نفت و بخت سیاه دریا
دهههاست که آلودگی نفتی روزگار زیستمندان دریایی را سیاه کرده و اکوسیستمهای دریایی را بهشدت به خطر انداخته است.
خلیجفارس نیز بهدلیل داشتن سهم بالایی از منابع نفتی در جهان و تردد کشتیهای کشورهای مختلف، با انواع و اقسام آلودگیهای نفتی روبهرو است. حجم عمده آلودگیهایی که در خلیجفارس و تنگه هرمز ایجاد میشود، بهدلیل سوءمدیریت در منابع نفتی فراوان است. بهگفته کارشناسان، خلیجفارس یکی از آلودهترین دریاهای جهان است. بزرگترین آلودگی نفتی ایجادشده در خلیجفارس به زمان جنگ ایران و عراق باز میگردد که ۵.۸ میلیون بشکه نفت در آن رها شد و بعد از آن آتشسوزی چاههای نفتی است که باعث ورود حجم زیادی از نفت خام به دریا شد و علاوه بر آن آلودگی هوا بر اثر سوخت نفت، که دامنه پراکندگی آن تا کیلومترها رفت.
احسان عابدی، عضو هیات علمی گروه علوم زیستی پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی در گفتوگو باصمت میگوید: در ایران قوانینی برای حفاظت از اکوسیستم دریایی و مقابله با آلودگیهای نفتی دریا وضع شده است. از طرفی ایران عضو کنوانسیونهای بینالمللی است اما نبود نظارت کافی راه دور زدن قانون را باز گذاشته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
یکی از مشکلات محیطزیستی دریاها بحث آلودگی نفتی است. بهطور مشخص، آلودگیهای نفتی چگونه وارد دریاها میشوند و چه اثراتی بر اکوسیستم آنها به جا میگذارند؟
به هر گونه ماده یا انرژی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به محیطزیست و در این مورد مشخص، وارد محیط دریا شود و اثرات نامطلوبی بر کیفیت پارامترهای آب، بر موجودات زنده یا بر فعالیتهای دریایی مثل صیادی بگذارد که در نهایت سلامت اکوسیستم و زیستمندان آن را به خطر بیندازد، آلودگی میگویند.
ممکن است مادهای که منجر به آلودگی شده یک ماده طبیعی باشد اما چون بیش از حد وارد محیط شده، تبدیل به آلاینده میشود. بهعنوان مثال، نفت یک ماده طبیعی است که بر اثر میلیونها سال فعالیت تکسلولیهای دریایی و انباشت آنها در بستر اقیانوسها و دریاها و فعلوانفعالات شیمیایی که به آنها وارد شده، به وجود آمده است.
اما همین نفت را بهعنوان یک آلاینده میشناسیم، چراکه نتوانستیم از آن بهدرستی استفاده کنیم و آن را تبدیل به یک معضل بزرگ کردیم. نفت از زمانی که اکتشاف و استخراج میشود تا استحصال و بهرهبرداری از آن، انواع آلودگیها را از خود به جا میگذارد.
نفت بهصورت خام میتواند وارد دریا شده و آلودگی ایجاد کند. انواع و اقسام فعلوانفعالاتی که در نفت اتفاق میافتد منجر به آلودگی میشود.
سوختن ناقص نفت از دیگر اشکال آلودگیهای نفتی است. یکی از مهمترین آلودگیهای نفتی مربوط به کشتیهای حامل نفت است. سوانح و اتفاقاتی که برای این کشتیها اتفاق میافتد، بار نفت آنها را وارد دریا میکند.
همچنین محصولاتی که پتروشیمیها تولید میکنند، نفتی هستند و آلایندههای نفتی ایجاد میکنند.
انباشت این مشکلات باعث شد از سالها پیش و بهویژه از سال ۱۹۷۰ میلادی، بشر خود را برای مقابله با آلودگیهای نفتی بهطور جدیتری آماده کند و برای آن راهکار ارائه دهد. قوانینی هم در این مورد به اجرا درآمده است.
بهعنوان مثال میتوان به قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بینالمللی آمادگی، مقابله و همکاری در برابر آلودگی نفتی اشاره کرد.
