گیلان و مازندران همچنان صدرنشین هستند
گردشگری یا توریسم سفر به قصد لذت بردن یا کسبوکار است. بر اساس تعریف سازمان جهانی گردشگری در سال ۱۹۹۵ «مجموعه فعالیتهای فرد یا افرادی که به مکانی غیر از مکان عادی زندگی خود مسافرت و حداقل یک شب و حداکثر یک سال در آنجا اقامت میکنند و هدف از مسافرت آنان نیز گذراندن اوقات فراغت است و اهدافی نظیر اشتغال و کسب درآمد شامل آن نمیشود».
گردشگری یا توریسم سفر به قصد لذت بردن یا کسبوکار است. بر اساس تعریف سازمان جهانی گردشگری در سال ۱۹۹۵ «مجموعه فعالیتهای فرد یا افرادی که به مکانی غیر از مکان عادی زندگی خود مسافرت و حداقل یک شب و حداکثر یک سال در آنجا اقامت میکنند و هدف از مسافرت آنان نیز گذراندن اوقات فراغت است و اهدافی نظیر اشتغال و کسب درآمد شامل آن نمیشود». بر این اساس کسانی که شامل این تعریف میشوند نیز گردشگر نامیده میشوند.
امروزه تعداد روزافزونی از مقصدها در سراسر جهان برای گردشگری گشوده و در آن سرمایهگذاری میشود. گردشگری از طریق ایجاد شغل و کسب درآمد صادراتی به یک عامل اصلی پیشرفت کشورها و توسعه زیرساختهای آنها در ۶ دهه گذشته، به یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی در جهان تبدیل شده است. آمار نشان میدهد با وجود جاذبههای مهم گردشگری در کشور، دو استان گیلان و مازندران همچنان در صدر مکانهای هدف گردشگری توسط مردم است و استانهایی مانند کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی سهم چندانی از این نظر ندارند.
آمار چه میگوید؟
آمارها نشان میدهد تعداد گردشگران بینالمللی از ۲۵ میلیون نفر در جهان در سال ۱۹۵۰ به ۲۷۸ میلیون نفر در سال ۱۹۸۰، ۶۷۴ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ و هزار و ۲۳۵ میلیون نفر در سال ۲۰۱۶ افزایش یافتهاست.
به همین ترتیب، گردش مالی این صنعت بینالمللی که از طریق مقصدهای جهانی به دست میآید از ۲ میلیارد دلار در سال ۱۹۵۰ به ۱۰۴ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۰، ۴۹۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ هزار و ۲۲۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است.
جهانگردی پس از مواد شیمیایی و سوخت و بالاتر از محصولات خودرو و مواد غذایی رتبه سوم در کسب درآمد برای کشورها را دارد و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، جهانگردی بهترین گروه درآمدزایی است.
بیشتر گردشگرها بیش از هر چیز به آب و هوا، فرهنگ یا طبیعت مقصد خود اهمیت میدهند و گردشگری سازمانیافته امروزه یک صنعت بسیار مهم در جهان است. این صنعت دارای شاخهها و انواع گوناگونی مانند گردشگری طبیعی، حیات وحش، ورزشی، تفریحی، روستایی و ... است که هر یک در جای خود و به تناسب شرایط منطقه قدرت زیادی در جذب منابع مالی برای هر جامعه دارد. این در حالی است که کشورمان علاوه بر تنوع طبیعی دارای یک تنوع عجیب فرهنگی و اجتماعی هم هست که هر یک با توجه به همان شرایط جغرافیایی تفاوتهای زیادی هم دارند.
غفلت از ظرفیتهای پنهان گردشگری
گردشگری و سفر را شاید بتوان یکی از شاخصها و مظاهر دنیای مدرن دانست. اگر چه سفر کردن و گشت و گذار همواره برای بشر جذاب بوده و هست، اما به مرور زمان این بخش از زندگی بشر جای خود را به صورت علمی و در دانشگاهها و مراکز علمی باز کرد. بهگونهای که در شرایط کنونی بسیاری از کشورهای جهان بخش زیادی از برنامه توسعه خود را برمبنای گردشگری استوار کردند.
به عنوان مثال کشوری مانند ترکیه با کسب ۴۶ میلیارد و ۲۸۴ میلیون و ۹۰۷ هزار دلار از صنعت گردشگری در سال ۲۰۲۲ که در عمل هیچ منبع طبیعی ارزشمند اقتصادی- به غیر از منابع محدود زغالسنگ- ندارد، بخش زیادی از درآمد ملی خود را از طریق این صنعت کسب کرد.
این در حالی است که اگر نگاهی به نقشه جغرافیایی ترکیه بیاندازیم، درخواهیم یافت این کشور در یک عرض جغرافیایی گسترده شده و به همین دلیل از تنوع آب و هوایی زیادی برخوردار نیست. یعنی از غرب به شرق و از شمال به جنوب این کشور تقریبا همه کشور دارای یک آب و هوای یکسان است. اما وقتی این وضعیت را با جغرافیای کشور خودمان قیاس میکنیم، متوجه میشویم که چه تنوع آب و هوایی در ایران وجود دارد و این تنوع چه تمدنها و فرهنگیهای متنوعی را ایجاد کرده است، بهطوریکه فقط ظرفیت گردشگری طبیعی را حتی با کشورهای اطراف قابل مقایسه نمیکند.
با این حال بخش زیادی از مردم از این ظرفیتهای گسترده در کشور بیاطلاع بوده و در فرصتهای گردشگری مغتنمی مانند تعطیلات نوروز، باز هم همان جایی را انتخاب میکنند که در بیشتر مواقع و در پایان هفته به آن جا میروند.
گزارش پیشرو در پی پاسخگویی به این مساله است که چرا با وجود ظرفیتهای بالای گردشگری، همچنان بخشهای زیادی از کشورمان از نظرها پنهان مانده و کمتر کسی حاضر به تجربه زیباییهای آن است.
ایران چه جاذبههای گردشگری دارد؟
گوشه گوشه ایران را که بگردید، پر از جاذبههای گردشگری جذاب و دیدنی است و همین امر این خاک را به یک مقصد مناسب برای گردشگری در سراسر جهان تبدیل کرده است.
کمتر کشوری در دنیا هست که چند عامل متضاد طبیعی مانند کوه، جنگل، رودخانه، کویر، اقلیم سرد و گرم، مرطوب و خشک را با هم در خود داشته باشد و حداقل این مهم در بین همسایگان ایران وجود ندارد. شمار این جاذبهها آنقدر زیاد است که بسیاری از افراد برخی از این جاذبهها را نمیشناسند و حتی به دلیل این ناشناخته ماندن آسیبهای زیادی هم به آنها وارد شده است. هرچند با مرور تارنمای وزارت میراث فرهنگی و گردشگری هیچ اطلاعی از تعداد دقیق آثار ملی ثبت شده در ایران به دست نمیآید و مساله آمار دقیق همواره یک مشکل جدی در کشور است؛ با این حال به استناد گزارشهای رسانهای تا سال ۱۳۹۷ تعداد ۳۶ هزار اثر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. نکته مهم این است که بخش زیادی از این آثار در فهرست آثار یونسکو به ثبت رسیده که از این نظر یک امتیاز فوقالعاده مهم برای کشورمان محسوب میشود. اگرچه تعداد این آثار به صورت کامل اکنون در دسترس نیست اما ۲۷ دستهبندی بزرگ در این زمینه وجود دارد که شامل آثار طبیعی مانند جنگل هیرکانی، دشت لوت و ... و یا آثار تاریخی مانند تخت جمشید و ... است.
