-

دولتی ناموفق در حفظ محیط‌زیست

محمدرضا محبوب‌فر_کارشناس بحران‌های محیطی

هرگونه تغییر به نفع التیام و احیای محیط‌زیست، بستگی به نوسازی سیاسی در سطح حکومت و دولت دارد. تا زمانی که نوسازی سیاسی انجام نشود، معضلات محیط‌زیستی از جمله مسئله آب، فرونشست، آلودگی هوا و جنگل‌زدایی حل نخواهد شد. امروز در عرصه‌های محیط‌زیستی کشور تنها سیاست و اقتصاد است که حرف اول را می‌زند. اما سیاست و اقتصاد در ایران با بی‌توجهی کامل به محیط‌زیست تنها به فکر سودگرایی است. همچنین با خواست عمومی مردم برای تغییرات و دگرگونی در رویکرد بالادستی نسبت به محیط‌زیست مقابله می‌شود. وضعیت مسائلی مانند فرونشست زمین آنچنان بحرانی شده که اگر نتوانیم به سمت احیای محیط‌زیست حرکت کنیم، در آینده‌ای نه‌چندان دور با سرزمینی غیرقابل سکونت مواجه خواهیم شد. در استان چهارمحال و بختیاری مشکلات زیرساختی به شکلی است که با یک سیل تمام تجهیزات آبرسانی تخریب می‌شود و تصفیه‌خانه‌ها از کار می‌افتد. به‌تازگی نیز با اپیدمی قطع درختان در مناطق شهری مانند تهران، اصفهان و شیراز روبه‌رو شده‌ایم و به‌راحتی محیط‌زیست شهری رو به تخریب می‌رود.

دولت می‌گوید قوانین بازدارنده اعمال می‌کند، اما اگر این قوانین قدرت داشته باشد در ابتدا باید نسبت به رویکردهای ضدمحیط‌زیستی خود دولت بازدارنده باشد. اولین تخریب‌گر محیط‌زیست در ایران، خود دولت است. درباره عملکرد دولت سیزدهم نسبت به محیط‌زیست فقط در یک نمونه باید پرسید، چرا وقتی فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه متوقف شده، دولت به‌موقع دست به جراحی در داخل این ستاد نمی‌زند. البته جراحی به معنای این است که به‌جای تزریق این حجم از بودجه و بار مالی به ستاد احیای دریاچه ارومیه، باید این ستاد را از حالت دولتی و حکومتی که فضایی برای تاخت‌وتاز مافیای آب و محیط‌زیست فراهم کرده، خارج کرد. باید از متخصصان واقعی محیط‌زیست و از اکولوژیست‌های با تجربه دعوت می‌شد، در این ستاد، حضور پیدا کنند. به‌جای اینکه دولت دوباره شروع به تزریق بودجه به آن کند و همچنان عملکرد گذشته را ادامه دهد، باید اجازه می‌دادند، متخصصان ورود کنند و تکیه‌گاه این ستاد مردم و فعالان غیردولتی باشند. ضرورت داشت دولت سیزدهم تحولی در سیستم آموزشی کشور ایجاد کند و آموزش دوستی با طبیعت را با تشکیل مدارس محیط‌زیستی در کشور جا می‌انداخت. آیا دولت برای استان کرمان که به‌شدت از پدیده گردوغبار آسیب می‌بیند، بحث استان‌سازی اولویت دارد یا گرفتن حقابه هیرمند، احیای هامون و از بین بردن کانون‌های گردوغبار؟ اما حتی زمانی هم که از توافقات با افغانستان بر سر گرفتن حقابه هیرمند صحبت می‌شود، مردم و فعالان محیط‌زیست را نامحرم می‌دانند که از مفاد قراردادشان خبر بدهند. بحث دیگری که ایران در آن ضعیف عمل کرده و هنوز درباره آن به نتایج خوبی نرسیده‌ایم، مسئله کشت فراسرزمینی و تامین امنیت غذایی است. دولت باید شرایط ورشکستگی آبی ایران را در نظر می‌گرفت و به صورت فوری، شرایط را برای کشت فراسرزمینی تسهیل

می‌کرد.

گرچه در این زمینه، صحبت‌هایی با یک‌سری از کشورها شده، اما درباره روند آن، هیچ اطلاعات شفافی وجود ندارد. دولت حتی نتوانسته حریم و امنیت محیط‌بانی که مسئولیت پاسداری از طبیعت ایران را دارد، به‌خوبی تامین کند.

من دولت سیزدهم و شخص ابراهیم رئیسی را در عرصه حفاظت از محیط‌زیست موفق نمی‌دانم. نمونه بارزی از رویکرد دولت را در برابر حفاظت از محیط‌زیست و کره زمین می‌توان در رأی ایران در سازمان ملل به ‌حق برخورداری از محیط‌زیست پاک به‌عنوان بخشی از حقوق بشر

دید.

از ۱۶۹ عضو صاحب حق رأی در این مجمع، ۱۶۱ کشور به آن رأی مثبت و ایران و ۷ کشور دیگر دیگر نیز رأی ممتنع دادند. این رویکرد ایران نشان‌دهنده موضع‌گیری‌های آن در سطوح داخلی و خارجی است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین