پرواز فناورانه به آن سوی مرزها
چند سالی میشود که عبارت مهاجرت نخبگان در کنار فرار مغزها معنای کاملتری پیدا کرده است.
روایتی از پروازهای بیبرگشت فناوران
پای درددل صاحبان کسبوکار که مینشینیم، بیشتر صحبت از چوب لای چرخ گذاشتنهایی میکنند که در نهایت آنها را از دریافت تسهیلات منصرف میکند و مجبور میشوند بدون حمایت به کسبوکار بپردازند، هرچند هیچ نهاد ذیربطی زیر بار چنین سازکاری نمیرود، اما مهاجرت دانشبنیانها در سالهای اخیر گواه خوبی برای ناامیدی برخی فعالان این اکوسیستم است که بهدنبال تحقق آرزوهایشان در جای دیگری بودند. شاید تنها پیش از این، متهم نخست فرار مغزها سیاستهای مربوط به وزارت علوم و دستگاههای ذیربط آن نظیر بنیاد ملی نخبگان بود، اما وقتی صحبت از مهاجرت دانشبنیانها میشود، سازمانهای نظیر معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و جهاد دانشگاهی هم بهنوعی مسئول این دستاندازیها در مسیر شکوفایی نخبگان و دانشبنیانها هستند. صمت در این گزارش به بررسی دلایل مهاجرت دانشبنیانها پرداخته است.
کوچ دستهجمعی نخبگان
بهاعتقاد بسیاری از کارشناسان، فرار نخبگان بهمعنای از دست رفتن ثروت معنوی و علمی یک جامعه بهحساب میآید. افرادی که با امکانات ملی به درجهای از نخبگی و توانمندی رسیدهاند، اما درست زمانی که باید از دانش و فن آنها بهرهمند شد، با دستاندازیهای پرسابقه دولتی و بانکی مانع شکوفایی و بهنوعی تبدیل به یک نیروی حاضرآماده برای جوامعی میشوند که هیچ زحمتی در راستای کسب دانش آنان متحمل نشدهاند. بهگفته رئیس جدید جهاد دانشگاهی، مهاجرت نخبگان به دانشبنیان رسیده است. روحالله دهقانی فیروزآبادی با انتقاد از روند رو به رشد مهاجرت نخبگان، اعلام کرد: این رویه اکنون در سایه حمایتهایی که از شرکتهای دانشبنیان در کشورهای دیگر بهویژه کشورهای همسایه و عربی میشود و در غفلت مسئولان، به مهاجرت دستهجمعی نخبگان در قالب شرکتهای دانشبنیان رسیده است، اما طولی نکشید که پرویز کرمی، مشاور معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری در گفتوگو با تسنیم درباره چرایی مهاجرت برخی شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهای کشورمان گفت: مهاجرت شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها همهگیر نیست و اصلا واقعیت ندارد! این نکته را صریح بگویم که این موضوع توسط دکتر دهقانی فیروزآبادی مطرح و در یک بحث ۳ساعته آسیبشناسی شده است که اگر همه ما یعنی کشور، دولت، نهادهای حاکمیتی و حتی مردم در این موضوع کمک نکنیم، ممکن است این اتفاق بیفتد؛ چیزی به اسم همهگیری یا اپیدمی مهاجرت نداریم، البته ممکن است چند شرکت مهاجرت کرده باشند و ما منکر آن نیستیم، اما این شرکتها اگر حمایت بشوند که حمایت نیز میشوند، این اتفاق نمیافتد. حال از دعوای میان مسئولان که بگذریم باید گفت مهاجرت یک دانشبنیان بهمعنای از بین رفتن یک چرخه کامل کسبوکار است که آسیبی چند برابری نسبت به مهاجرت نخبگان دارد؛ چرخههایی که هر کدام میتوانند نقشی جدی در تولید و ارزآوری داشته باشند، اما با سنگاندازیهای بانکی و سختگیریهای تسهیلاتی ناامیدشان میکنیم و آنها هم راهی کشورهای عربی نظیر امارات و غربی همچون ترکیه، آلمان و... میشوند.
