سونامی ویلاسازی
زهرا رستمی-کارشناس ارشد معماری و معماری داخلی
به سد لتیان میرسم و مکثی کوتاه میکنم؛ سدی زیبا در نزدیکی تهران و مشرف به لواسان. وقتی در مسیر حرکت میکنم ناخودآگاه تصاویر گذشته که در نوجوانی از لواسان در ذهنم به یادگار ماندهاند، برایم تداعی میشوند؛آن باغهای گیلاس سرسبز که منتهی به رودخانه پرآب میشدند، اما سرسبزی رنگ باخته و رنگ و نمای ویلاها خودنمایی میکند و گویا نمای ساختمانها به زمینه غالب تبدیل شده و حال و هوای گذشته کاملا بهسمت نیستی رفته است.از جلوی دهیاری که چند ماشین شاسیبلند کنار آن پارک شده رد میشوم؛ به زمین جدیدی میرسم که قرار است بهزودی برایش طراحی ویلا انجام دهم و گفتمان همیشگی بین من و کارفرما:
«از شلوغی شهر خسته شدیم خانم مهندس، آخر هفته بیاییم با خانواده و دو تا نوه کوچیکم یههوایی تازه و شنا کنیم. بچهها پوسیدن توی خونه. لطفا یه طراحی مناسبی برای ما انجام بده تا با خانواده، اینجا خوش باشیم.»
در پاسخ به این همه ذوق و شوق از کارفرما پرسیدم که اینجا مشکل آب ندارد و او گفت: «چرا دارد اما یک چاه عمیق حفر میکنیم تا مشکل حل شود!»
از کارفرما دوباره پرسیدم: زمین شما در کوهپایه قرار دارد و باید طرح معماری طوری باشد که خیلی به توپوگرافی آسیب نزند و مشکل رانش زمین رخ ندهد، شما موافقین؟
کارفرما گفت: «خیر دوست نداریم شیبدار باشه. یک سطح زیادی را برداشت میکنیم تا کاملا صاف بشه.» مجوز دارید؟ زمین کاربریش باغیه، شما نمیتوانید سطح زیادی را اشغال کنید. او گفت: «اشکال نداره جریمشو میدم، با دهیاری صحبت کردیم با یک مبلغ مشخصی از این تخلف چشمپوشی میکنند!»
در آخر هم تلاش بنده برای قانع کردن و حفظ محیط باغ بینتیجه بود.
شهرهای شلوغ و زندگی پراسترس، همراه با تصاویر و تجربههای چند دهه پیش ایرانیان در خانههای ویلایی حیاطدار، گرایش مردم را به داشتن ویلای خارج از شهر و در زمینهای روستایی و در دل کوه و جنگل و ... ، بیشتر کرده است.
فرار از محیط آلوده شهری و تجربه زندگی در دل طبیعت، نیاز امروزی زندگی شهری است. از طرفی، نیاز به داشتن تفریحات جمعی و خانوادگی این نیاز را پررنگتر کرده است.
هیچ ایرادی در این مسئله طبیعی وجود ندارد و یک امر بدیهی در بسیار از نقاط دنیا است. بهطورمثال، از بیشتر نقاط جهان در کشور اسپانیا بهخاطر شرایط جغرافیایی و مناظر و طبیعت زیبا، درخواست خرید ویلا وجود دارد. در بسیاری از شهرهای بزرگ امریکا زندگی در حومه شهر در خانههای ویلایی موردتوجه است و البته هزینه بالایی را هم در پی دارد.
ایران زیبای ما پر از مناظر زیبا و طبیعت بینظیر و اقلیمهای متفاوت و جذاب است، اما افسوس که شاید بهزودی با این نوع برخوردها چیزی جز تصویر و خاطره از اینهمه زیبایی باقی نماند.
اما آن چیزی که موردغفلت قرار گرفته، سونامی ویلاسازی است. این سونامی بهشدت محیططبیعی را از بین برده، همچنین مشکل کمآبی و چاههای عمیق حتی در مناطق پرآب مثل شمال ایران تبدیل به معضل زیستمحیطی شده است.
در نقاط خشکتر، چالش نشست زمین را بههمراه دارد. حس نیاز در دل طبیعت بودن در ما ایرانیها منجر به ویرانی طبیعت و محیطزیست شده است و این سونامی واقعا ویرانگر خواهد بود.
از بین رفتن صنعت باغداری و کشاورزی تا خشک شدن باغات و تغییر کاربری زمینهای زراعی و ساخت ویلاها در سایه بیقانونی و بیفرهنگی گسترش مییابد.
در روستاها که شغل غالب، کشاورزی و دامداری بود کشاورزی با عدمحمایت دولت تضعیف شد و این موضوع روستاییان را بهسمت فروش زمینها برای ساخت ویلاسوق داد.
سودجوییها و رانتهای بزرگ فروش زمینهای حومه شهرها به تبلیغات شهرکهای ویلاسازی کمک کرده است تا به قیمت از بین رفتن محیطزیست، سود بیشتری حاصل شود.
قانون و فرهنگ نیز هرگز در کنار هم قرار نگرفتند و ما هرگز درک درستی از زیستبوم پیدا نکردیم و با تیشهای در دست، ریشه زیست و بود خود را زدیم. گاهی فکر میکنم آنقدر ویلاسازی بیرویه و بیبرنامه با دیدگاه سودهای زودحاصل گسترش یافته است، گویی هر ایرانی یک ویلا دارد.