فولاد، قربانی سیاستهای دوگانه دولت

شهریار خادمی - صنعت فولاد ایران که روزی بهعنوان یکی از ارکان اصلی تولید ملی شناخته میشد، این روزها در میان سیاستهای دستوری و دوگانهای که از سوی دولت اتخاذ میشود، در حال فروپاشی است. در حالی که دولت از حمایت از تولید سخن میگوید، حقیقت این است که فشارهای ناشی از تصمیمات اقتصادی در عرصه انرژی و ارز، این صنعت را به مرز تعطیلی کشانده است. در این یادداشت به بررسی عواملی که موجب تضعیف فولاد ایران شدهاند، خواهیم پرداخت.
صنعت فولاد ایران، بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای تولید ملی کشور، در حال حاضر تحت فشارهای بسیاری قرار دارد. در حالی که همیشه از این صنعت بهعنوان نماد رشد و پیشرفت اقتصادی ایران یاد میشد، امروز در مواجهه با سیاستهای دوگانه اقتصادی، وضعیت آن رو به افول است.
حاکمیت ایران همیشه شعار «حمایت از تولید» را بر زبان داشته است، اما در عمل، هیچکدام از این شعارها در صنعت فولاد تحقق نیافته است. در کنار تحریمهای خارجی، سیاستهای داخلی دولت هم نقش مهمی در بحران این صنعت ایفا کردهاند. نخستین عامل بحران صنعت فولاد، افزایش بیرویه قیمت انرژی است. در حالی که در بسیاری از کشورهای منطقه، دولتها بهمنظور حفظ مزیت رقابتی این صنعت، انرژی را با قیمت ثابت و قابل پیشبینی در اختیار تولیدکنندگان قرار میدهند، در ایران وضعیت بهطور معکوس است. افزایش سالانه قیمت گاز و برق بدون هیچگونه پیشبینیپذیری، تولیدکنندگان را در موقعیتی قرار داده که قادر به برنامهریزی مالی برای سالهای آینده نیستند. در نتیجه، هزینههای تولید فولاد در ایران بهطور چشمگیری افزایش یافته و رقابتپذیری این صنعت در بازار جهانی کاهش پیدا کرده است.
علاوه بر این، سیاستهای ارزی دولت، بهویژه نرخگذاری دستوری ارز صادراتی، معضل دیگری است که تولیدکنندگان فولاد با آن دست و پنجه نرم میکنند. بهجای آنکه تولیدکنندگان بتوانند ارز حاصل از صادرات را با نرخ واقعی بازار آزاد تبدیل کنند، مجبورند آن را با نرخ پایینتری به بانک مرکزی واگذار کنند. در حالی که مواد اولیه و قطعات موردنیاز برای تولید، همچنان با نرخ ارز آزاد تأمین میشود. این سیاست باعث ایجاد شکاف عمیق میان هزینهها و درآمدها شده و موجب فشارهای مالی شدید به تولیدکنندگان فولادی شده است.
اما این مشکلات تنها به موارد یاد شده محدود نمیشود. بسیاری از شرکتهای فولادی، بهویژه در استانهای مختلف مانند اصفهان و هرمزگان، در حال نزدیک شدن به مرز زیاندهی هستند و در نتیجه، امکان ادامه تولید برای آنها بسیار مشکل شده است. این وضعیت، نهتنها تهدیدی برای بقای این بنگاهها است، بلکه بهطور کلی اقتصاد ملی را تحت فشار قرار داده و باعث کاهش درآمدهای ارزی کشور میشود.
در پایان، باید گفت که وضعیت کنونی صنعت فولاد ایران، نتیجه مستقیم یک مجموعه سیاستهای ناهماهنگ است که هرکدام در نقطهای از روند تولید و صادرات این صنعت خلل ایجاد کردهاند. اگر دولت بهسرعت به اصلاح این سیاستها نپردازد، آیندهای تیره و تار برای این صنعت متصور خواهد بود.