-

شرایط برای تحول مثبت آماده است

قاسم خرمی - پژوهشگر مسائل صنعتی ایران

شرایط برای تحول مثبت آماده است

در حال حاضر اوضاع اصلا خوب نیست. صنایع کارخانه‌ای به‌دلیل قطعی گاز زمستان و برق تابستان، با حداقل ظرفیت کار می‌کنند؛ تجارت خارجی به‌دلیل مشکلات مبادله پول، تقریبا قفل است و فروش نفت به‌عنوان منبع توسعه صنعتی، به‌سختی انجام می‌شود. البته این مشکلات تنها مربوط به دو سه سال اخیر نیست و احتمالا بخشی از آن در دولت جدید هم کماکان ادامه پیدا خواهد کرد. فقط فرق موضوع در این است که برخی دولت‌ها این مشکلات را انکار و از واقعیت فرار می‌کردند و برخی دولت‌ها، مشکل را می‌پذیرفتند، اما برای رفع آن، توان و توشه کافی نداشتند.  البته با انتخاب پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور نباید منتظر اتفاقات قریب‌الوقوعی در حوزه صنعت و تجارت باشیم؛ فقط باید امیدوار باشیم که کابینه خوبی شکل بگیرد و نیروهای بازدارنده داخلی هم قدری شرایط را درک کنند و متوجه خطرات پیش روی ایران و ایرانیان باشند و اجازه دهند رئیس‌جمهوری منتخب، برنامه‌های خودش را اجرا کند و کشور را از این وضعیت نجات دهد. فعلا انتخاب آقای پزشکیان فقط تولید امید کرده که این امید می‌تواند نیرویی برای پیشبرد تولید و تجارت باشد. می‌بینیم که خرسندی و خوشحالی عمومی پدید آمده، اما جنس شادی و امیدواری مردم با جنس شادی و امیدواری فعالان حوزه صنعت و اقتصاد و صاحبان کسب‌وکار متفاوت است. کسب‌وکارها تقریبا به خط پایان رسیده بودند. بسیاری از استارت‌آپ‌ها و حتی شرکت‌های بزرگ در حال مهاجرت و انتقال سرمایه بودند؛ به‌عبارتی در بخش تولید، همه چراغ‌های هشداردهنده روشن شده بود. جان کینگدان، صاحب نظریه «سه جریان» معتقد است برای تغییر در سیاست‌های اقتصادی یک کشور، باید سه جریان در یک بزنگاه تاریخی به هم برسند.  یکی «جریان مسائل» است. یعنی مشکلات آنقدر شدید شود که ادامه وضع موجود ناممکن باشد و تغییر تبدیل به مطالبه عمومی شود که به‌نظر می‌رسد وضعیت اکنون کشور ما همین‌گونه است. تایید پزشکیان با گفتمان اصلاح‌طلبی و تغییرخواهی برای ورود به عرصه رقابت‌های انتخاباتی هم بی‌ارتباط با حاد شدن مشکلات کشور نبود. دوم «جریان سیاسی» است. یعنی درون جامعه نیروهای اجتماعی و سیاسی مثل بروکرات‌ها و تکنوکرات‌ها، احزاب و تحول‌خواهانی پیدا شوند که مسئولیت پیشبرد این تغییر را قبول کنند. سازماندهی این حجم از متخصصان، نیروهای سیاسی و تحول‌خواهان پشت سر آقای پزشکیان، آن‌هم در یک فرصت بسیار اندک، نشان داد که در جامعه امروز ما، نیرو و روحیه تحول‌خواهی هنوز وجود دارد. من در جای دیگری هم گفته‌ام این همه نیروی فکری و باانگیزه و باتجربه‌ای که پشت سر آقای پزشکیان قرار گرفتند، حتی می‌توانستند نتیجه انتخابات در کشور پهناوری مثل امریکا را هم رقم بزنند!  سوم «جریان سیاست‌ها و راهبردها و برنامه‌ها- policy». یعنی باید برنامه و طرحی متناسب با مشکلات و مسائل جامعه در دست نیروهای تحول‌خواه باشد؛ به‌عبارتی برنامه باید پاسخی به مسائل و مشکلات باشد. الان این برنامه در اختیار آقای پزشکیان هست. مثل برنامه رفع تحریم‌ها، تعامل با اقتصاد جهانی و وفاق و همدلی داخلی. اینکه آقای پزشکیان می‌گوید و البته مکررا هم می‌گوید اگر ما اختلافات را کنار بگذاریم و با هم باشیم و دولت وحدت ملی تشکیل دهیم، می‌توانیم مشکلات را حل کنیم، می‌تواند به‌منزله همان برنامه موردنظر کینگدان باشد که به مشکلات و مسائل کشور ما پیوند خورده است.  بر همین اساس می‌‌توانیم بگوییم در حال حاضر، همه شرایط و عوامل تغییر در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و صنعتی و تحول مثبت در جامعه آماده است.  معمولا رئیس‌جمهوری منتخب، راهبردهای و رویکردهای کلان را ترسیم و تبیین و بعدا برنامه‌نویسان یا وزرای هر بخش آن را تبدیل به برنامه‌های عملیاتی یا پروژه‌های کاری می‌کنند. در ایام رقابت‌های انتخاباتی آنقدر مسائل سیاسی برجسته بود که فرصت زیادی برای پرداختن به مباحث صنعتی و تجاری پیش نیامد، اما آقای پزشکیان در همین فرصت محدود هم انصافا در زمینه تولید و تجارت انگشت را دقیقا روی نقطه درد گذاشت و عواقب فاجعه‌بار تحریم‌ها و انزوای بین‌الملل را برای صنعت و تجارت کشور با صراحت و شفافیت بیان کرد. کاهش دخالت دولت در اقتصاد، حذف قیمت‌گذاری دستوری، رفع موانع سیاسی و حقوقی سرمایه‌گذاری خارجی، کاهش هزینه‌های تولید، توسعه صادرات، رقابتی‌سازی محصولات داخلی و تقویت بنیان‌های کارآفرینی و شفافیت مرز میان بخش خصوصی و شبه‌دولتی یا خصولتی‌ از جمله سیاست‌های اقتصادی و راهبردهای صنعتی و تجاری بود که می‌شد از سخنان آقای پزشکیان استخراج کرد.

