الزامات اقتصادی در برابر جنگ ترکیبی
غلامعلی رموی کارشناس اقتصاد

قریب به 37 سال از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میگذرد؛ جنگی که 8 سال بهطول انجامید و با تمام هزینههای نظامی، انسانی و اقتصادیاش، بخشی از حافظه تاریخی و هویت ملی ایرانیان شد. امروز نیز با حمله تجاوزگرایانه رژیمصهیونیستی به خاک ایران و حمله امریکا، بار دیگر ایران در برابر جنگی قرار گرفت که اگرچه با همان شدت و تهدید پیشین همراه بود، اما ماهیت و ابزارهایی متفاوت داشت. حملات مستقیم رژیمصهیونیستی به خاک ایران، پرواز هواپیماها و پهپادها بر فراز آسمان کشور و بمباران آشکار مراکز هستهای توسط ایالاتمتحده، دیگر هیچ تردیدی باقی نگذاشت که ایران در متن یک جنگ ترکیبی واقعی و چندلایه قرار گرفت.
این جنگ، صرفا جنگ تسلیحاتی نبود؛ ترکیبی از فشار نظامی، اقتصادی، رسانهای، سایبری و روانی بود که همزمان به زیرساختها، افکار عمومی، اعتماد اجتماعی و معیشت مردم حمله میکرد. در چنین نبردی، صرف داشتن تجهیزات دفاعی یا پاسخهای موشکی کافی نیست؛ بلکه باید درک کرد که اقتصاد، دیگر در پشتجبهه نیست، بلکه میدان دوم این جنگ است. در این جنگ، میدان پایداری، مقاومت و حتی پیروزی، تا حد زیادی در درون شبکه اقتصادی کشور رقم خواهد خورد.
اقتصاد، ستون دوم دفاع ملی
تجربه تاریخی کشورهای درگیر جنگ ـ از کره شمالی گرفته تا یوگسلاوی، از ایران دهه ۶۰ تا عراق و روسیه امروز ـ نشان داده است که بدون اقتصاد سازمانیافته، هیچ جبههای دوام نمیآورد. اقتصاد در شرایط جنگی، صرفا یک ابزار حمایتی نیست، بلکه خود صحنهای از نبرد است؛ نبرد با تورم، کمبود، اختلال زنجیره تآمین، هراس عمومی و سوءاستفادههای سودجویانه.
در این شرایط کشور درگیر جنگ، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند ورود رسمی و قاطع به مرحله «اقتصاد جنگی» است. اقتصادی که با منطق شرایط عادی اداره نمیشود. اقتصادی که در آن، اولویتها دگرگون میشود، منابع با نگاه اضطراری تخصیص مییابد و تصمیمگیریها باید سریع، شفاف و مقتدرانه باشند.
خط اول: تامین نیازهای فوری و عادلانه
در چنین شرایطی، وقتی ممکن است حملات دشمن موجب اخلال در لجستیک، انرژی یا زیرساختهای تولیدی شود، نخستین مسئولیت دولتها، تضمین تامین و توزیع کالاهای اساسی است. غذا، دارو، سوخت، امنیت ارتباطات و خدمات شهری، باید در صدر توجه قرار گیرد. در این شرایط نظام توزیع نیازمند بازآرایی فوری است؛ از احیای توزیع هدفمند کالا تا راهاندازی سامانههای هوشمند کنترل بازار. هیچ جای تساهل در برابر احتکار، گرانفروشی و قاچاق وجود ندارد و در صورت وقوع، تنها مصداق روشنی از خیانت به جبهه ملی هستند.
خط دوم: تقویت تابآوری معیشتی
جنگ ترکیبی نهتنها زیرساختها، بلکه روان و احساس امنیت مردم را نیز هدف قرار میدهد. در این میان، معیشت عمومی در خط مقدم قرار میگیرد. اگر اقتصاد دچار بیثباتی شود، جامعه با موجهای اعتراضی، مهاجرت، ناامیدی یا بیاعتمادی مواجه خواهد شد. در این شرایط برای جلوگیری از مشکلات یادشده، دولتها در نخستین گام، باید اقداماتی مانند حمایت از دهکهای پایین، کنترل اجاره بهای مسکن، تثبیت نسبی قیمتها و اطلاعرسانی شفاف را در دستور کار قرار دهند. در این شرایط، حفظ آرامش روانی جامعه، مکمل پایداری اقتصادی است.
خط سوم: سازماندهی اقتصادی مردمی
نقطه قوت تاریخی ایران در شرایط بحرانی، مردم بودهاند. همانطور که در دوران دفاع مقدس، مردم با کمکهای مردمی، ارسال ارزاق و حضور داوطلبانه، پشتیبان جبهه بودند، امروز نیز اقتصاد مردمی و حمایت اصناف در کنار مدیریت دولت، مانع از بروز هرگونه کمبود در بازار شد.
بهعلاوه اینکه مانند آنچه در دوران دفاع مقدس تجربه شد، اقداماتی مانند انتشار اوراق جهاد اقتصادی، راهاندازی صندوقهای مقاومت محلی، جلب سرمایههای خرد در پروژههای تولیدی و ترویج مصرف کالای داخلی، میتواند مشارکت عمومی را تقویت و منابع داخلی را فعال سازد.
از سوی دیگر، پراکندگی تصمیمها، نبود هماهنگی و سردرگمی نهادها، بزرگترین تهدید برای موفقیت اقتصادی در شرایط جنگی است. بنابراین در چنین شرایطی تشکیل یک ستاد مرکزی، مستقل از بروکراسی سنگین، با اختیارات ویژه برای تصمیمگیری سریع و هماهنگ اقتصادی از ضرورتهای حفظ اقتصاد است. این ستاد میتواند با حضور نمایندگان دولت، نهادهای نظامی، بخش خصوصی و کارشناسان اقتصادی، ساختار مدیریت بحران اقتصادی را شکل دهد.
جمعبندی: اقتصاد مقاوم، پشت جبهه نیست
نتیجه این جنگ ۱۲روزه نشان داد قدرت ملی ما، صرفا در قدرت دفاعی نظامی خلاصه نمیشود. تابآوری اقتصادی، عقلانیت در تصمیمگیری، مشارکت عمومی و پایداری اجتماعی، همان چیزهایی است که سرنوشت این نبرد را تعیین کرد.
اگر دشمن از آسمان بمب و پهپاد میفرستاد، ما از زمین، عقلانیت اقتصادی، انسجام اجتماعی و اعتماد ملی را بهمیدان آوردیم.
در حقیقت درک این مهم تجربه و غنیمتی بود. اینکه؛
اقتصاد دیگر پشت جبهه نیست؛ میدان دوم است و اگر این میدان را ببازیم، میدان اول نیز دوام نخواهد آورد.