شروع همهچیز از صفر
حبیبالله اصغری، رئیس جهاد دانشگاهی خواجه نصیر در گفتوگو با صمت بااشاره به چرایی مهاجرت دانشبنیانها گفت: ممکن است مهاجرت در گام نخست برای اعضای یک شرکت دانشبنیان رضایتبخش باشد؛ اما افراد باید این را هم در نظر بگیرند که مهاجرت گروهی نخبگان در قالب یک کسبوکار بهمعنای از دست رفتن دستاوردهایی است که تا پیش از این در داخل کشور بهدست آورده بودند؛ نظیر بازار، ارتباطات حرفهای و... که با ورود به دیگر کشورها به اجبار بسیاری از فرآیندهای انجامشده را از نو بسازند، بهعبارتی، همهچیز از صفر شروع میشود. عموم افراد باسابقه در اکوسیستم دانشبنیان، کمتر راغب میشوند تا در کشورهای دیگر از صفر شروع کنند.
نخبه خدوم کیست؟
وی بااشاره به تشریح واژه خدوم در فضای نخبگانی کشور افزود: واژهای که چند سالی برای پیشگیری از مهاجرت نخبگان در این زمینه مطرح میشود، نخبه خدوم است؛ یعنی وقتی که جامعه و نظام آموزش عالی برچسبی به نام نخبه را روی شاگرد اول دانشگاه یا افراد با تراز علمی بالا میزند، این توقع هم ایجاد میشود که تمامی امکانات کشور باید متعلق به نخبگان باشد، اما آن روی دیگر سکه این است که جامعه نخبگانی هم باید نسبت به مملکت و مردم کشورشان احساس دین کنند و در قبال امکاناتی که دریافت میکنند، تعهد خدمت داشته باشند، در کل، جامعه موظف است نخبه خدوم پروش دهد، نه نخبه متوقع، اما از وظایف حاکمان و دستگاهها هم نباید غافل شد که نباید بگذارند که شرایط برای این افراد دشوار بگذرد. بهعبارت روشنتر، تعامل نخبگان با دستگاههای حکومتی باید دوطرفه و این خدمترسانی در رفتوآمد باشد. ناگفته نماند موانع شکوفایی سر راه نخبگان بسیار زیاد است و حتی بسیاری از آنها توقع پایینی دارند و با اندک تسهیلاتی، خواهان توسعه کشور و خدمترسانی هستند، در حالی که همان توقع کم هم در بسیاری مواقع مرتفع نمیشود.
اصغری گفت: یکی دیگر از دلایلی که باعث میشود نخبگان و شرکتهای دانشبنیان به فکر مهاجرت بیفتند، این است که تفاوت در نگرش و فکر باعث میشود که این ۲ قشر حرف یکدیگر را نفهمند. اگر مسئولان اجازه بدهند که این نسل پرسشگر، تفکرات متفاوت خود را پرورش و عملیاتی کنند، شاهد اتفاقات خوشایندی خواهیم شد، در واقع، مسئولان باید پذیرای نگرش متفاوت آنها نسبت به جامعه باشند و نباید این تفاوت در نگرش را بهپای زیادهخواهی بگذارند. آنها انتظار دارند مسیر هموارتری در مسیر رشد و توسعه کسبوکارشان داشته باشند. بهگفته اصغری، اینکه بسیاری از شرکتهای دانشبنیان از بیعدالتیهای خدماترسانی صحبت میکنند، علت دیگری است که موجب شده کشوری جز ایران را برای فعالیت انتخاب کنند. عموم تفاوت میان دریافت خدمات و تسهیلات در شرکتهای دانشبنیان، زنگ خطری برای گسترش مهاجرت این افراد بهحساب میآید.
کار و کسب مهم است نه کسب و کار
رئیس جهاد دانشگاهی خواجه نصیر گفت: نخبگان و مسئولان باید نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت داشته باشند. نکته بعدی که منجر به مهاجرت نخبگان میشود، نگرش رسوخیافته فرهنگی در امر سبک زندگی است که بهطورعموم با تجملگرایی آمیخته و در اصل باعث شده، بیشتر نخبگان، آن سوی مرزها را برای خود بهشتی برین ببینند. اینکه اگر تجملات در زندگی افراد وجود نداشته باشد، بدبخت تلقی میشوند، نگرشی است که افراد تنها با اهداف مالی به کار و فعالیت بپردازند.
مورد دیگری که اهمیت دارد، این است که باید تغییر نگرش در تفکر جامعه نخبگانی بهوجود بیاید، برای مثال، باید از نگرش کسب و کار بهسمت کار و کسب برویم؛ به این معنا که ماهیت فعالیت و کار، ارجحتر از درآمد باشد، بهعبارت دیگر، نخبگان نباید تنها با هدف ارتقای طبقه اقتصادی به کار و فعالیت بپردازند، چرا که در این شرایط تنها خود را ارتقا دادهاند، اما اگر نگرش کار و کسبی داشته باشند، نهتنها سبب ارتقای خود، بلکه موجب توسعه سبک زندگی و ارتقای آحاد جامعه میشوند.
رهایی از دردسرهای تسهیلاتی در جایی دیگر
علی رحمانپور، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در زمینه اینترنت اشیا در گفتوگو با صمت گفت: یکی از مهمترین پارامترهایی که افراد و صاحبان شرکتهای دانشبنیان را به مهاجرت وامیدارد، صرفههای اقتصادی است که در آن سوی مرزها وجود دارد. گفتنی است، بهطورمعمول شرایط بهتری برای شرکتهای دانشبنیان بهدلیل افت ارزش ریال وجود دارد و همین امر باعث میشود آنها به مهاجرت ترغیب شوند و این تفاوت ارزی باعث شده است که بخواهند از صفر شروع و سختیها را تحمل کنند. از تفاوت ارزی که بگذریم، بعد دیگری که دانشبنیانها را ترغیب به مهاجرت میکند، کیفیت و رفاه اجتماعی موجود در کشورهای مقصد نسبت به ایران است.
وی افزود: حمایت خاصی از سوی نهادهای دولتی وجود ندارد و حجم سرمایهگذاری که در یک سال گذشته روی شرکتهای دانشبنیان انجام گرفته، قابلمقایسه با کشورهای توسعه یافته و قانعکننده نیست و امروزه میتوان گفت بهطورکامل متوقف شده است. از سوی دیگر، چون دانشبنیانها ظرفیت بالایی دارند، بهطبع در این حوزه افرادی که خواهان فعالیت هستند، در نهایت به این نتیجه میرسند که شاید در کشور کارآیی لازم را ندارند و ترغیب به مهاجرت میشوند. حمایتهایی که در کشورهای توسعهیافته میشود، بحث دیگری است که رهبران استارتاپها و دانشبنیانها را به مهاجرت ترغیب میکنند، بخش دیگر مشکلات و اوضاع کلان کشور است و در کل وقتی شرایط کشور برای اکوسیستم نوآوری مناسب نباشد، نمیتوان با زیست گاخانهای و متفاوت از دیگر بخشهای کشور از آنها مراقبت کرد.
رحمانپور گفت: در زمینه اینترنت اشیا بازار خوبی برای دانشبنیانها وجود دارد و مهاجرت، بحث داغ نخبگان این حوزه است. افزون بر آن، تحریمها باعث شده که برخی شرکتهای دانشبنیان نمیتوانند با بدنه و ساختار داخلی خود بهفعالیت بپردازند و مجبورند برای توسعه کسبوکارشان بخشی از فعالیت خود را در قالب شرکتهای فرامرزی انجام دهند و ترجیح این است که مجموعه خارجی ثبت کنند و برخی به دلیل رشد و پیشرفتی که شاهدش هستند، ترجیح میدهند شرکت پایه را آن شرکتی انتخاب کنند که در خارج از کشور تاسیس کردهاند.
