نسل جدیدی از دنیای وب در راه است
حسین خوشرفتار ـ کارشناس فناوری اطلاعات
متاورس با ایجاد یک دنیای دیجیتالی نامحدود و فارغ از اتفاقات و تنشهای سیاسی، مکانی امن برای سرمایهگذاری و رقابت اقتصادی است که شکل و شمایل اقتصاد کنونی را بهکلی تغییر خواهد داد. باتوجه به ماهیت بلاکچینی متاورس انتظار میرود که حجم زیادی از سرمایه به حوزه کریپتوکارنسی سرازیر شود. بههمیندلیل، نقش متاورس در نظام اقتصادی کشورها بهویژه ایران و تاثیرش بر اقتصاد و تجارت غیرقابلانکار است. نکته مهم این است که کشورها یا بهتر بگویم، حاکمان کشورها باید بدانند که متاورس با چه ابزاری میخواهد نقش خود را در جامعه ایفا کند و اثر آن در شئون مختلف زندگی مردم و تاثیر آن در نظام شغلی چگونه خواهد بود؛ وقتی درباره متاورس صحبت میکنیم، در واقع از نسل جدید وب حرف میزنیم. وب با فضای متاورس نسل سوم خود را آغاز خواهد کرد. اما این را هم باید بدانیم که خروج از وب ۲ به وب ۳ غیرممکن و تا حدی محال است. بههمیندلیل، فرآیندی را میطلبد که میتواند تسهیلکننده و سازنده دنیای آینده همراه با متاورس باشد. در واقع نمیتوانیم به یکباره از وب ۲ کنونی به وب ۳ در آینده سوئیچ کنیم، بلکه نیازمند یک نسلی از وب هستیم که در میانه این دو وب قرار گیرد و همانگونه که گفته شد، نقش تسهیلکننده داشته باشد. گفتنی است، این همان حلقه گمشده میان دنیای متاورسی با دنیای فعلی ما است که به وب ۲.۵ مشهور است.متاورس بهصورت ماهوی با دنیایی که امروز ما در آن زندگی میکنیم، متفاوت است. برای مثال، یکی از ابزارهای مهمی که در متاورس استفاده خواهیم کرد، عینکهایای آر، وی آر و ایکس آر است. تجربه زندگی مردم با این ابزارها کاملا متفاوت خواهد بود؛ بههمیندلیل فعالان فناوری اطلاعات و ارتباطات با ایجاد وب ۲.۵ میخواهند آن امکانات و اهدافی را که در وب ۳ و دنیای متاورسی بهدنبالش هستیم، بر بستر وب ۲ اجرا کنند.
در حقیقت متاورس، دنیایی غیرمتمرکز است که اطلاعات و داده از دایره اختیار فرد یا افراد معدود خارج میشود. حال با راهاندازی وب ۲.۵ بدون اینکه کاملا غیرمتمرکز شویم، میتوانیم از امکانات متاورسی بهره بگیریم. همانگونه که پیشتر هم اشاره شد، این حقیقت را باید بپذیریم که دنیای وب ۳ دنیای غیرمتمرکز است و چون معمولا دولتها بهصورت متمرکز عمل میکنند، نخستین رویکردشان با هر فرآیندی که رنگ و بوی غیرمتمرکز بودن را دارد، مدافعانه است. اما معمولا رویکردشان بعد از انکار، پذیرش است. دولتها در نقطه پذیرش میخواهند این خودشان باشند که بهعنوان بازیگر اصلی نقش ایفا کنند و نگذارند که تعاملات متاورسی از دست دولت خارج شود. نمونه واضح آن در کشور ما رمزریال است که دولت ما هم پذیرفت و خواهان کنترل آن است؛ ذات دنیای متاورسی چندان با این تمرکزگرایی همخوانی ندارد و خواهان خروج گردش اطلاعات از دسترس یک نفر یا یک نهاد واحد است.در دنیای دیجیتالی متاورس؛ دشمنی، ناسازگاری سیاسی و ملی معنی ندارد و فقط رقابت اقتصادی مطرح است. بنابراین، تمرکز اصلی کاربران سرمایهگذاری است و همین موضوع موجب میشود که اقتصاد محدودیتهای فعلی را نداشته باشد. در واقع، متاورس میتواند محیطی ایمن و سرشار از فرصتهای سرمایهگذاری با حجم بازاری گسترده و به دور از ریسکهای اقتصادی مرسوم را بهوجود آورد.
ظهور متاورس در سال ۲۰۲۱، موج جدیدی از فرصتهای سرمایهگذاری را ایجاد کرده است. طرحهای متفاوتی برای سرمایهگذاری از خرید و توسعه زمینهای دیجیتال گرفته تا طراحی کالاهای دیجیتال به لطف دنیای رمزارزها در حال اجرا هستند.در نهایت، متاورس راه خود را میپیماید و رویکرد عدمتمرکزگرایی دارد؛ از یکسو هم، دولتها با قانونگذاریها میخواهند آن را محدود و مهار کنند. در واقع هر کدام میخواهند خود را اثبات کنند. در نهایت، اتفاقی که میافتد؛ یک حالت بینابین است؛ آنجایی که نیاز داریم تا با سامانههای بانکی ارتباط برقرار کنیم، مجبور به اجرای پروتکلهای قبل دولتی هستیم و آنجایی که لازم نیست، دولت دخالت کند، سیستم بهصورت غیرمتمرکز اداره میشود. در متاورس، موضوع انحصارگرایی ابرشرکتها در اقتصاد به کمک کریپتوکارنسی و فناوریهای غیرمتمرکز بیمعنی میشود، در نتیجه هر شخصی میتواند در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای اقتصادی نقش مهمی داشته باشد. بسیاری از کارشناسان بینالمللی و کاربران با استفاده از چنین ساختاری میتوانند سرمایه خودشان را از حاکمیت انحصارگرایانه اقتصاد کنونی نجات دهند و از شر قوانین دستوپاگیری مثل مالیات دور باشند. در واقع، عکس دنیای مرسوم امروزی که ابرشرکتها و استارتآپهای بزرگ و قدیمی بازار را در انحصار خود دارند، رمزارزها و بلاکچین راهکارهایی را ارائه میدهند که به کمک آنها هر فردی میتواند در تصمیمگیریهای حساس اقتصادی ایفای نقش کند و بدون هیچ محدودیتی، بازاری به بزرگی بازار ابرشرکتها خلق کند. در واقع، متاورس میتواند به کمک کریپتوکارنسی موضوع انحصارگرایی در اقتصاد را بهطورکلی از بین ببرد. عملی شدن چنین اتفاقی؛ یک تغییر انقلابی و تاثیر انکارنشدنی بر بازار سرمایه خواهد گذاشت.