-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->تقی نبئی-کارشناس و فعال معدن

توسعه آسیب‌پذیر معدن

تقی نبئی-کارشناس و فعال معدن

توسعه آسیب‌پذیر معدن

کشور ما چیزی در حدود ۱۴ تا ۱۵ هزار کیلومتر خط ریلی دارد که در قیاس با وسعت کشور و پراکندگی سکونتگاه‌ها، مراکز فعالیت اقتصادی، شهرک‌های صنعتی و بندرگاه‌ها (که در سرتاسر سرزمین پراکنده‌ و گاه در فواصلی بعید از هم قرار گرفته‌اند)، رقم قابل‌توجهی نیست. باتوجه به اینکه مدیریت کلان همین ظرفیت هم در اختیار دولت است، متاسفانه از آن به‌شکل بهینه استفاده نمی‌شود، از نظر لجستیکی لکوموتیوها و واگن‌های ما در حد استاندارد نیستند و فاصله زیادی با امکانات کشورهای توسعه‌یافته دارند و به‌عنوان‌مثال، در ایران هر قطاری به‌طورمیانگین می‌تواند حدود ۲ هزار تن مواد معدنی را حمل کند، در صورتی که در کشورهای توسعه‌یافته، این میزان به عدد قابل‌توجه ۳۰ هزار تن می‌رسد.روشن است که هرچقدر این ظرفیت افزایش پیدا کند، هزینه حمل‌ونقل ریلی کاهش می‌یابد و در نهایت، برای تولیدکننده و مصرف‌کننده (که از طریق حمل‌ونقل با هم ارتباط پیدا می‌کنند) مقرون به‌صرفه‌تر خواهد شد.از سوی دیگر، متاسفانه باید گفت شبکه ریلی ما تاب تحمل وزن‌های بیش از ۲ هزار تن را هم ندارد و بسیاری از خطوط هم، تک‌لاین است که این موضوع به خودی خود، موجب توقف و کاهش سرعت حمل‌ونقل می‌شود که این هم باز به زیان معدنکار است.از همه مهم‌تر اینکه، در همه دنیا برای حمل‌ونقل مواد معدنی به‌ویژه در بخش داخلی از شبکه ریلی استفاده می‌شود، اما در کشور ما، این حوزه همکاری لازم را با بخش معدن انجام نمی‌دهد و جز چند مورد استثنایی، می‌توان گفت ما در بیشتر موارد، برای حمل‌ونقل داخلی، ترجیح داده می‌شود به‌جای استفاده از امکانات ریلی از حمل‌ونقل جاده‌ای استفاده شود.

حمل‌ونقل جاده‌ای درون کشور هم با مشکلاتی روبه‌رو است که یکی از دلایل آن، این است که ما کشور پهناوری داریم. ایران هجدهمین کشور پهناور دنیا است که ۱.۱ کل مساحت کره زمین را به خود اختصاص داده و از این‌رو مناطق معدنی ما عموما فاصله زیادی تا محل فرآوری یا استفاده دارد. یکی از علل این فواصل بعید میان محل معدن تا واحد مصرف‌کننده، فقدان آمایش‌سرزمین مناسب است. این مشکل، حاکی از ضعف مدیریت کلان حوزه آمایش‌صنعتی در گذشته است و متاسفانه این موضوع باعث شده که بخش زیادی از ظرفیت حمل‌ونقل جاده‌ای ما صرف پوشش این نقیصه می‌شود. می‌توان گفت وضعیت جاده‌های ما تاحدودی در 2 دهه اخیر بهتر شده و توسعه خوبی پیدا کرده است، اما از نظر لجستیکی بخش قابل‌توجهی از ماشین‌آلات حمل‌ونقل ما فرسوده است و استهلاک بالایی دارد و افزایش شدید نرخ ماشین‌آلات هم باعث می‌شود که امکان بازسازی و نوسازی ناوگان حمل‌ونقل به‌سادگی میسر نباشد.

حمل‌ونقل دریایی بهترین روش‌های حمل مواد معدنی چه واردات و چه صادرات مواد و فرآورده‌های معدنی است،اما متاسفانه در یک دهه گذشته به‌واسطه تحریم‌های شدیدی که بر بنادر و کشتیرانی ما تحمیل شد، بخش زیادی از شرکت‌های خارجی امکان همکاری‌های ترانزیتی دریایی را به ایران از دست دادند و بخش زیادی از ظرفیت شرکت کشتیرانی داخلی خودمان هم تحت‌تاثیر تحریم قرار گرفته است و این ظرفیت‌ها در اختیار بخش معدن نیست. البته باید اعتراف کرد که در بهترین حالت، ظرفیت حمل‌ونقل دریایی ما هم قابل‌قیاس با کشورهای توسعه‌یافته نیست. اگر بخواهیم کل ظرفیت بندرگاهی کشور را با امثال امارات مقایسه کنیم، باید بگوییم چیزی حدود یک‌چهارم امکانات آن کشور را در بخش تخلیه و بارگیری داریم. این شرایط به همه حوزه‌های صادراتی آسیب می‌رساند، اما در حوزه معدن جدی‌تر است. به‌عقیده من، در حال‌ حاضر دولت به ناچار از این حوزه غفلت کرده است. توسعه ناوگان حمل‌ونقل بسیار هزینه‌بر است و دولت‌ها چه از نظر مالی و چه اجرایی توان چنین کاری را ندارند و معمولا توسعه با مشارکت بخش خصوصی و حتی سرمایه‌گذاری‌های خارجی انجام می‌گیرد.

در بخش خارجی که محدودیت‌های تحریمی باعث شده است که دولت نتواند از ظرفیت خود استفاده کند. در بخش داخلی هم کم و بیش از ظرفیت‌های موجود استفاده شده است، اما بخش خصوصی هم توان و علاقه‌مندی زیادی دارد که می‌توان از طریق لیزینگ و در قالب قراردادهای بلندمدت سرمایه‌گذاری، از ظرفیت این بخش هم بهره‌برداری کرد. در دهه‌های گذشته، موارد موفقی از این دست در کشور، هم در زمینه توسعه ریلی و هم آزادراه‌ها داشته‌ایم که موجب توسعه کریدورهای جدید شمال ـ جنوب و شرق ـ غرب شده است که می‌توان آن را دوباره در دستور کار قرار داد، اما مهم‌ترین غفلت دولت به‌گمان‌من در بحث کاهش و رفع تحریم‌ها بوده، بلکه به‌عکس هر روز در حال افزایش است. به‌این‌ترتیب، سرمایه‌گذاری خارجی تحت‌تاثیر همین تحریم‌ها قرار گرفته وکمابیش متوقف مانده است. در زمینه سرمایه‌گذاری داخلی هم باید گفت که نه حمایت‌های ضروری انجام گرفته و نه مشوق‌های لازم به این بخش اختصاص داده شده است، بنابراین هرچند در این بخش پیشرفت‌هایی داشته‌ایم، اما شاهد توسعه قابل‌توجهی نبوده‌ایم.

هرچقدر چالش‌های ما در زمینه حمل‌ونقل ریلی کمتر باشد، توان رقابتی ما با رقبای خارجی؛ چه در منطقه و چه خارج از آن بیشتر می‌شود. در موضوع رقابت‌، مهم‌ترین چالش موضوع سرعت و نرخ کالا است.برای بهبود کیفیت و کمیت، زیرساخت‌ها به‌ویژه حمل‌ونقل جاده‌ای، در درجه اول باید تلاش کنیم، رفع شود و در مرحله بعد، با اولویت قرار دادن برنامه‌های توسعه‌ای که جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را تسهیل می‌کند، به رفع این چالش‌ها کمک کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین