جای خالی استارتآپها در صنعت بیمه
مجتبی کاتب- فعال حوزه بیمه
تجارب علمی نشان داده است که بیمه و دانش بیمهای به اقتصاد کشور کمک بیشتری میکند. گفتنی است، بیمه از راههای گوناگونی میتواند کمکحال اقتصا د کشور باشد، از آنجایی که کشور ما حادثهخیز است، مردم باید نسبت به حوادث طبیعی و انسانی امنیتخاطر زیادی داشته باشند، بنابراین آگاهی از زوایای گوناگون بیمه، کمک خوبی برای اقتصاد و صنعت بیمه است.
در گذشته، نگرش جدی به بیمه وجود نداشته است و وقتی امروز اطلاعات را به مردم منتقل نکنیم، تفکرات سنتی گذشتگان چنانچه تاکنون نهادینه شده، ادامهدار خواهد شد؛ یکی از رویکردهای تغییر نگرش افراد نسبت به بیمه، تعامل در پروژههای گوناگون کشوری است. برای مثال، وقتی سرمایههای خرد در یک شرکت بیمه جمع شوند؛ مانند بیمههای عمر و زندگی، این سرمایهها میتوانند تبدیل به دارایی بزرگ شوند که اگر شرکتهای بیمه بتوانند آنها را در طرحهای بزرگ سرمایهگذاری کنند، هم به تولید و اشتغال میرسند و هم درآمد مالی خود را افزایش میدهند که این کمک خوبی برای چرخه اقتصادی است. بهگفته برخی مسئولان در زمینه توسعه اکوسیستم دانشبنیان، ظرفیت شرکتهای دانشبنیان در حل چالشهای صنعت بیمه بالا است. در حقیقت، مسیر موفقیت صنعت بیمه، چه در حوزه کاهش هزینهها و چه در توسعه بازار از شرکتهای دانشبنیان و نهادهای سیاستگذار عبور میکند. حوزههای علم و فناوری میتوانند در توسعه بیمه موثر باشند، اما اصراری نداریم که این شرکتها در حوزه فروش بیمه وارد شوند.خلاف تمام کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه، اساسیترین مشکل کشور در نظام اقتصادی، بانکمحور بودن آن است. در تمام کشورهای دنیا این شرکتهای بیمه هستند که بانکها را تسهیل میکنند، در واقع بانکها یکی از مشتقات آنها بهشمار میآیند و محلی برای نگهداری پول هستند، اما متاسفانه در کشور ما پایه و اساس، اشتباه گذاشته شده است و بههمیندلیل نیاز به تغییر و تحول اساسی در این سیستم احساس میشود.
باید تحول عظیمی در نظام بانکی کشور بهوجود بیاید. بهاعتقاد من، این تحول باید در مقیاس وسیعتری رخ دهد و در نظام اقتصادی شکل بگیرد. متاسفانه اقتصاد ما به بانکها گره خورده و همین موضوع باعث شده است که تمام مسائل اقتصادی کشور، تحتتاثیر فعالیتهای بانکداری در کشور قرار بگیرد؛ از جمله نهادهای تامین مالی، نهاد بورس و بیمه و همه ابزارهای مالی که میتوانند اقتصاد کشور را بچرخانند.در چند سال اخیر، نزدیک به ۱۶۰ شرکت دانشبنیان و استارتآپ بیمهای راه افتاده است که برخی بهثمر رسیدهاند، اما در بستر دانشبنیانها و استارتآپها تاکنون هیچگونه خدمات جدیدی در کشور که به مردم ارائه و باعث رضایتخاطر آنها شود، نداریم.خدماتی که در قالب استارتآپها در دنیای بیمه بهفروش میرسد، روند کاملا ساده و سنتی دارد که بیشتر در زمینه فروش بیمه آنلاین است.وقتی از دانشبنیانها و استارتآپها صحبت میکنیم، هدف، بهکارگیری فناوریهای جدید است، نه آنکه یک فرآیند تکراری انجام شود. در حال حاضر خدمات ارائهشده در بسترهای نرمافزاری را میتوانند خود شرکتهای بیمه هم انجام دهند، بنابراین بهاعتقاد من، استارتآپ یعنی ارائه یک محصول یا خدمتی جدید که باعث ارتباط دوسویه میان مردم و بیمه باشد، نه آنکه ۲ الی ۳ خدمات محدود در یک بستر نرمافزاری ارائه شود. تاکنون نهایت سودی که این نرمافزارها داشتهاند، بالا بردن سرعتعمل بوده است. بهنظر من، تاکنون استارتآپ بیمهای راه نیفتاده است که خدمات مهمی به مردم ارائه دهد.حداقل ۱۵سالی در صنعت بیمه در دنیا عقب افتادهایم، چرا که نه از فناوریها و نه از هوشمصنوعی استفاده نمیکنیم. اتفاق خاص، زمانی میافتد که تحول عظیمی در صنعت اقتصادی کشور بهوجود بیاید.بکارگیری فرآیندهای جدید بر بستر هوشمصنوعی نظیر امضاهای دیجیتال، چهرهنگاری و شناسایی مردمک چشم در نرمافزارها میتواند ابزار مطمئنی در نقل و انتقالهایی با مبالغ سنگین باشد که متاسفانه ما در ایران هنوز بهکار نگرفتهایم.
تا زمانی که تعداد بانکها در کشور از سوپرمارکتها بیشتر باشد، نباید انتظار بیشتر از این نوع خدمت را داشته باشیم؛ اما این تغییر با فعالیت علمی جوانان محقق میشود.باید کمکاری شرکتها در عدمارتباط مردم یا اصحاب رسانه با شرکتهای بیمه را پذیرفت و نقد اساسی در این زمینه وجود دارد. نظام بانکی و بیمه؛ نظامهای خدماتی هستند، با این تفاوت که محصولی بهصورت ملموس ارائه نمیشود، بنابراین باید ارتباط دوسویه با مردم داشت تا بتوانیم مشکلاتی را که در مسیر خدمات وجود دارند، اصلاح کنیم، اما ما هیچ تغییری در نوع و نحوه ارائه این خدمات از سالیان گذشته ایجاد نکردهایم.