اقشار ضعیف را دریابیم

اقشار ضعیف را دریابیم

امیرحسین حبیبی _سالهاست شرایط فعلی اقتصاد کشور با بنا گذاشتن و تایید بر تصمیمات اشتباه ، با مشکلات عدیده ای مواجه شده است ، متاسفانه تاثیر این اقدامات در اختلاف طبقاتی جامعه بیشتر عیان بوده و شاهد بودیم به اصطلاح دهک متوسط در حال نابود شدن است .
در دهه گذشته به صورت چشمگیر شاهد بی نظمی اقتصادی در جهت ثبات ارزش پولی و تورم بوده‌ایم ، این مسئله موجب شده است تا صنعتگران و کارآفرینان به نام کشور در پیام های مختلفی نسبت به عدم مدیریت مناسب مشکلات اقتصادی هشدار یا گاها فریاد زده تا مسئولان مربوطه از خواب بیدار و اگر توفیق باشد پاسخگو باشند .

این بار بر آن شده ایم در سلسله مصاحباتی از آقای علیرضا بوستانی به عنوان یک کارشناس اقتصاد از علل مشکالات پیشرو سخن بگوییم ، ایشان نه به عنوان مدیرعامل مجموعه صنایع غذایی تبرک ، بلکه تاکید بر آن داشتند تا به عنوان یک کارشناس اقتصاد در قالب ١٠ یادداشت از دلایل وضع موجود سخن بگویند و هشدارهایی نسبت به تداوم این اوضاع به اولیای امور و به ویژه تصمیم گیران اقتصادی داشته باشند ، در یادداشت اول با موضوع «اقشار ضعیف را دریابیم» مطلب ایشان را خواهید خواند ، در این یادداشت علیرضا بوستانی از عدم توجه مسئولان به دهک های پایین جامعه و از عواقب این عدم توجه سخت گفته اند ، گفتنی است ایشان از طریق پاکدشت های متعددی سعی بر اطلاع رسانی در خصوص رفع مشکلات پیشرو داشته است .

با سلام ، امروز مایلم به موضوع اقتصادی اجتماعی بپردازم ، این مسئله واقعاً این حقیر را به عنوان یک فعال اقتصادی نگران کرده است .
همانطور که مستحضر هستید پول ملی آبرو یک ملت است ، سالهاست نسبت عدم مدیریت مناسب این آبرو به حراج گذاشته شده و هیچ اقدامی برای جلوگیری از ادامه این حراج صورت نمی‌گیرد .

درصدد نیستم آن دولت و این دولت را مقصر جلوه دهم زیرا با وضع و روند موجود روشن است از دولت‌ها کاری بر نمی‌آید تا جلوی نابود شدن اعتبار پول ملی گرفته شود .
اما بایستی باید این چهارچوب تغییر کند ، تا زمانی که اقتصاد کشور در این چهارچوب قرار دارد هر روز بحران اقتصادی شدیدتر می‌شود ،فقرا فقیرتر می‌شوند پولدارها پولدارتر می‌شوند و لجن اشرافیت کم نظیری که جامعه ما را در خود غرق کرده فراگیرتر می‌شود .

به فاصله طبقاتی جامعه بنگرید، ثروتمندان ۴ درصد جامعه و طبقات متوسط در حال فروپاشی همچنین طبقه و دهک‌های زیر خط فقر اکثریت جامعه را در حال تشکیل دادن هستند .
ثروتمندان در بالای شهر تهران یک کشور لاکچری برای خود ساخته‌اند و در کاخ‌های لاکچری زندگی می‌کنند که این ماه ها کاخ‌ها از کاخ های شاه و خاندان سلطنت مجلل‌تر است و بدون تردید می‌توان گفت کاخ‌های اعضای خاندان سلطنت و به قول معروف طاغوت با کاخ‌های اشرافی که این روزها ساخته می‌شود به هیچ وجه قابل مقایسه نیست .

همین طبقه اشراف در چند نقطه خوش آب و هوای کشور هم کاخ‌های مجللی دارند که حتی فرصت سرکشی به این کاخ ها برایشان فراهم نمی‌شود و فقط هزینه نگهداری آنها چندین برابر هزینه زندگی دهک های پایین جامعه است ، از توصیف خودرو ها ،امکانات تفریحی ،لباس، خوراک و برج‌های این قشر اشرافی و سفرهای پرهزینه خارجی می‌گذریم که فهرست کردن آنها مثنوی ۷۰ من کاغذ می‌شود ،آنچه آزاردهنده و البته دارای عوارض است این است که این زندگی‌های پرتجمل در برابر چشمان فقرایی قرار دارد که برای تامین معیشت روزانه خود درمانده‌اند و حتی مجبور می شوند به اقدامات خلاف شرم و خلاف شرع روی بیاورند و اگر ایمانشان قوی باشد صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند .

مگر می‌شود فرمان دستور خدا را نادیده گرفت که در قرآن کریم فرمودند : «فقر اگر به سراغ مردم بیاید آنها را به وادی کفر می‌کشاند» این وضعیت غیر اسلامی و غیر انسانی متاسفانه در جامعه‌ای به وجود آمده و در حال گسترش است که قرار بود مظهر عدالت علوی باشد .

در پاسخ به سوال امیرالمومنین اگر از ما بپرسند چرا به جای کم کردن فاصله طبقاتی در جامعه که با نام نظام اسلامی حکومت می‌کنید هر روز فاصله بیشتر می‌شود واقعاً چه جوابی داریم ! آیا از چنین شجاعتی برخوردار هستیم که بگوییم از ثروتمندان مالیات نمی‌گیریم ولی کارگران و کارمندان را قبل از آنکه حقوق ماهانه شان را بگیرند نقره داغ می‌کنیم ،شجاعت این را داریم که بگوییم حقوق مسئولین نظام اسلامی بر خلاف نظام حکمرانی علوی مبالغ نجومیست و حقوقو درآمد مردم عادی حتی کفاف مخارج ۱۰ روزه اول ماه زندگیشان را نمی‌دهد، آیا این جسارت را در خود سراغ داریم ؟

آیا شجاعت داریم که بگوییم در جامعه اسلامی ما اختلاس ،فساد اقتصادی ،رانت خواری ،ویژه خواری ،پارتی بازی و رشوه به یک رویه تبدیل شده است .

در جامعه ای که انباشته شده از تبعیض و فاصله طبقاتی ،با نارضایتی عامه مردم مواجه خواهد شد و نتیجه این نارضایتی‌ها جمع شدن بغض فروخورده در سینه‌های قشر مستضعف خواهد بود ،این بغضهای فروخورده روزی خدای ناکرده به آتشفشان تبدیل خواهند شد و لشکر محرومان و گرسنگان را علیه مسببان این بی‌عدالتی به راه خواهند انداخت که نامی غیر از انقلاب لشکر گرسنگان نخواهد داشت، از چنین انقلابی آیا نمی‌ترسید؟

 به عنوان یک فعال اقتصادی همیشه سعی کرده‌ام که در مباحث اجتماعی و سیاسی که حرفه خود نمی‌دانم ورود پیدا نکنم ولی وقتی این تبعیض‌ها را در جامعه مشاهده می‌کنم که افرادی به خاطر عدم مدیریت در بخش دولتی خصوصاً در مرکز کشور به ثروت‌های نجومی دست یافته اند بدون اینکه زحمتی کشیده باشند، نگران آن مردم فرودست می‌شوم که به نان شب محتاجند.

 امیدوارم با تغییر ریل شرایطی به وجود آید که فاصله طبقاتی به حداقل برسد و کشوری که از ۹ درصد منابع و ثروت جهان و یک درصد جمعیت برخوردار است ،همه مردمان آن از زندگی مرفهی برخوردار شوند ، به امید فردای بهتر ،شاد و پیروز باشید

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین