش‌های پیشرفته مانند تحلیل ارزش خالص فعلی (NPV) و مدل‌های تعادل عمومی محاسبه‌پذیر (CGE) می‌تواند دید عمیق‌تری نسبت به تاثیرات بلندمدت و گسترده سیاست‌های خام‌فروشی ارائه دهد. این مدل‌ها قادر هستند تا اثرات متقابل بین بخش معدن و سایر بخش‌های اقتصادی را شبیه‌سازی کنند و تصویری جامع از پیامدهای اقتصادی ارائه دهند.

عوامل کلیدی در این تحلیل شامل هزینه‌های سرمایه‌گذاری برای ایجاد صنایع فرآوری، هزینه‌های عملیاتی مداوم، نوسانات قیمت‌های جهانی مواد خام و محصولات فرآوری‌شده و تغییرات نرخ ارز است. همچنین، باید به هزینه‌های پنهان مانند مصرف انرژی و آب که می‌تواند بار قابل‌توجهی بر منابع محدود کشور تحمیل کند، توجه ویژه‌ای داشت. تحلیل حساسیت یک جنبه مهم دیگر است که به ما اجازه می‌دهد تاثیر تغییرات در متغیرهای کلیدی را بر سودآوری پروژه‌های فرآوری بررسی کنیم. این امر به‌ویژه در مواجهه با بازارهای بی‌ثبات جهانی مواد معدنی اهمیت دارد. استفاده از روش‌های پیشرفته تحلیل ریسک، مانند شبیه‌سازی مونت کارلو، می‌تواند به ارزیابی بهتر عدم‌قطعیت‌های موجود کمک کند. از منظر اجتماعی، تحلیل اشتغالزایی یک جنبه کلیدی است.

این تحلیل نه‌تنها باید مشاغل مستقیم ایجادشده توسط صنایع فرآوری را در نظر بگیرد، بلکه باید اثرات غیرمستقیم بر اقتصاد محلی و منطقه‌ای را نیز بررسی کند. توسعه مهارت‌های نیروی کار و ظرفیت انتقال دانش فنی نیز باید در این ارزیابی لحاظ شود.

جنبه زیست‌محیطی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. ارزیابی اثرات زیست‌محیطی (EIA) باید به‌طورجامع انجام شود تا تاثیرات فرآیندهای استخراج و فرآوری بر اکوسیستم‌های محلی، کیفیت آب‌وهوا و تنوع زیستی را مشخص کند. هزینه‌های مرتبط با کنترل آلودگی، مدیریت پسماند و بازسازی مناطق تحت‌تاثیر باید در محاسبات گنجانده شود. تحلیل زنجیره ارزش ابزار مفید دیگر است که می‌تواند ظرفیت ایجاد ارزش‌افزوده در مراحل مختلف تولید را نشان دهد. این تحلیل می‌تواند به شناسایی نقاط بهینه برای سرمایه‌گذاری در فرآوری کمک و مشخص کند که در کدام مرحله از زنجیره، بیشترین ارزش‌افزوده ایجاد می‌شود. نکته مهم دیگر، توجه به پویایی‌های بازار جهانی است. تحلیل هزینه ـ فایده باید شرایط رقابتی در بازارهای بین‌المللی، روندهای تکنولوژیک و تغییرات در تقاضای جهانی را در نظر بگیرد. این امر می‌تواند به پیش‌بینی بهتر آینده بازار و اتخاذ استراتژی‌های مناسب کمک کند.

خام‌فروشی موضوع پیچیده‌ای است

کامران وکیل، کارشناس معدن در ارتباط با موضوع خام‎‌فروشی محصولات معدنی به صمت گفت: معتقد هستم بحث خام‌فروشی، یک موضوع پیچیده است که به بررسی دقیق نیاز دارد.

برای بررسی این موضوع، در ابتدا باید دید که خام‌فروشی چیست و دامنه‌اش تا کجاست؟ بحثی در حوزه مواد معدنی مطرح می‌شود به نام «شعاع اقتصادی» که موضوع بسیار دارای اهمیتی است. در این مفهوم بررسی می‌شود که حمل یک ماده معدنی تا چه شعاعی منطقی است.

