-

اقتصاد سیاسی ناترازی در ایران

خاطره یحیایی پژوهشگر اقتصادی

خاطره یحیایی

واژه ناترازی چند سالی است که وارد ادبیات اقتصاد ایران شده است. اگر به روزنامه‌های ۱۰ سال پیش مراجعه کنید، اثر چشمگیری از این واژه پیدا نمی‌کنید. اما ناترازی یعنی چه و چرا ایجاد می‌شود؟ چرا کشورهای دیگر ناترازی ندارند؟ اگر همین سوال را به‌درستی پاسخ دهیم، راه‌حلی هم که باید برای آن اجرا کنیم، در افق دید ما قرار خواهد گرفت.

برای تقریب ذهنی فرض کنید بیماری دارید که سردرد، سرگیجه و دل‌پیچه به‌صورت همزمان دارد، اما علائم دیگری در او مشهود نیست. او به دکترهای مختلف مراجعه می‌کند، اما هرکس به او چیز متفاوتی می‌گوید. بیمار هم گیج می‌شود و نمی‌داند چه کند. نخستین کاری که انجام می‌دهد، چیست؟ سعی می‌کند مطمئن شود که ریشه مشکل کجاست. در پزشکی این کار با انواع و اقسام آزمایش‌ها انجام می‌شود. آزمایش خون می‌دهد که ببیند آیا چربی او بالاست؟ تست کرونا می‌دهد تا نکند مبتلا به کرونا شده باشد؟ اگر هیچ‌یک نبود، نوار مغزی و بعد ام.آر.آی می‌گیرد تا ببیند نکند خدای نکرده مشکل مغزی دارد.

در خلال این آزمایش‌ها معلوم می‌شود ریشه مشکل کجاست. ممکن است یک ویروس ساده باشد یا به‌دلیل آلودگی هوا ایجاد شده یا سرطان پیشرفته‌ای باشد که کل بدن را درگیر کرده است. اما بیمار تنها در صورتی حاضر است داروهای تلخ یا حتی شیمی‌درمانی را بپذیرد که مطمئن شود دقیقا بیماری او چیست؛ در غیراین‌صورت در برابر درمان مقاومت خواهد کرد؛ چراکه نمی‌داند مشکل از کجاست و وقتی نداند خود را زیر تیغ جراحی نمی‌برد یا داروی تلخی را که عوارض مختلف دارد، مصرف نمی‌کند. حالا اینجا هم همین است؛ تا معنی و بعد ریشه ناترازی را نفهمیم، مدام در حال پیچیدن نسخه‌های غلط هستیم. ناترازی یعنی عرضه یک کالا کمتر از تقاضای آن. به‌عبارت‌دیگر تولید آن کالا کمتر از مصرفش است.

این شرایط فقط در یک حالت اتفاق می‌افتد و آن زمانی است که نرخ یک‌کالا به‌صورت مصنوعی توسط دولت یا هر مرجع دیگری تعیین می‌شود و در اختیار بازار نیست. اگر نرخ توسط دولت تعیین نمی‌شد، اصلا ناترازی بی‌معنی بود! چراکه در هر شرایطی با تغییر نرخ، ناترازی در لحظه رفع می‌شد! چطور؟ برای مثال اگر مصرف یا تقاضای یک کالا بیش از تولید یا عرضه آن باشد، درجا نرخ آن افزایش می‌یابد که به کاهش مصرف و افزایش تولید به‌دلیل سودآورتر شدن تولید آن کالا منجر می‌شود و برعکس هر زمان که تولید از مصرف بیشتر شود، اگر امکان صادرات وجود داشته باشد، کالا صادر می‌شود و اگر این امکان نباشد، با کاهش قیمت، مصرف افزایش و تولید جدید کاهش پیدا می‌کند.

پس مشخص شد که ناترازی ناشی از دخالت دولت در قیمت‌گذاری است و در کشورهایی که دولت در قیمت‌گذاری انرژی یا ارز یا بقیه کالاها دخالت نمی‌کند، چیزی به نام ناترازی وجود ندارد. اگر همین یک نکته را به‌درستی درک کنیم، راه‌حل هم در خود همین پنهان است! نمی‌توانید به بیمار سرطانی، چای نبات بدهید و انتظار داشته باشید بهبود پیدا کند. وقتی ناترازی داریم و دلیل ناترازی، نبود قیمت‌های تسویه‌کننده بازار است، طبیعی است هر راه‌حلی که می‌دهیم باید مبتنی بر خروج دولت از قیمت‌گذاری و واقعی‌سازی قیمتی باشد، نه اینکه بگوییم دولت دوباره باید نرخ بالاتری بگذارد! خب ناترازی چند سال دیگر تکرار می‌شود.

یا نباید بگوییم که باید تولید را بالا ببریم! خب تولید را با کدام پول بالا ببریم؟ هرچقدر هم تولید را بالا ببریم، وقتی قیمت، تسویه‌کننده بازار نباشد، دوباره ناترازی ایجاد خواهد شد و منابع کشور هم بیش از پیش هدر خواهد رفت. ما درگیر اقتصاد سیاسی ذی‌نفعان انرژی ارزان در ایران هستیم که با قاچاق، ماینینگ و تولید صنعتی غیربهره‌ور نمی‌خواهند این منافع بزرگ را کنار بگذارند. باید با روشنگری مسیر درست را نشان داد. هیچ راهی جز آگاه شدن جامعه مدنی و ایجاد فضایی برای اصلاحات به‌نفع مردم و به‌ضرر ذی‌نفعان بزرگ وجود ندارد. ایران نیاز به تغییری بزرگ دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین