داخلیسازی آداب دارد
داخلیسازی تولید در بخشهای مختلف، بحث بسیار گستردهای است و نیاز به بررسی عوامل گوناگون دارد.
چین در دهه ۹۰ میلادی برنامهای را برای صنعت خودرو ارائه داد که ۴ سال به طول انجامید و تمام جزییات را لحاظ کرده بود.
این برنامه زمانی ارائه شده که تولید سالانه خودرو در این کشور ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار دستگاه هم نبود و حتی از تولید کشور ما نیز کمتر بود. آن زمان هرکس آن برنامه را مطالعه میکرد امید چندانی به اجرایی شدن آن نداشت اما با برنامهریزیهایی که برای اجرای این برنامه انجام شد، دیدیم چین به نخستین تولیدکننده اتومبیل در دنیا تبدیل شد. این مثال ساده نشان میدهد با برنامهریزیهای مدون میتوان به خواستههای اقتصادی دست یافت. ما به هر حال باید ظرفیتها و تواناییهای موجود در کشور را شناسایی کرده و مد نظر قرار دهیم.
کشور ما از نظر نفت و پتروشیمی غنی است اما مواد فرآوریشده پتروشیمی را از خارج خریداری میکنیم؛ در صورتی که امکان تولید این محصولات در کشور وجود دارد و حتی میتوان در کنار تامین نیاز داخلی به صادرات نیز توجه کرد اما تا امروز درباره آن برنامه نداشتهایم.
روزگاری این موضوع درباره بنزین هم صدق میکرد و عدهای اعتقاد داشتند نیازی به تولید این محصول در کشور وجود ندارد و میتوان نفت صادر کرد و به جای آن بنزین خرید اما دیدیم که این سیاست، در مقاطع خاص زمانی کشور را در موضع ضعف برای خرید بنزین قرار داد و اهرمی برای تحمیل فشار به کشور شد. در صورتی که درحالحاضر نهتنها از واردات این کالا بینیاز شدهایم که قابلیت صادرات آن به سایر کشورها را نیز داریم.
تحریمهای اخیر نشان داد صنعت ما بهشدت وابسته است و در این حوزه آسیبپذیری خیلی زیادی داریم در صورتی که ما ظرفیت مناسبی برای تقویت تولید داخلی داریم. باید ببینیم این توان در چه زمینههایی بیشتر است تا بتوانیم تمرکز خود را بر تولید بیشتر و صادرات بگذاریم زیرا اگر میخواهیم صنعت رو به رشدی داشته باشیم، باید بینالمللی فکر کنیم.
درباره واردات اتفاقی که در گذشته و حال میافتد، دخالت دولت در تعیین نرخ ارز است.
دولتها به این خاطر که به مردم نشان دهند حامی آنها هستند همواره سعی میکنند نرخ ارز را به صورت دستوری پایین نگه دارند غافل از اینکه این کار تا مدت محدودی جواب میدهد و زمانی که دولت آن را رها میکند، جهشهای بسیار زیادی در قیمتها ایجاد میشود که به افزایش چندین برابری قیمتها میانجامد. این روند به این دلیل ایجاد میشود که بانک مرکزی میخواهد به صورت دستوری نرخ را پایین نگه دارد اما پایین نگهداشتن نرخ باعث میشود تولید، قدرت رقابت خود در برابر واردات را از دست بدهد و واردات توجیه اقتصادی پیدا کند.
اگر دولت در قیمتگذاری بهویژه در زمینه ارز و در کل هیچ کالایی دخالت نکند این روند به روال طبیعی بازمیگردد. در این حالت نیازی نیز به ترس از واردات وجود نخواهد داشت و رقابت نیز معنیدار خواهد بود.
باید بگذاریم جریان طبیعی اقتصادی به مسیر عادی خود ادامه دهد زیرا هر وقت در این روند دخالت کردهایم، جز اینکه تعادل طبیعی این کار را بر هم زدهایم، نتیجهای بهدست نیاوردهایم. اگر روند تجارت بدون دخالت دولت در مسیر اصلی خود قرار گیر، بهراحتی میتوان تشخیص داد کدام کالا در تولید و کدام کالا در واردات بهصرفه اقتصادی برای کشور است و برای آن تصمیمگیری کنیم.
محمدرضا نجفیمنش- فعال و کارشناس اقتصاد