بازار سرمایه در هفته ‌ های اخیر در فاز بی ‌ تصمیمی قرار گرفت که اثرات آن را می ‌ توان از ارزش معاملات خرد سهام متوجه شد که نزدیک میانگین ۲۰ و ۲۲ روزه آن قرار دارد؛ یعنی بازار در فاز متعادلی است.

در همین حال، چنانچه روند شاخص کل بورس در معاملات هفته گذشته بازار سهام بررسی شود، متوجه خواهیم شد این شاخص در محدوده یک میلیون و ۴۷۰ هزار واحدی تا یک میلیون و ۴۲۰ هزار واحدی محصور شده است. چشم ‌ انتظاری برای روشن شدن نتیجه مذاکرات برجام، علت اصلی نوسان شاخص در بازه یادشده است. درواقع گویا تمامی فعالان بازار به ‌ دنبال آن هستند که خبرهای موثقی از برجام و نتایج مذاکرات رفع تحریم منتشر شود تا براساس آن برای سرمایه ‌ گذاری خود برنامه ‌ ریزی کنند. بدون تردید تا زمانی که بازار از این شرایط تعلیق و کما خارج نشود، پول ‌ های پارک ‌ شده به بازار سرمایه باز نخواهد گشت.

در موقعیت کنونی و با توجه به شرایطی که از آن یاد شد، سرمایه ‌ های محدود بازار میان صنایع جابجا می ‌ شود. به بیانی دیگر، نقدینگی بازار از یک صنعت به صنعت دیگر می ‌ رود. در چنین شرایطی، سهم ‌ هایی که P / E مناسب و قابل ‌ قبولی دارند یا گزارشات عملکرد مناسبی از آنها منتشر شده، موردتوجه قرار خواهند گرفت و نقدینگی بیشتری به آنها جذب خواهد شد.

در ادامه و در پیش ‌ بینی و تحلیل عملکرد بورس تهران در هفته پیش ‌ رو باید خاطرنشان کرد که با توجه به شرایط و تحلیل بازار می ‌ توان اینطور ادعا کرد که بورس تهران در روزهای پیش ‌ رو شرایط منفی، اما متعادلی را پشت ‌ سر می ‌ گذراند. با این وجود، انتشار اخبار از مذاکرات رفع تحریم، مهم ‌ ترین فاکتور اثرگذار بر معاملات بورس تهران است. البته چنانچه روند معاملات به ‌ طور تکنیکال بررسی شود، می ‌ توانیم ادعا کنیم دوباره احتمال کف ‌ سازی قیمتی در بورس تهران وجود دارد، اما با گذر از این کف قیمتی، انتظار می ‌ رود شاخص بورس به مسیر صعودی بازگردد. با این وجود نباید از ذکر این نکته غفلت کرد که برجام همچنان موثرترین و بااهمیت ‌ ترین فاکتور تاثیرگذار بر بازار است. چنانچه اخبار موثقی از برجام منتشر شود می ‌ تواند پارادایم بازار را صعودی یا نزولی کند.

در ادامه باید خاطرنشان کرد که از دست رفتن اعتماد عمومی همچنان به ‌ عنوان یکی از چالش ‌ های اصلی بورس تهران مطرح است. فرآیند از دست رفتن اعتماد به بازار سرمایه از سال ۱۳۹۹ آغاز شد. وعده ‌ های مسئولان برای ورود سرمایه ‌ های حقیقی به بورس و استفاده از این بازار به ‌ عنوان بستری برای جبران کسری بودجه دولت، علت اصلی بی ‌ اعتمادی به بورس تهران است. با توجه به شرایط یادشده، شاهد خروج پول حقیقی از بازار بودیم. متاسفانه روند بی ‌ اعتمادی و خروج پول حقیقی ‌ ها از بازار سرمایه با گذشت بیش از ۲ سال همچنان ادامه دارد. تنها راه بازگشت مجدد اعتماد مردم به این بازار، تصمیم ‌ گیری و سیاست ‌ گذاری درست دولت است.