البته وزارت صمت درگیر مسائل دیگری هم هست که استمرار فعالیت در همین قالب یا تفکیک حوزه‌های صنعت، معدن و تجارت یکی از این مسائل است که به‌اعتقاد من «تفکیک» اصلا موضوع و مسئله اصلی حوزه صنعت، معدن و تجارت نیست، بلکه تابعی از شرایطی است که به‌خاطر رشد تورم و ضرورت آنی تنظیم بازار حادث می‌شود. بی‌ثباتی بازار هم مستقیما با تجارت خارجی و اختلال در شبکه تولید داخلی در ارتباط است. وقتی در شرایط تحریمی و انسداد شبکه انتقال بین‌المللی پول، مواد اولیه یا تجهیزات با چند برابر نرخ وارد کشور می‌شود، نمی‌توان انتظار وفور و رفاه و کاهش قیمت‌ها را داشت. به همین دلیل اگر بخشی از سیاست‌های دولت پزشکیان در زمینه سیاست خارجی و تعاملات اقتصادی با جهان خارج، اجرا شود و مختصر گشایشی اتفاق بیفتد، مشکل تنظیم بازار هم حل خواهد شد و فلسفه تشکیل وزارت بازرگانی از بین خواهد رفت. البته باید تغییراتی هم در ساختار وزارتخانه انجام و قائم‌مقام‌هایی در سه حوزه صنعت، تجارت و معدن با اختیارات مناسب ایجاد شود تا حجم کارهای وزیر کاهش یابد.  از دیگر مسائل مبتلابه حوزه صمت مربوط به خودروسازی کشور است. خودروسازی داخلی باید رقابتی شود و لازمه رقابتی شدن هم افزایش کیفیت و کاهش هزینه‌های تولید است. خودروسازان داخلی می‌گویند ما توان رقابت با خودروهای وارداتی را داریم؛ به‌شرط اینکه دولت دست از سر ما بردارد. می‌گویند صنعت خودرو، یک صنعت تخصصی است؛ بنابراین مدیریت آن هم باید فنی و تخصصی باشد. نمی‌شود این حوزه، هم حیاط خلوت دولت باشد و مثلا مداحان را به عضویت هیات مدیره شرکت‌های خودرو‌سازی در آورند و نیروی اضافی و ناکارآمد به آن تزریق کنند و هم انتظار کاهش هزینه‌ها و رقابتی شدن داشته باشند. این حرف درستی است. یعنی بهتر است دولت نه حمایت رانتی داشته باشد و نه افرادی را با رانت وارد خودروسازی کند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین