عدم همخوانی آموزش با واقعیت اقتصاد
علی بهشتی - فعال حوزه دانشبنیان
شرکتهای دانشبنیان تنها ۴درصد از تولید ناخالص داخلی و ۲درصد از صادرات را در اختیار دارند و این حجم اندک از سهم اقتصادی در شرایط بحرانی و فلاکت اقتصادی تاثیر شگرفی در کاهش و کنترل تورم نخواهند داشت. باتوجه به شرایط فعلی و حرکت نامشخص اقتصادی برمبنای تحریم و رفع تحریمها و نبود چشماندازی که تحتکنترل حاکمیت باشد و بیتوجهی بنیادین به دانش و علم در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور نمیتوان انتظار معجزه از اندک شرکتهای دانشبنیان داشت، همچنان که در فقدان اقتصاد و صنعت پژوهشمحور، بلوغ و باروری شرکتهای دانشبنیان نیز بهصورت سیستماتیک وجود ندارد که بتوان برمبنای آن درمان اقتصادی را متصور شد. اصلیترین چالش شرکتهای دانشبنیان، پشتوانه ضعیف علمی نیروهای فارغالتحصیل دانشگاهها براساس دانش نوین جهانی است و همخوانی نداشتن دروس دانشگاهی با واقعیت اقتصاد و صنعت کشور باعث ایجاد فاصله زیاد بین کار بنیادین و نیروهای دانشگاهی است. برای رسیدن به سطح مطلوبی از سهم شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد لازم است پشتیبانی علمی و لجستیک و اجازه ورود شرکتهای دانشبنیان به صنایع مادر و شریانهای اصلی اقتصاد صادر شود.
صنایع دانشبنیان نیز صنایعی هستند که در آنها سطح بالای سرمایهگذاری در نوآوری و ابداعات جدید انجام گرفته است، اما آنچه مبرهن است، اقتصاد دانشبنیان، اقتصادی نیست که در آن تنها از فناوریهای سطح بالا استفاده شود، بلکه اقتصادی است که در آن، تمامی کسبوکارها و صنایع به فراخور نیاز خود، از توزیع و کاربرد دانش در پیشبرد اهداف خود بهره میبرند. کمیته اقتصادی مجمع همکاری اقتصادی آسیا ـ. اقیانوسآرام، اقتصاد دانشبنیان را اقتصادی میداند که در آن تولید، توزیع و کاربرد دانش عامل و محرک اصلی رشد اقتصادی و تولید ثروت و اشتغال در همه صنایع است.
طبق این تعریف، اقتصاد دانشبنیان برای رشد و تولید ثروت تنها به تعدادی از صنایع با فناوری بالا متکی نیست بلکه در این اقتصاد همه صنایع به فراخور نیاز خود از دانش استفاده میکنند. بهعبارت دیگر، در اقتصاد دانشبنیان، تولید، توزیع و کاربرد دانش در همه صنایع عامل محرک رشد اقتصادی و تولید ثروت و اشتغال است.
گفتنی است، در ساختار اقتصاد دانشبنیان بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاریها باید به بخشهای فناورانه و ایجاد زیرساختهای آن سوق یابد.
سرمایهگذاری در این زمینه لزوم صرفنظر از مصارف و هزینهکردهای جاری را میطلبد و باید دولت و بخش خصوصی در صورت محدودیت منابع از هزینههای جاری خود کاسته و در طرحها و شرکتهای دانشبنیان سرمایهگذاری کنند.
دانش یکی از قدرتمندترین بازوها در عرصه تحولات اقتصادی است. امروزه حجم سرمایه و اندازه بازار جای خود را به دانش و فناوری دادهاند و این دانش است که نقش اساسی را در ارتقای تولید ملی کشور ایفا میکند. در حقیقت در دنیای امروز، دانش سبب افزایش مزیت رقابتی و ایجاد ارزشافزوده میشود. نکته مهم اینجا است که تنها پرداختن به کسب دانش و آموزش در اقتصاد تاثیری ندارد، بلکه این دانش باید بهصورت مستمر و پایدار در استفاده از منابع اقتصادی بهکار برده شود.
بهعبارت دیگر، اقتصاد دانشبنیان به معنی کاربردی کردن دانش و استفاده موثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجه بهرهبرداری از منابع تولیدی برای ارتقای تولید ملی است که میتواند تحقق بخش شعار حمایت از کالای ایرانی باشد.
در این مسیر، نبود نهادهای لازم پشتیبان، تعداد کم شرکتهای دانشبنیان، عدمآمادگی سیستم بانکی برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان و افقی بودن سیاستگذاری قوانین بالادستی و... از جمله ضعفهای موجود برای حمایت از بنگاههای فناوریمحور است، بهگونهای که درکشور فاصله زیادی با بهرهوری مبتنی با فناوری داریم و سهم اقتصاد دانشبنیان از کل اقتصاد کشور هم زیر نیم درصد است.
ناگفته نماند که بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که امروزه دیگر حجم سرمایه و اندازه بازار در توسعه اقتصادی ملل نقش اساسی ندارد، بلکه این نقش را دانش و فناوری ایفا میکند. نکتهای که باید همواره در نظر داشت، این است که برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان، فقط تولید و توزیع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش کافی نیست، بلکه نکته مهم، بکارگیری آنها در استفاده از منابع اقتصادی بهصورت مستمر و پایدار است. بهعبارت دیگر، کاربردی کردن دانش و استفاده موثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجه بهرهبرداری از منابع است که تحقق یک اقتصاد دانشبنیان را ممکن میسازد که نقش شرکتهای دانشبنیان در این زمینه قابلتعریف است. حضور موثر اعضای دولت، وزرا، نمایندگان مجلس، استانداران و فناوران در نمایشگاه حاکی از نقش موثر این مهم در تثبیت و ارتقای حرکت رو به رشد علم و فناوری دارد.