-

لزوم حفظ موازنه در زنجیره فولاد

محمدحسین موسوی‌زاده فعال صنعت فولاد

موسوی_زاده

باتوجه به نتایج مثبت به‌دست‌آمده در پروژه‌های فعلی و آینده‌نگری در بهره‌برداری تخصصی کارخانجات فولادی، می‌توان اذعان داشت که امروز شرکت مهندسین مشاور پیشگامان فولاد جنوب (SSPE) برای نخستین‌بار، مهندسی بهره‌برداری را به‌عنوان یک مدل عمومی برای پوشش سراسری صنعت فولاد کشور و سایر کشورها، توسعه داده و تجربه کرده است.

باتوجه به مزیت‌های رقابتی ایران در تولید فولاد، در سال‌های اخیر طرح‌ها و برنامه‌های متعددی برای توسعه ظرفیت تولید در کل زنجیره ارزش تعریف شده است. بهره‌برداری از طرح‌های در دست اقدام به سرمایه‌گذاری فراوانی نیاز دارد و به‌منظور جلوگیری از هدررفت سرمایه و پیشبرد دقیق طرح‌ها و برنامه‌ها، باید از مدل‌های راهبری و تخصصی استفاده کرد.

طبق آمارهای منتشرشده انجمن جهانی فولاد، ایران هشتمین تولیدکننده بزرگ فولاد جهان است. باتوجه به جایگاه فعلی، ایران در تلاش است که مجموع ظرفیت فعلی و طرح‌های در دست اجرا را طبق سند چشم‌انداز ۱۴۰۴، به ۵۵ میلیون تن و در سال ۱۴۱۰، به بیش از ۶۵ میلیون تن برساند. براساس آخرین گزارش طرح جامع فولاد کشور که در تیر ماه سال ۱۴۰۲ منتشر شده، وضعیت ظرفیت فعلی و طرح‌های در دست اجرای زنجیره فولاد، نشان‌دهنده صرفه و ضرورت سرمایه‌گذاری در توسعه کارخانه‌ها است؛ ضمن اینکه حفظ موازنه در زنجیره فولاد به ثبات و تضمین سودآوری آن در پایین‌دست و بالادست کمک خواهد کرد.

وجود معادن بزرگ سنگ‌آهن، منابع انرژی نسبتا ارزان‌قیمت، نیروی انسانی جوان، متخصص و فراوان، بازارهای مصرف داخلی و بنادر متعدد برای صادرات، مهم‌ترین مزایای نسبی ایران برای سرمایه‌گذاری و توسعه زنجیره فولاد است. در همین راستا، طرح‌های سرمایه‌گذاری متعدد و توزیع‌شده‌ای در کشور در دست اجرا و گاهی در شرف بهره‌برداری قرار دارد.

در این میان می‌توان به طرح‌های هفت‌گانه فولادی کشور شامل واحدهای فولادسازی سپیددشت، شادگان، میانه، نی‌ریز، سبزوار، قائنات و بافت اشاره کرد. علاوه بر طرح‌های مذکور، پروژه‌های بزرگ دیگری نیز در استان‌های کردستان، سیستان‌وبلوچستان، هرمزگان، خوزستان و… با سرمایه‌گذاری دولتی و بخش خصوصی در حال احداث هستند. صنعت فولاد علاوه بر مزایا، سودآوری و کاربرد این فلز که علاوه بر تامین بازار داخلی، ارزش صادراتی قابل‌توجهی نیز ایجاد می‌کند، طبق تجربه سال‌های اخیر، تولید و صادرات آن از لحاظ شرایط سیاسی و ژئوپلتیک کنونی ایران و محدودیت‌های احتمالی صادرات نفت، می‌تواند جایگزینی راهبردی و ارزآور باشد.

سرمایه‌گذاری و احداث کارخانجات زنجیره فولاد در کشور، براساس سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی، تاحدودی با پراکندگی نسبی در پهنه کشور انجام گرفته است و دنبال می‌شود. بر همین اساس و باتوجه به توان مشخص تامین مواد اولیه و انرژی موردنیاز، ظرفیت این واحدها نیز محدود و در مقابل تعداد آنها قابل‌توجه خواهد بود. از سرمایه‌گذاری تا احداث هر یک از این کارخانجات، مقطعی مهم از چرخه حیات آن محسوب می‌شود، اما در بلندمدت، تهیه، بنا نهادن و اجرای دقیق و بی‌نقص روال‌ها و فرآیندهای مهندسی و اجرایی کارخانه، حیاتی‌ترین دغدغه سرمایه‌گذاران است. استفاده از یک تیم متخصص و مجرب، تضمین‌کننده راه‌اندازی علمی کارخانه، عبور موفقیت‌آمیز از منحنی یادگیری (Learning Curve)، دستیابی به تولید پایدار و انتقال موفق تخصص و تجربه و بلوغ فرهنگ سازمانی سرمایه‌گذار می‌شود.

تشخیص، انتخاب و اجرای یک مدل راهبری برای اداره کردن پلنت، یکی از بارزترین چالش‌های این‌گونه کارخانجات است. این مدل راهبری شامل تمام ابعاد و جوانب کارخانه از نیروی انسانی، بازرگانی، بهره‌برداری، مهندسی و… می‌شود. از طرفی اساسا یکی از علل کمبود منابع بانکی در صنعت، استفاده غیربهینه و غیرتخصصی از فناوری است. این نوع بهره‌برداری، در یک چرخه معیوب، باعث هدررفت منابع مالی، انسانی و زمان می‌شود. استفاده نادرست از فناوری، نیاز به تسهیلات بانکی، میزان بهره بانکی و مدت خواب سرمایه را افزایش خواهد داد و موجب افزایش غیرمنطقی بهای تمام‌شده تولید یا تحویل محصول و عدم‌اقبال مشتریان خواهد شد.

به هر حال، هر کارخانه‌ای بعد از احداث، فعالیت‌هایی را انجام می‌دهد تا به تولید اسمی و کسب سود دست یابد. عدم‌اتخاذ راهبرد و برنامه جامع در بکارگیری فرآیندها، تجهیزات، پیمانکاران و نیروی انسانی موجب پراکندگی و بی‌نظمی امور، دوباره‌کاری یا عدم‌رسیدگی به برخی فعالیت‌ها، افزایش ریسک‌های اجرایی پلنت، عدم‌مسئولیت‌پذیری پیمانکاران، استهلاک مضاعف تجهیزات، عدم‌تحقق کامل برنامه‌های تولید، نت، مالی و نیروی انسانی می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین