کوروش شاهبهرامی؛ صدای مانا و چهرهی خلاق موسیقی پاپ
در دنیای موسیقی ایران، گاهی چهرههایی ظهور میکنند که اگرچه سالهاست در پسزمینه پرورش یافتهاند، اما با اولین نغمههای رسمیشان، توجه مخاطبان را جلب میکنند. کوروش شاه بهرامی یکی از همین نامهاست؛ گیتاریست و خوانندهای کهنهکار، اما نوظهور که ریشه در عمق تجربه دارد و میوهاش تازه به بار نشسته است.

آغاز یک مسیر عاشقانه با شش سیم
ماجراجویی کوروش شاه بهرامی در موسیقی، از ۱۹ فروردین ۱۳۸۲ با انتخاب گیتار بهعنوان همراه همیشگیاش شروع شد؛ سازی که قرار بود نهفقط صدایی تولید کند، بلکه شخصیتی هنری بسازد. علاقهاش به موسیقی از همان روزهای نخست با تعهد و پشتکار گره خورد و باعث شد زیر نظر اساتیدی همچون علیرضا جنانی و بهرام جباریزاده، سالها وقت بگذارد و اصول نوازندگی را بهصورت علمی و عملی بیاموزد. او بهجای تقلید صرف، مفاهیم تئوریک، دینامیک اجرای زنده و حس موسیقایی را بهصورت همزمان درک کرد و این یعنی تولد هنرمندی با هویتی مستقل.
پس از حدود یکسالونیم، این مسیر را با جدیت بیشتر زیر نظر بهرام جباریزاده ادامه داد؛ دورهای که بر اساس استانداردهای بینالمللی کنسرواتوار موسیقی تورنتو Royal Conservatory of Music Toronto تدریس میشد و در پرورش نگاه حرفهای کوروش نقش کلیدی داشت.
لمس ظرافتهای جز با میراثدار استاد صبا
در میانه راه، کوروش شاه بهرامی بهدنبال وسعتبخشی به دایره شنیداری و تکنیکی خود، چند جلسه نزد ابوالحسن میرولی—نوه دختری استاد ابوالحسن صبا و نوازندهای تحصیلکرده در کالج موسیقی برکلی—سبک جز را تجربه کرد. گرچه تنها ۱۰ جلسه طول کشید، اما آنچه بهدست آمد، تصویری تازه از ریتم، هارمونی و آزادی موسیقایی بود. سبک جز به کوروش آموخت که گیتار فقط نت نیست؛ بلکه یک زبان است. زبانی برای بیان پیچیدگیهای درونی هنرمند.
آموزش علمی با استاد وارطان؛ تئوری پشت صحنه صدا
سال ۱۳۸۵، فصل تازهای در آموزش کوروش رقم خورد؛ اینبار با حضور در کلاسهای وارطان ساهاکیان، یکی از اساتید تئوری موسیقی و سلفژ. شناخت گامها، فواصل، تحلیل قطعات و درک ساختار، کوروش را از یک نوازنده صرف، به یک موسیقیدان کامل تبدیل کرد. این مهارتها بعدها در ساخت ملودیها و اجرای زنده نقش کلیدی ایفا کردند. برای کوروش، تئوری موسیقی تنها ابزار یادگیری نبود، بلکه چارچوبی بود برای خلق آثار ماندگار و منظم.
ورود به دنیای صدا: اولین ضبط حرفهای
خرداد ۱۳۸۵، نخستین قدم در فضای استودیویی برای کوروش شاه بهرامی برداشته شد. در آن سال، او قطعهای تجربی را در استودیو ضبط کرد؛ اتفاقی که شاید در نگاه اول ساده باشد، اما برای هر هنرمند لحظهای تعیینکننده است. کوروش با این تجربه توانست ارتباطی عمیق بین ذهن خلاقش و ابزارهای ضبط حرفهای برقرار کند. این نقطهعطف به او اعتماد به نفس بیشتری داد و روح تازهای در ایدهپردازیهای آیندهاش دمید.
«روزهای رفته»؛ صدایی که مخاطب را بیدار کرد
۱۰ تیر ۱۳۹۲، روزی ماندگار در کارنامه کوروش بود. نخستین آهنگ رسمیاش با نام «روزهای رفته» منتشر شد و بهسرعت در فضای مجازی دستبهدست چرخید. این اثر توانست عمق احساس، صدای منحصربهفرد او را به مخاطب نشان دهد. استقبال مخاطبان و بازخوردهای مثبت، کوروش را به ادامه مسیر امیدوار کرد. از آن زمان تاکنون، او آثار متعددی منتشر کرده که همگی بازتابی از نگاه شخصی و تجربهگرای او به زندگی، عشق و زمانه هستند.
انتقال دانش؛ کلاسهایی برای پرورش آینده
کوروش شاه بهرامی تنها به اجرای شخصی بسنده نکرد. او با جدیت وارد عرصه آموزش شد و تدریس گیتار پاپ را در برنامه کاریاش قرار داد. هنرجویان بسیاری، با کوروش نخستین نتهای زندگی هنریشان را نواختند و به مدد نگاه دقیق و حوصلهمند او، توانستند مسیر خود را در دنیای موسیقی پیدا کنند. کوروش تدریس را بخشی از رسالت هنری خود میداند؛ راهی برای ساخت آیندهای روشنتر در موسیقی ایران.
ملودیهایی که از دل میآیند
از تابستان ۱۳۸۹، ملودیسازی به شکل جدی وارد زندگی کوروش شد. او از دوران نوجوانی بهجای تمرکز صرف روی اجرا، شروع به ساختن کرد. همین ویژگی باعث شد امضای شخصی کوروش، در آثارش ملموس باشد. تلفیق دانش تئوریک، مهارت نوازندگی و حس لطیف انسانی، از او یک سازنده ملودی اصیل ساخت. یکی از جذابترین نکات این مسیر، اجرای ملودیهایی از آهنگهای انریکه ایگلسیاس با گیتار و دریافت دو لایک شخصی از سوی این خواننده جهانی بود؛ افتخاری که نشان از دقت، مهارت و ذوق کوروش دارد.
دانلود آهنگ جدید: https://ireetm.com/
از نتهای موسیقی تا تحلیلهای اجتماعی
در کنار فعالیتهای موسیقایی، کوروش مدتی در دانشکده موسیقی به تحصیل پرداخت. اما بهمرور، علاقهاش به درک عمیقتر جامعه، او را به سوی علوم اجتماعی کشاند. تغییر رشتهاش به دانشکده علوم اجتماعی، نهتنها خلاقیت او را محدود نکرد، بلکه موجب شکلگیری نگاهی عمیقتر به انسان، اجتماع و معنا در آثارش شد. کوروش اکنون هنرمندیست که موسیقی را نهفقط برای گوش، بلکه برای فکر و دل میسازد.