پراکندگی جغرافیایی آثار تاریخی
پراکندگی جغرافیایی آثار تاریخی در ایران هم نشان میدهد کشورمان علاوه بر تنوع طبیعی دارای یک تنوع عجیب فرهنگی و اجتماعی هم هست که هر یک با توجه به همان شرایط جغرافیایی تفاوتهای زیادی هم دارند. اینکه شکل خانهها و حتی مصالح ساختمانی به کار رفته در آن در یزد با کرمان، اصفهان، کردستان و ... تفاوت دارد به دلیل همین شرایط جغرافیایی است که متناسب با آن حتی فرهنگهای متفاوتی ایجاد کرده و در تنوع پوشش، رفتار، زبان و ... تاثیر بسزایی دارد. به گفته همایون کاتوزیان در مقدمه کتاب «اقتصاد سیاسی ایران»، کشورمان در هر منطقه مانند یک اتاقی است که کف آن با موزاییکهای جدا از هم، به صورت مستقل اما در کنار هم تشکیل شده که جدا از مزایا و مسائل مهم فرهنگی و سیاسی یک فرصت استثنایی برای جذب گردشگری و سرمایه برای کل کشور است.
چرا مردم به مکانهای جدید نمیروند؟
با توجه به این وضعیت و تنوع گردشگری شوربختانه باید گفت همچنان پراکندگی استقبال از مناطق مختلف به یک میزان نیست و حجم استقبال از یک منطقه در بعضی اوقات بسیار بیشتر از مکانهای دیگر است. به طور مثال بنابر آمار تعداد سفرهای نوروزی در سال ۱۴۰۲، پرمسافرترین مقاصد، به ترتیب استانهای مازندران، گیلان، خراسان رضوی، هرمزگان، خوزستان، بوشهر، فارس، اصفهان و آذربایجان شرقی بوده است.
این در حالی است که حتی در مسیر این استانها هم مکانهایی وجود دارد که کمتر به آنها توجه میشود. به طور مثال استان سمنان که در مسیر استانهای خراسان رضوی، مازندران و گلستان قرار دارد، با داشتن تعداد ۳۰ اثر ثبت شده ملی و داشتن همزمان تنوع بالای اقلیمی مانند کوههای مرتفع، جنگل، رودخانه و کویر کمتر مورد استقبال مسافران نوروزی است. این وضعیت برای استانهای مانند قزوین و زنجان که در مسیر استانهای گیلان و آذربایجان شرقی و اردبیل هم هستند صادق است. حتی بسیاری از مناطق جنوبی ایران که وضعیت بسیار مناسبی را در ایام نوروز داشته و وضعیت خوبی به لحاظ اقلیمی هم دارند، مورد غفلت بسیاری از مردم و مسافران داخلی است. به طور مثال استانهای یزد و کرمان، سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و شمالی، لرستان، همدان و ... با وجود آنکه نسبت به مبدا بسیاری از سفرها به استانهای پر مسافر، هم نزدیکتر بوده و از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه هستند، همچنان در انتهای فهرست مقاصد گردشگری مسافران داخلی هستند. بنابراین به نظر میرسد عوامل سیاسی داخلی و خارجی، نهادی و سازمانی، زیربنایی و اقتصادی تأثیر معناداری بر توسعهنیافتگی گردشگری در ایران دارند. چنانچه به استناد پژوهش «هادی ویسی» و «خدیجه مهماندوست» با عنوان «بررسی موانع توسعه صنعت گردشگری بینالمللی در ایران» که با تأکید بر گردشگری ورودی انجام شده، عوامل سیاسی داخلی و خارجی، نهادی و سازمانی، زیربنایی و اقتصادی تأثیر معناداری بر توسعه نیافتگی گردشگری در ایران دارند و با وجود فرصتهای فرهنگی و دینی جاذبههای گردشگری، تأثیر معناداری در توسعه صنعت گردشگری ایران ندارند. با توجه به این نکته مهم میتوان دریافت که چرا تجربه جدید گردشگری در ایران طرفدار ندارد و چرا بیشترین هدف گردشگری در ایران مربوط به مناطق خاصی است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد وضعیت اقتصادی گرچه مهم است اما تنها ملاک کم رونقی گردشگری در برخی مناطق نیست و بسیاری از مردم ترجیح میدهند با داشتن تمکن مالی باز هم به کشورهای دیگر بروند در حالی که مشابه آن در ایران هم هست.
با علم به این موضوع که گردشگری یکی از راههای مهم توسعه پایدار بدون آسیب به محیط زیست است، نکاتی که به آن اشاره شد، مواردی است که باید برای توسعه مناطق کم برخوردار به آنها توجه داشت.