چرا بانکها با تولید همراه نیستند؟
علیاصغر پورمتین-کارشناس حوزه مالی و اقتصادی
روند دریافت تسهیلات بانکی همواره یکی از چالش های صنعت و تولید بوده است. در حال حاضر یکی از گلایه های بخش صنعت کاهش سقف تسهیلات شبکه بانکی به تولیدکنندگان و صنعتگران است. نظام بانکی کشور منابع ندارد و اعتبارات تخصیص داده شده بیش از ظرفیت مالی نظام بانکی است.
اعتبارات بانک ها روز به روز در حال کاهش است، زیرا به دلیل نرخ تورم، افزایش قیمت طلا، سکه و... مردم سپرده های خود را از بانک ها خارج می کنند. سرمایه ها به سوی بازارهای سرمایه ای حرکت کرده اند؛ به طوری که دارایی ۹۰ درصد بانک ها در حال نزدیک شدن به خط قرمز است. همچنین اگر بانکی متناسب با اعتبارات تسهیلاتی پرداخت کرده، امروز با مشکل مالی مواجه است، زیرا سپرده گذاران مبادرت به خروج منابع مالی خود از بانک ها کرده اند. در شرایط فعلی با تورم ۴۵ درصدی تمایل به پس انداز بسیار پایین آمده و مردم مبادرت به خرید کالاهای موردنیاز آینده خود می کنند. باتوجه به شرایط اقتصادی فعلی کشور، تقاضاهای آینده تبدیل به تقاضای روز شده است. به عنوان مثال، افراد عنوان می کنند اگر امروز یک یخچال بخرم، بهتر از ماه آینده است. درآمدها در شرایط تورمی مانند یخ آب می شود؛ از این رو صاحبان این درآمدها آنها را تبدیل به کالا می کنند. مسائل امروز اقتصاد و صنعت را باید علمی نگاه کرد. علم اقتصاد می گوید افراد برای مدیریت باید پیش بینی کنند در آینده چه اتفاقی رخ می دهد. هنگامی که مردم پیش بینی کنند دلار گران می شود، سرمایه خود را از بانک بیرون می کشند و دلار می خرند، به این امید که ارزش سرمایه شان کم نشود؛ بنابراین با این رویه در ادامه گرانی تشدید می شود. هر زمان نرخ تمام شده پول نزد بانک، به عنوان سپرده مردم کاهش پیدا کند، بانک ها می توانند تسهیلات ارزان قیمت بپردازند. اگر نرخ سود تسهیلات کمتر از تورم باشد که درحال حاضر هم این گونه است، تقاضا برای تسهیلات درصد بسیار بالاست. در شرایط فعلی بیشتر تسهیلات با نرخ سود ۲۲ درصد پرداخت می شود، این در حالی است که نرخ تورم ۴۵ درصد است.
گاهی افراد حتی اگر نتوانند اقساط تسهیلات را بپردازند، باز هم مبادرت به اخذ تسهیلات می کنند، زیرا در یک محاسبه ساده باتوجه به تورم می دانند حتی اگر جریمه دیرکرد هم بپردازند، باز هم سود کرده اند. در حال حاضر برخی به دلیل شرایط اقتصادی اقساط تسهیلات خود را نمی پردازند و این خود حجم سپرده ها را باز هم کاهش می دهد، زیرا تسهیلات کوتاه مدت به بلندمدت تبدیل می شود. تمام این عوامل دست به دست هم داده تا نرخ سود تسهیلات بالا باشد. سپرده ها متناسب با ارزش پول افزایش پیدا نکرده و این موضوع چالش هایی را در زمینه ارائه تسهیلات به تولید به وجود آورده است. البته برای پرداخت اعتبارات چندین منبع وجود دارد؛ نخست بانک ها هستند که از محل سپرده مردم تسهیلات می پردازد و منبع دیگر صندوق توسعه ملی است. پول را هر منبعی که در اختیار بانک قرار دهد، خودش هم نرخ سود را تعیین می کند؛ از این رو نرخ سود تسهیلات از ۶ تا ۱۸ درصد متغیر و براساس محل تامین مالی و صنعتی که این تسهیلات به آن تعلق می گیرد، متفاوت است. اگر صندوق توسعه ملی منابعی در اختیار بانک ها قرار دهد، خودش نرخ سود تسهیلات را تعیین می کند. به عنوان مثال به بانک موردنظر اعلام می کند به دانش بنیان ها تسهیلات را با نرخ سود ۶ درصد بپردازد و این نهاد از بانک سود این پول را ۴ درصد می گیرد. یا اینکه اعلام می کنند برای فلان بخش، تسهیلات با نرخ سود ۱۴ درصد پرداخت شود و آنها از بانک سود ۱۲ درصد دریافت می کند. همچنین ممکن است پرسش شود، چرا نرخ سود تسهیلات برای تولید و تجارت یکسان است؛ پیش تر متولیان و دست اندرکاران مالی کشور بین این دو بخش برای پرداخت سود تسهیلات تفاوت قائل شده بودند اما این امر منجر به ایجاد رانت و فسادهایی در حوزه مالی شد و بازرگانان بسیاری به نام تولید، تسهیلات دریافت کردند؛ از این رو نرخ سود تسهیلات برای هر دو بخش تولید و تجارت یکسان شد. در این باره باید خلأهای نظارتی پر شود. در حال حاضر بخش هایی دچار رانت و فساد است، زیرا نظارتی وجود ندارد. وجود رانت در روند پرداخت تسهیلات بانکی هم جزئی از همین چالش ها بود.