ایران در سال ۱۳۷۶ با تصویب مجلس به عضویت این کنوانسیون درآمد. مجری انجام این قانون، سازمان بنادر و دریانوردی بوده و بیشتر تمرکز آن بر کشتیهای نفتی است.
در بند یک ماده ۵ این کنوانسیون به اقدام در صورت دریافت گزارش آلودگی نفتی اشاره و گفتهشده هرگاه عضوی گزارشی یا اطلاعات مربوط به آلودگی که توسط دیگر منابع تهیه شده، دریافت کند باید حادثه را بهمنظور تعیین اینکه سانحه، آلودگی نفتی است یا خیر، مورد ارزیابی قرار دهد.
همچنین ماهیت، وسعت و پیامدهای احتمالی سانحه آلودگی نفتی را مورد ارزیابی قرار دهد و سپس بدون تاخیر تمامی کشورهایی را که منافع آنها بهوسیله چنین سانحه آلودگی نفتی تحتتاثیر یا احتمالا تحتتاثیر قرار میگیرد، تا پایان اقدامات به عمل آمده برای مقابله با سانحه یا تصمیم کشورهای یادشده برای اقدام مشترک، مطلع کند.
بهطور کل آلودگیهای نفتی چه تاثیری بر اکوسیستمهای دریایی میگذارد؟
خلیجفارس بهشدت تحتتاثیر آلایندههای نفتی است. آلایندههای نفتی در برگیرنده ترکیبات سمی و خطرناک برای تمام موجودات زنده است.
یکی از این ترکیبات PAH ها هستند که در آن ترکیباتی مانند نفتالن، فلورن، فنانترن، آنتراستن، پایرن و بنزن وجود دارند. هر کدام از این عوامل یک عامل سمی و سرطانزاست که در نهایت آبهای خلیجفارس را تحتتاثیر قرار میدهند.
خلیجفارس یک دریای جوان است و تنوع ژنتیکی و زیستی آن برای این سطح از آلودگی کافی نیست.
به همین دلیل، اکوسیستم آن شکننده است و گونههای آن شدیدا تحتتاثیر تخریب اکوسیستم قرار میگیرند.
از همینرو است که امروز شاهد قرار گرفتن اکثر گونههای دریایی خلیجفارس مانند لاکپشتها در فهرست قرمز موجودات در معرض خطر انقراض هستیم.
قاچاق سوخت چگونه باعث آلودگی نفتی خلیجفارس میشود؟
در خلیجفارس قاچاق سوخت بهدلیل سودآوری بیشتر یا هر دلیل دیگری به یکی از عوامل جدی ایجاد آلودگی نفتی تبدیل شده است.
کشتیهای صیادی و بازرگانی مخازن بزرگی را در خود تعبیه و آن را با نفت و گازوئیل پر میکنند تا به کشورهای همسایه از جمله پاکستان قاچاق کنند، چراکه قیمت نفت و فرآوردههای نفتی در ایران پایین و در کشورهای دیگر بسیار بالاست و همین مسئله باعث وسوسه افراد برای قاچاق آن میشود.
زمانی که ماموران مبارزه با قاچاق میخواهند این کشتیها را در دریا متوقف و قاچاقچیان را دستگیر کنند، کشتی حامل بار قاچاق، لولههای نفتی خود را در بشکهها قرار میدهد و در زمانی که در حال فرار است تمام بار خود را در طول مسیر در دریا تخلیه میکند.
زمانی هم که ماموران آن کشتی را متوقف میکنند، دیگر نفت و گازوئیلی در کشتی وجود ندارد.
تخلیه نفت و گاز در دریا یک فاجعه محیطزیستی در سطح گستردهای ایجاد میکند که یکی از آنها از بین رفتن صخرههای مرجانی و آلوده کردن و از بین رفتن موجودات کفزی است که در خلیجفارس زندگی میکنند.
همچنین این آلودگی نفتی باعث نابودی شدن لاکپشتها و پرندگان دریایی میشود، چراکه وقتی نفتی در دریا مینشیند آبزیان ناگزیر در دام آن میافتند.