هدفمندی مهاجرت نخبگان
محمدصادق خیاطیان، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در گفتوگو با تسنیم درباره برنامههای این مرکز برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان اظهار کرد: یکی از ماموریتهای ویژه رئیسجمهوری بهطورخاص، موضوع نخبگان بوده است؛ موضوع مهاجرت نخبگان در کشورمان ایران، امری منفی تلقی میشود، چرا که ما نتوانستیم این موضوع را تبیین کنیم. اگر موضوع گردش نخبگان را بهصورت هدفمند انجام دهیم، نیازمند سیاستگذاری و برنامهریزی هستیم و اینکه خلأهای تکنولوژی و دانشی داریم؛ بهطورکلی توانمندی، تکنولوژی و دانش ما بسیار بالا است، اما شاید خلأهایی وجود داشته باشد که در این صورت ما نخبگان را برای مهاجرت میفرستیم که یاد بگیرند و برگردند و در واقع مهاجرت نخبگان ما، باید بهصورت هدفمند انجام شود تا برای کشور ارزشآفرین باشد.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری تصریح کرد: اتفاقاتی که در حوزه مهاجرت نخبگان انجام میگیرد، بخش عمدهای از آن، مربوط به فضاسازیهای رسانهای است. یک فضاسازی بسیار جدی در رسانهها درباره موضوع مهاجرت نخبگان انجام میشود که بهصورت عامدانه است؛ در حوزه مهاجرت ۳ دسته وجود دارند؛ که شامل میل به مهاجرت، برنامهریزی برای مهاجرت و اقدام برای مهاجرت است؛ گاهی اوقات آماری گزارش میشود که مهاجرت زیاد شده است، در حالی که از میل به مهاجرت تا اقدام به مهاجرت فاصله بسیار زیادی دارد؛ امکان دارد میل به مهاجرت برای یادگیری و بازگشت به کشور باشد که بسیار ارزشمند است.
خیاطیان گفت: ما در حوزه مهاجرت نخبگان، کارگروههای مختلفی را در مرکز بررسیهای استراتژیک تشکیل دادهایم که انشاءالله بهزودی جلسهای درباره نخبگان با حضور رئیسجمهوری برگزار خواهد شد و برنامههایی را که در حوزه نخبگان داریم، ارائه خواهیم کرد و برنامه دولت، جذب و نگه داشتن نخبگان است.
سخن پایانی
باتوجه به موارد یادشده، شواهد و آمار حاکی از آن است که کشور توانایی تربیت نیروی کار ماهر و نخبهپروری را دارد، این در حالی است که اشتغال و استفاده از توان علمی این افراد در صنایع و شرکتهای بزرگ آنطور که باید نیست.
یکی از ارکان مهم توسعه زیستبوم دانشبنیان، بهرهگیری از نیروی کار ماهر و نخبگان در کشور است؛ نخبگانی که در این مرز و بوم به تحصیل و آموزش پرداختهاند و مسیر نخبه شدن را پیمودهاند و از منابع این کشور بهره گرفتهاند، اما زمانی که باید به کار بیایند و علمشان را در مسیر توسعه کشور بهکار بگیرند، بهدلیل برخی بیمبالاتیها و نبود زیرساختهای مناسب، بسیاری از آنها ترجیح میدهند در کشوری دیگر فارغ از آزارهای تسهیلاتی و بانکی، بهفعالیت بپردازند؛ کشورهایی که با ویزای طلاییشان، راه را برای فعالان کسبوکارهای نوین هموار میکنند؛ بهزعم دانشبنیانها دریافت ویزای کاری از این کشورها، سادهتر از دریافت تسهیلاتی است که نهادهای دولتی پیشتر قولش را داده بودند.