وکیل ادامه داد: سنگ مرمر کوپ به ارزش تنی ۲ هزار یورو، حتی اگر برای فرآوری به ایتالیا، کانادا یا امریکا صادر شود، همچنان ارزش و صرفه اقتصادی دارد، اما برای فرآوری سنگ گچ اگر فاصله معدن تا کارخانه بیشتر از ۱۰ کیلومتر باشد، دیگر امری اقتصادی نیست، زیرا باید حجم زیادی از این سنگ ارزان با قیمت‌های بالای سوخت و حمل‌ونقل جابه‌جا و سپس فرآوری شود تا دارای ارزش شود.

وی گفت: درباره معادن مس با عیار پایین، فرآوری در محل، امری بسیار مهم و ضروری است. خاک مسی که حاوی ۰.۳ درصد مس است، صرفه اقتصادی حمل‌ونقل ندارد و باید در همان مکان فرآوری و به صنایع‌معدنی مربوطه مانند کنسانتره‌سازی و لیچینگ تبدیل شود و سپس در مراحل بعد فرآوری کاتد ساخته شود، در نتیجه شکی نیست که این فرآوری باید در همان منطقه باشد، در غیر این‌ صورت، سودآور و اقتصادی نیست.

استفاده از تجربیات کشورها

وی بااشاره‌ای به تجربیات سایر کشورها در این زمینه افزود: استرالیا و برزیل از صادرکنندگان بزرگ سنگ‌آهن هستند. چرا سنگ‌آهن خود را صادر می‌کنند؟ آیا این دانش را ندارند که اگر سنگ‌آهن را به فولاد تبدیل و صادر کنند سود بیشتری خواهند برد؟ قطعا این دانش را دارند، اما با بررسی کارشناسانه، متوجه شده‌اند که زیرساخت‌های کافی برای این فرآوری را ندارند.

استرالیا بررسی می‌کند که برای تولید یک‌تن فولاد، باید میزان قابل‌توجهی انرژی با نرخ بالا وارد کند و در این وضعیت ترجیح می‌دهد سنگ‌آهن را به همان شکل صادر کند و البته برزیل نیز شرایطی مشابه با استرالیا دارد.

وکیل خاطرنشان کرد: در برخی موارد، صادرات مواد خام می‌تواند به‌نفع کشور باشد. اگر سوختی را که به‌رایگان در اختیار کارخانه‌های فولاد قرار می‌دادند و آبی را که صرف تولید فولاد شده و مملکت را با فرونشست دشت‌ها و خشکسالی مواجه کرده است، حفظ کنیم و به‌جای آن، سوخت و سنگ‌آهن را نیز صادر کنیم، به‌نفع کشور خواهد بود تا آنکه با تولید فولاد، به‌طوراسمی از خام‌فروشی جلوگیری کنیم و در حقیقت زیانی بیش از خام‌فروشی به کشور وارد کرده باشیم.

وی به مشکلات ناشی از سیاست‌گذاری نادرست در این زمینه اشاره کرد و گفت: در کشور، نرخ تمام‌شده بسیاری از چیزها محاسبه نمی‌شود. اگر نرخ تمام‌شده سوخت، آب، برق، گاز، هزینه‌های تمام‌شده صنعت مانند میزان آلودگی، امراض جانبی و... را حساب کنیم، متوجه خواهیم شد که به‌نفع ماست که سنگ‌آهن را صادر کنیم.نگاه جزیره‌ای به جلوگیری از خام‌فروشی با ایجاد صنایع، بدون در نظر گرفتن زیرساخت‌های اقتصادی نتیجه‌ای جز ناترازی انرژی، بی‌برقی در تابستان و بی‌گازی در زمستان نخواهد داشت. شعار جلوگیری از خام‌فروشی درست نیست.

در شعاع اقتصادی، در منطقه محروم، خاک مس باید به کنسانتره مس تبدیل شود و برای تبدیل به کاتد، به مناطق دارای زیرساخت برود. اقتصاد با شعار خراب‌تر می‌شود و با برنامه توسعه می‌یابد.