یکی از آلودگیهای همیشگی نفتی در خلیجفارس مربوط به پتروشیمیهاست. اما چرا پس از این همهسال جلوی آلودگی آنها گرفته نمیشود؟
پتروشیمیهای منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس یکی از نمونههای ایجاد آلودگی نفتی هستند که سازمان حفاظت محیطزیست بر آنها فشارهایی آورده و قوانینی را در این زمینه اعمال کرده است.
اما سازمان حفاظت محیطزیست هم هرقدر مواظبت کند و شرکتها هم پروتکلها را رعایت کنند، باز هم فرآیند سرمایهگذاری و بهرهبرداری از نفت فرآیند آلایندهای است.
بهعنوان مثال در عسلویه و مناطق نفتی با مسئله فلرسوزی یا سوزاندن گاز سرمشعل روبهرو هستیم.
سوخت فلر در این مناطق با رطوبت زیاد هوا ترکیب و سپس سنگین شده و به دریا میریزد. اگر هم این ترکیب روی زمین بریزد بر اثر بارندگی و جاری شدن آب، مجدد وارد دریا میشود.
آیا مشکل در نبود قوانین یا خلأ در آن است، یا راههای دور زدن قانون آسان است؟
در ایران قوانینی برای حفاظت از اکوسیستم دریایی و مقابله با آلودگیهای نفتی دریا وضع شده است.
از طرفی ایران عضو کنوانسیونهای بینالمللی است اما نبود نظارت کافی راه دورزدن قانون را باز گذاشته است.
برخی از پتروشیمیهای حاشیه خلیجفارس از غروب تا طلوع آفتاب شروع به تخلیه آلایندگیهای خود در دریا میکنند و بعد از آن هیچ اثری هم از آن باقی نمیماند.
دریا یک محیط سیال است و روزی دو بار هم جزرومد در خلیجفارس اتفاق میافتد، به همین خاطر آلودگی تخلیهشده یک جا نمیماند اما آثار بلندمدت آن بر دریا از بین نمیرود.
متاسفانه دورزدن قانون بسیار اتفاق میافتد و نظارت خاصی هم در این زمینه وجود ندارد. بهعنوان مثالی دیگر بارها پیشآمده که وقتی با کشتی به دریا میروید زبالههایی میبینید که نشان میدهد کشتیهای دیگر که برای مدت طولانی روی دریا هستند زبالههای خود مثل بطریها و پلاستیکها را در دریا تخلیه کردهاند.
این زبالهها به چشم میآیند و میتوانیم از حضورشان باخبر شویم اما آلودگیهایی که پتروشیمیها شبانه وارد دریا میکنند بهدلیل سیالیت آب قابل رویت نیست و تنها وجدان کاری خود اشخاص و نظارت بیشتر باعث میشود شاهد این موضوعات نباشیم.
کنوانسیونها و قوانین بینالمللی برای مقابله با ایجاد این آلودگیها چقدر بهطور واقعی تاثیرگذار بوده است؟ اگر این قوانین وجود دارد، رعایت نکردن آنها، چه مجازاتها و پیامدهایی برای طرفین دارد؟
بزرگترین پایانه نفتی در خلیجفارس، پایانه بزرگ نفتی خارک است که در آن حملونقل نفتی اتفاق میافتد. ما توانستهایم تا حدی نظارت کنیم اما به هر حال آلودگیهای نفتی آنقدر زیاد بوده که اکوسیستم مرجانی جزیره خارک آسیب ببیند.
البته فقط آلودگی نفتی دلیل این موضوع نیست، بلکه افزایش دمای آب و صید بیرویه ماهی هم بر اکوسیستم مرجانی جزیره خارک تاثیرگذار بوده است.
کنوانسیون تاسیس صندوق جبران خسارت در سال ۱۹۷۱ در جهت جبران سریع و پرداخت متناسب خسارت با استفاده از ظرفیت خریداران نفت و کمک به اشخاص مقصر در آلودگی اما ناتوان در پرداخت مبلغ خسارت به تصویب رسید.
براساس آن، همه دولتها هزینهای را به این صندوق پرداخت میکردند، یکسری تصمیمات میگرفتند و راهکارهایی پیشنهاد میدادند تا مانع از آلودگی نفتی شود.