نقش روابطعمومی در مقابله با فساد
خسرو رفیعی کارشناس روابطعمومی
کنترل و ارزیابی نتایج یک فعالیت به نسبت کنترل و ارزیابی فرآیند آن، کاری آسانتر و بهظاهر کمهزینهتر بهنظر میرسد. کنترل فرآیند فعالیتها 2 هدف را نشانه میگیرد؛ افزایش کارآیی و کیفیت فعالیتها و کاهش مشکلات با برنامهریزی و طراحی سیستماتیک،همچنین میتوانیم از ورود به فعالیتهای اشتباه جلوگیری کرده و با گسترش ارتباط با مخاطبان، فعالیتهای روابطعمومی را بهبود بخشیم. باوجود تلاشهایی که برای شناخت روابطعمومی در سطح جامعه تاکنون انجام شده، هنوز مشاهده میکنیم که در ذهن بسیاری، روابطعمومی فقط بهمعنای تبلیغات یا اطلاعرسانی است. اما در شرایط بحرانی و گرفتاریهای اقتصادی امروز بیشک روابط عمومی نقش راهبردی و موثری خواهد داشت. امروز مردم ما به فعالیتهای مختلف بیاعتماد و همکاری و همراهی با سازمانها بسیار ضعیف شده است و شفافسازی و صداقت در اطلاعرسانی و پذیرش خطاها کمتر دیده میشود. ما سرمایه اجتماعی را نادیده گرفتهایم و شایعات و اخبار منفی فضای جامعه را پر کرده است.
روابطعمومی فقط بلندگو نیست و فقط نمیتواند با اطلاعرسانی از فعالیتهایی که مردم به آن اعتماد ندارند، گوش مردم را آزار دهد. باید بتواند صدای مردم را نیز به مدیران و کارگزاران خود برساند و برای آن برنامه داشته باشد. روابطعمومی میتواند با دریافت انتقادها، تصمیمگیری اقتصادی را اصلاح کند. روابطعمومی میتواند باوجود شرایط نامساعدی که در آن حضور داریم، با انعکاس برخی عملکردهای درست، جامعه ناامید را با سازمان خود همراه کند و روزهایی را برای بهبود ارتباط با مخاطبان در سازمان محل خدمت خود ایجاد کند. آنچه روابطعمومی باید بیشتر به آن توجه کند، آموزش و فرهنگسازی و آگاهیبخشی در زمینههای مختلف اقتصادی است. اگر روابطعمومی بتواند حرفهای، مستقل و اخلاقمدار حرکت کند، جادههای ناهموار را ترمیم کرده و به پل اعتماد برای مردم تبدیل میشود. روابطعمومیها میتوانند اخلاق را در جامعه تقویت کرده و حافظ آن در سطح سازمان و جامعه مخاطب خود شوند، هرچند این روزها بسیار مشکل است،اما با شفافیت و زلالسازی و صداقت نسبی و بیان واقعیتها و پرهیز از دروغگویی میشود، اعتماد نسبی برای مخاطبان خود ایجاد کرد. اگر روابطعمومی نتواند برای سازمان خود گزارشهای تحلیلی از بازخورد و نگاه مردم بهدست آورد، پنهانکاری و فساد را بیشتر کرده و سازمان خود را بهسوی ناکارآمدی بیشتر سوق میدهد. باید قبول کنیم روابطعمومی در شرایط حاضر بهتنهایی نمیتواند بسیاری از مشکلات ایجادشده را درمان کند،اما با اخلاقگرایی و ارتباط بهتر و با ایجاد فرهنگ پاسخگویی و کمک گرفتن از رسانهها، نقش موثری برای بهبود شرایط بهوجود میآورد. روابط عمومی جایگاهی است که میتواند پنهانکاری و فساد را ترمیم کرده و هزینه اشتباهات سازمان خود را بسیار کاهش دهد. اتاق فکر و کمک گرفتن از دیدگاه کارشناسان و طرح مشکلات و نگرانیهای درونسازمانی و برونسازمانی، ابزاری است که شرایط را برای بهبود فعالیتها آماده میکند. هیچ مدیری و هیچ مسئولی دوست ندارد که او را بهعنوان عامل فساد در سازمان خود بشناسند و قطعا برای مقابله با آن، نیازمند ابزار لازم برای جلوگیری از فساد است. روابطعمومی مهمترین اسلحه در دست یک مدیر است تا از آن برای بهبود شرایط سازمان خود استفاده کند.
در شرایط امروز ایران که اقتصاد با چالشهای گستردهای چون تورم، رکود، رانت، تقلب و پنهانکاری مواجه است، روابطعمومی میتواند با اتخاذ رویکردی حرفهای و اخلاقمدار، نقش موثری در شفافیت و اعتمادسازی و امیدآفرینی ایفا کند. روابطعمومی نباید فقط به تبلیغات فکر کند. روابطعمومی، نهاد استراتژیک برای ایجاد ارتباط دوسویه میان مردم و سازمان است که میتواند سرمایه اجتماعی را برای سازمان خود بهدست آورد. بازسازی اعتماد عمومی، ارائه گزارشهای تحلیلی، ایجاد سازکار داخلی، برای شناخت فساد ایجادشده، شفافسازی تدریجی با برگزاری نشستهای مختلف داخلی و رسانهای، راهاندازی سامانههای پاسخگویی آموزش و آگاهیبخشی برای همکاران و مخاطبان و انعکاس نمونههای موفق از شفافیت ایجادشده و الگوسازی برای سایر فعالیتها میتواند بهعنوان یک کاتالیزور، تغییر ایجاد کرده و شفافیت را برای سازمان خود بازسازی کند. با اینگونه فعالیتها، روابطعمومی از یک نهاد تشریفاتی و تبلیغاتی صرف، جدا شده و بهعنوان تصمیمساز برای تصمیمگیران خود برای مقابله با فساد و بازسازی اعتماد عمومی حرکت میکند. روابطعمومی باید دانش مدیریت افکار عمومی را داشته باشد تا بتواند نقش محوری در کاهش آثار منفی فساد داشته و به ارتباط دوسویه متکی باشد و از ارتباط یکسویه و تبلیغات پرهیز کند. تبلیغات برای یک سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است، اما اگر این تبلیغات بدون ارتباط دوسویه باشد، خود ابزاری برای کاهش اعتماد عمومی میشود. باید یک روابطعمومی حرفهای، از تبلیغات در جهت ایجاد ارتباط بهرهمند شود و آن هم نیاز به شناخت افکار مخاطبان و نگرش آنها دارد. فساد و پنهانکاری تنها یک معضل اقتصادی نیست، بلکه پیامدهای سنگین و عمیقی بر فرهنگ عمومی، اخلاق اجتماعی و باور مردم دارد. انتقادها را بجا یا نابجا باید، پذیرا باشیم و از آن بهره مناسب گرفته و بهجای مقابله با انتقاد، از آن تشکر کرده و در مقابلش ایستادگی نکنیم. با پذیرش انتقاد، راه را برای بهبود فعالیتها بازتر و از نگاه و نگرش مخاطبان درباره فعالیتهای خود آگاه میشویم. روابطعمومی در شرایط امروزی در صورتی میتواند از سطح تشریفات اداری جدا شده و جایگاه واقعی خود را بهدست آورد که ابزارهای شفافیت و امیدآفرین را در دست داشته و اعتماد عمومی را افزایش دهد و اگر جز این باشد، هزینه فساد و پنهانکاری بیشتر شده و سازمان را بهسوی شکست میکشاند. اگر امروز سازمانهای ما از روابطعمومی استفاده میکنند و نامی از روابطعمومی را در سازمان خود بهوجود آوردهاند، باید نقش روابطعمومی را کاملا شناخته و درک کنند و برای تغییرات مثبت و بازسازی سرمایه اجتماعی و بهبود برند خود از آن بهرهمند شوند. خوشبختانه امروز ریاستجمهوری و سازمان استخدامی کشور به اهمیت این نقش بیشتر پی برده و برنامههای بسیار ارزشمندی برای یک روابطعمومی حرفهای تدوین کردهاند که باید اجرایی شوند و سازمانهای خصوصی هم باید بیشتر با نقش روابطعمومی آشنا شوند. علم و دانش و تجربه بشری ثابت کرده که پیروزی و بهرهوری، در صداقت و راستی است. دروغ، مخالفت با هنجار اجتماعی و فساد، نظم و سامان زندگی را بهم میریزد. چه زیبا و خردمندانه فردوسی بزرگ ما را راهنمایی میکند؛
که گفتار تلخ است با راستی
ببندد به تلخی در کاستی
خردمند را شاد و نزدیک دار
جهان بر بداندیش تاریک دار
همه راستی کن که از راستی
بپیچد سر از کژی و کاستی