آمار صادرات مواد معدنی خام زیر ۵ درصد است

محمدحسین پیروی، پژوهشگر حوزه معدن، در گفت‌وگو با صمت به آمار و ارقام صادرات مواد معدنی در ایران اشاره کرد و گفت: میزان صادرات مواد معدنی خام در کشور، زیر ۵درصد است و آن‌طور که مطرح می‌شود، در بعضی از زنجیره‌ها امکان صادرات مواد خام وجود ندارد. ایجاد واحد فرآوری در کنار معادن، یک کار اقتصادی است و در غیراین‌صورت نمی‌توان جای دیگری فرآوری کرد. سنگ‌آهن را می‌توان در یک‌جا استخراج و در جای دیگر فرآوری کرد.

 پیروی ادامه داد: از کل صنایع‌معدنی کشور مانند شمش فولاد و کاتد مس، ۲۰ تا ۳۰ درصد صادر می‌شود که این در زنجیره‌های مختلف متفاوت است. نزدیک به ۳۰۰ هزار تن تولید کاتد مس در کشور وجود دارد که از این مقدار، ۱۵۰هزار تن آن را صادر می‌کنیم. در فولاد نیز از ۳۰میلیون تولید فولاد کل ۱۰ تا ۱۲ میلیون تن صادر می‌شود.

وی گفت: در زنجیره مس، نمی‌توانیم سنگ را صادر کنیم و نیاز است تا حتما به محصول تبدیل و سپس صادر شود. از تجارت کل صنعت مس در جهان ۷۰ درصد متعلق به محصولات بالادست است. کاتد یا قراضه مس یا کنسانتره فروخته می‌شود و این تجارت در بالادست تعریف شده است. شرکت‌های مس در بخش تقاضا مشکلات بسیاری دارند، زیرا باوجود آنکه این محصول عرضه می‌شود، خریدار وجود ندارد. البته این نکته قابل‌ذکر است که در بازار، بیشتر کاتد مس عرضه می‌شود.

تکمیل زنجیره ارزش در صنعت مس

 وی افزود: مهم‌ترین مسئله، تکمیل زنجیره ارزش در صنعت مس است. مهم‌ترین مسئله این است که زنجیره تکمیل مس اتفاق افتاده و کالاهایی مانند تلفن‌همراه و خودرو را که در زنجیره ارزش بالادستی هستند، تولید کنیم. در حال ‌حاضر با محصولاتی روبه‌رو هستیم که در جهان تجارت نمی‌شوند و وابسته به سفارش هستند. مس‌هایی که شرکت‌های مختلف خودروسازی از آنها استفاده می‌کنند از جنس‌های مختلف و در اشکال گوناگون هستند و در نتیجه به‌شکل ثابتی تجارت نمی‌شوند.

پیروی خاطرنشان کرد: در مجموع، بحث خام‌فروشی در بخش معدن نیازمند رویکرد متعادل و مبتنی بر شواهد است. هر ماده معدنی و هر منطقه، شرایط خاص خود را دارد و نمی‌توان یک سیاست یکسان را برای تمام موارد اعمال کرد. برای مثال، در مورد مس با عیار پایین، فرآوری در محل معدن می‌تواند ضروری باشد، در حالی که برای سنگ‌های تزئینی، صادرات به‌صورت خام ممکن است در برخی موارد توجیه اقتصادی داشته باشد. همچنین، باید به مسائلی مانند مصرف انرژی، آب و تاثیرات زیست‌محیطی توجه ویژه‌ای داشت.

سخن پایانی

تکمیل زنجیره ارزش و حرکت به‌سمت تولید محصولات نهایی با ارزش‌افزوده بالا، مانند محصولات الکترونیک در صنعت مس، می‌تواند یک هدف بلندمدت باشد. اما این امر نیازمند سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، آموزش نیروی کار ماهر و توسعه تکنولوژی است. در نهایت، سیاست‌گذاران باید با استفاده از ابزارهای تحلیلی پیشرفته و در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی، تصمیمات خود را اتخاذ کنند.

این تصمیمات باید به‌طورمستمر مورد بازنگری قرار گیرند تا با تغییرات شرایط بازار و تکنولوژی همگام باشند. تنها با چنین رویکرد جامع و انعطاف‌پذیری است که می‌توان از ظرفیت‌های بخش معدن به بهترین شکل بهره‌برداری کرد و به توسعه پایدار این بخش حیاتی از اقتصاد کشور دست یافت.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین