آماردرمانی نتیجهبخش نیست
در دنیای کنونی برنامهریزی، سیاستگذاری و تدوین استراتژی در حوزههای گوناگون اقتصادی، صنعتی و تولید از اهمیت و اثرگذاری ویژهای برخوردار است. در ادامه نیز باید با ارزیابی عملکردهای سطوح گوناگون مدیریت، استراتژیهای اتخاذشده را به چالش کشید.
در این میان میتوان با استناد به آمار و ارقام، از یکسو مسیر تدوین سیاستها را هموار و از سوی دیگر، نتایج آن را در بخشهای گوناگون ارزیابی کرد.
به بیانی دیگر، سیاستگذاران و برنامهریزان برای تدوین راهبردها، سیاستگذاری و تعیین خطمشی، برنامهریزی، نظارت، هماهنگی و هدایت برنامهها به دادههای آماری نیاز دارند. با وجود این، آمار و اطلاعات موجود در بخش تولید و صادرات با کمبودهای جدی همراه است و بدینترتیب امکان برنامهریزی از تولیدکنندگان یا فعالان صنعتی سلب میشود یا در مواردی شاهد بینتیجه شدن سرمایهگذاری در حوزههای گوناگون صنعتی و اقتصادی هستیم؛ بنابراین بازنگری در شرایط کلی حاکم بر نظام آماری کشور ضروری به نظر میرسد.
توجه به شاخصهای آمار و برنامهریزی نقش بسزایی در توسعه اقتصادی و بهبود عملکرد صنایع دارد. آمار و ارقام، نه در کلام، بلکه باید در عمل مورد توجه قرار گیرند تا بدینترتیب بسیاری از چالشهای ساختاری حاکم بر عملکرد صنایع رفع شود.
با وجود اهمیت و نقش آمار در روند توسعه صنعتی و اقتصادی، سیستمی شفاف در کشور برای بیان آمار و ارقام در دسترس نیست. در چنین شرایطی شاهد هستیم که در مواردی برخی مدیران با هدف حمایت از عملکرد خود، عددسازی میکنند و آمارهای اشتباه و خلاف واقعیت ارائه میدهند و همین موضوع نیز آسیبهای بسیاری به آن حوزه وارد خواهد کرد.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که آماردرمانی نهتنها راهحل مناسبی برای رفع معضلات اقتصادی کشور نیست، بلکه چالشهای جدی را در مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی ایجاد میکند. در همین حال باید خاطرنشان کرد ارائه آمار دقیق در حوزههای گوناگون تولید و تجارت ضروری و پیشنیازی در مسیر بهبود تولید است.
بهعنوان مثال، در حالحاضر آمار صادرات و واردات بهصورت جزئی و ماهانه و براساس اظهارنامههای گمرکی اعلام نمیشود. این ارقام در هیچکدام از حوزههای مرتبط با صنعت، معدن و کشاورزی و حتی خدمات (که برعهده بانک مرکزی است) ارائه نمیشود. این فقدان اطلاعات در حالی است که وجود آمار دقیق در حوزههای گوناگون کسبوکار، فرصت ویژهای را در اختیار تحلیلگران، سرمایهگذاران و صاحبان کسبوکارها قرار میدهد. بدینترتیب با بهرهگیری از این آمار و ارقام میتوان زمینه برنامهریزی هرچه بیشتر در حوزههای گوناگون را فراهم کرد.
ما در مواردی شاهدیم میان آمار ارائهشده از سوی مراجع گوناگون اقتصادی تفاوت وجود دارد؛ این دست از همگسیختگیها از یک سو مانع برنامهریزی در مسیر تولید است و از سوی دیگر، چالشهای جدی را در تعامل با طرفهای خارجی ایجاد میکند. این در حالی است که اگر به ظرفیتهای آماری در کشور اهمیت دهیم و شاخصهای اقتصادی را مطابق نرمهای جهانی اعلام کنیم، بسیاری از مشکلات حاکم بر نظام اقتصادی کشور برطرف خواهد شد.
در این میان، بخشی از ضعفهای ساختاری موجود در حوزه آمار و برنامهریزی از نبود شفافیت در اقتصاد نشأت میگیرد؛ بنابراین چنانچه شفافیت به اصلی اساسی در اقتصاد ما بدل شود، کمبودهای آماری نیز رفع خواهد شد و در نهایت اقتصاد به شرایط اصولی و شفاف بازمیگردد.
بدینترتیب صاحبان کسبوکار میتوانند با برنامهریزی دقیق، در مسیر بهبود شرایط گام بردارند. با وجود این، در حالحاضر از این شرایط ایدهآل فاصله جدی داریم و تولیدکنندگان یا صاحبان کسبوکارهای گوناگون، امکان برنامهریزی و اصلاح شرایط را ندارند.